پیام گفته آه سوگند دنبال زندگیمه که زنم هرسه بارداریش رو نتونسته هیچ کدوم ازبچه هارونگهدار سقط شدند چون برای خوب شدن سوگند صبرنکردم سریع حرف از طلاق زدم دارم تاوان پس میدم من هم اجازه دادم حرفای واسطه ای که اومده بود تموم بشه بعد گفتم من الان از زندگیم راضیم وخوشب ختم تنها غم زندگی من دوری از اسرا من ازپیام دلگیرم وهنوز حلالش نکردم ولی برای حلال کردنش یه شرط دارم اونم اینکه سرپرستی اسرا روبهم بده فامیل دورمامان بعدازشنیدن حرفام چایش روخورد و ازم خداحافظی کرد رفت بعدازگذشت یک هفته خبر سپردن سرپرستی اسرا رو ازطریق بابا شنیدم برای اومدن اسرا به زندگیم وکامل شدن خوشبختیم خدارو شکرکردم نماز شکرخوندم پایان

از ماست که بر ماست... حتما ببینید و باز نشر دهید.

🗣حاج محمود کریمی را به مداحی‌ها و روضه‌هایش میشناسیم ولی خبر نداشتیم در قرائت قرآن هم اینچنین زیبا تلاوت میکنند...

کار خودشونه مگه نه؟ این جمله اشنایی است بین ما ایرانیها

▪️ تحمّلِ تفاوتِ فکری 🔸وحدت بین گروه های مسلمان و حتی موحدین، راهبردیست

فقط حسین... آی دنیا😍

آیا مسلمانان عقب افتاده اند!؟

نفوذی ها و خرابکاران یا جاسوسان در دنیا سعی دارند از خود ردپایی برجا نگذارند و در پوشش های مختلف به خرابکاری بپردازند...

🔻مثل فرشته شدی امروز... 🔻آیت‌الله جواد آملی

📹 سفره های هفت سین در کنار مزار شهدای حادثه‌ی تروریستی کرمان خوشا به سعادت شون در سالی که گذشت عاقبت بخیر شدند💔

باید هوشیار بود... حتی در بیان کلام حق👌

🎙آیت الله العظمی جوادی آملی «عمر هر کسی به فهم اوست.»

🎤حجه الاسلام رفیعی اگر کسی افطار و سحر را با سوره قدر شروع کنه... . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐

چرا امام علی علیه السلام را امیرالمومنین می‌نامند!؟

نگین هستم نوزده سالمه در یک خانواده پرجمعیت به دنیا اومدم وقتی که درسن چهار وپنج سالگی بودم شاهد دعوا و بحث و اختلاف های پدر ومادرم در زمان ازدواج خواهر و برادرام بودم. دلیل دعوا رو نمیفهمیدم تا وقتی که به سن هفده سالگی رسیدم. یک شب عموم به همراه خانواده ش باگل و شیرینی چند جعبه کادو به خونه مون اومدند. پدرم و عموم چنددقیقه ای رو باهم صحبت کردند بعد ازچند ثانیه پدرم با صدای بلند اسمم روصدازد و گفت بیا کنار زن عموت بشین کاری پدرم ازم خواسته بود رو انجام دادم و کنار زن عمو نشستم دختر عموم یکی ازجعبه های کادو رو بازکرد به سمت زن عموم گرفت زن عموم انگشتری که یه نگین بزرگ روش گذاشته بود رو ازجعبه بیرون اورد دستم چپم رو بالا اورد انگشتر رو توی انگشتی که به انگشت نشان میشناختم انداخت

شرم بر ما که زنده ایم هنوز😭 #غزه

الجزیره به نقل از افراد داخل بیمارستان گزارش داد ‏نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در غزه وارد بیمارستان شفا شده و پس از تجاوز دسته جمعی به زنان حاضر در بیمارستان آن‌ها را به شهادت رساندند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#ماه_رمضان ¦ #غزه ¦ #امام_زمان

هاج و واج به جمع نگاه میکردم وچند لحظه برای اتفاقی که افتاده بود گنگ شده بودم‌ باصدای مبارک باشه وکل کشیدن زن عموم ودختراش به خودم اومدم نگاهم چشمای مادرم که پر از اشک بود گره خورد اب دهنم روقورت دادم دستم رو بالا اوردم وگفتم این کارا چیه ؟ این انگشتر چرا باید توی دست من باشه بابا با اخم نگاهم کرد وگفت این انگشتر یعنی اینکه تو دیگه عروس عموت هستی یعنی از الان تا دو هفته دیگه که مراسم عقد برگزار میشه نامزد کمال هستی حالم ازشنیدن حرف های پدرم بد شد شدت عصبانیتم بیشتر شد با اخم نگاهی به کمال که روبه روم نشسته بود کردم انگشتر رو ازدستم بیرون اوردم محکم روی میز عسلی کوبیدم وگفتم من قصد ازدواج ندارم میخوام درسم روبخونم همه ازشنیدن حرفام و کاری که کرده بودم شوکه شده بودند پدرم باعصبانیت گفت کسی نگفته درس نخونی میری خونه شوهر همون جا هم ادامه درست رومیخونی