📝 شهید #مهندس_مهدی_باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱عاشورا ، بر اثر اصابت تیر ، از ناحیه کتف مجروح شده بود .. 🔹یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی 🔹شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : «بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا #مهدی_باکری فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک #بسیجی ام » 🎓 #روز_مهندس 🍓🍃| @adrenaline110

✍ایرادی به #شهردار و حتی اون #آخوند نیست؛ ایراد از من و شماست که موقع #انتخابات علاوه برا #رئیس_جمهور و #نمایندگان_مجلس حتی #شورای_شهر رو هم بدون در نظر گرفتن #شایستگی فقط بخاطر #اصلاح_طلب بودنشون به #لیست_امید💚💜 رای دادیم که هم #اقتصاد رو فلج کردن و هم ..😑 🔰باید در سالروز شهادت شهید آقا #مهدی_باکری ، این خاطره رو محکم بزنیم توصورت همه شهردارها👇 📝 " #رفتگر محله، زنش مریض بود؛ بهش #مرخصی نمی دادن، میگفتن نفر جایگزین نداریم؛ رفت پیش #شهردار_ارومیه، #باکری بهش مرخصی داد وخودش رفت به جاش رُفتگری" 🔹و ای کاش وقتی #پاکبانهای عزیز از رو زمین بلند میشدند، این زباله های متعفن رو از رو صندلی ها برمی‌داشتند ..😷 👤 #آدرِنالین #افساد_طلبان #شکاف_طبقاتی #انسانم_آرزوست #گند_تکرار_خاتمی #دولت_چهاردرصدیها #نه_به_اقتصاد_لیبرالی #رفسنجانی_پدر_اشرافیگری #جمهوری_اسلامی_ام_آرزوست #مملکت_داری_به_سبک_یاران_خاتمی 🍓🍃| @adrenaline110

👁🗨 این مرد متواضع شهید #مهدی_باکری است ، آنکه کنارش ایستاده سیدمهدی #پوری_حسینی ، رییس #سازمان_خصوصی_سازی که پس از حراج صنایع بزرگ و بیکار کردن کارگران زیاد، بالاخره بازداشت شد. امیدوارم عاقبت بخیر شود. اگر کسی به ایشان دسترسی دارد، این عکس را به دستش برساند و بگوید؛ اندر کویر تشنه‌ی تفتیده سوختیم کالای جبهه را در کوفه‌ای به وسعت دنیا فروختیم..." 👤 " محسن هادی " #اختلاس_طلبان #عاقبت_به_شری 🍓🍃| @adrenaline110

📝 شهید #مهندس_مهدی_باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱عاشورا ، بر اثر اصابت تیر ، از ناحیه کتف مجروح شده بود .. 🔹یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی 🔹شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : «بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا #مهدی_باکری فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک #بسیجی ام » 🎓 #روز_مهندس 🍓🍃| @adrenaline110

📸 تیم فوتبال #تراکتور با بر تن کردن پیراهنهایی با تصاویر دو سردار بزرگ اسلام ، شهید آقا #مهدی_باکری و شهید #حاج_قاسم_سلیمانی پانترک های اردوغانی را ناامید کردند ..👌 #ما_ملت_امام_حسینیم ⚽️ تیم فوتبال #تراکتور_تبریز با پیروزی سه بر دو برابر #استقلال_تهران به مقام قهرمانی سی‌وسومین دوره رقابتهای #جام_حذفی دست یافت. 🍓🍃| @adrenaline110

📝 شهید #مهندس_مهدی_باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱عاشورا ، بر اثر اصابت تیر ، از ناحیه کتف مجروح شده بود .. 🔹یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی 🔹شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : «بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا #مهدی_باکری فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک #بسیجی ام » 🎓 #روز_مهندس 🍓🍃| @adrenaline110

📝 شهید #مهندس_مهدی_باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱عاشورا ، بر اثر اصابت تیر ، از ناحیه کتف مجروح شده بود .. 🔹یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی 🔹شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : «بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا #مهدی_باکری فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک #بسیجی ام » 🎓 #روز_مهندس 🍓🍃| @adrenaline110

🎧 همسر شهید #مهدی_باکری : اگر #آقا_مهدی امروز زنده بود، امکان نداشت به امثال #پزشکیان رأی دهد. 🎙پیام همسر شهید مهدی باکری به زبان ترکی #پزشکیان_روحانی_دیگر_است🤎=💚+💜 🍓🍃| @adrenaline110

🔥🎥 پیام تصویری همسر شهید #مهدی_باکری : اگر #آقا_مهدی امروز زنده بود، امکان نداشت به امثال #پزشکیان رأی دهد. 🎙پیام همسر شهید مهدی باکری به زبان ترکی #پزشکیان_روحانی_دیگر_است🤎=💚+💜 🍓🍃| @adrenaline110