eitaa logo
شبکه ادیان
10.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
43 فایل
اولین و تأثیر گذارترین کانال ادیان نقد عرفان های کاذب پاسخ به شبهات
مشاهده در ایتا
دانلود
همه ببینند.. تصویر ابوضحی #فرمانده برجسته #داعش و طراح اصلی #حمله_اهواز #تروریست هایی که مرزبان های میرجاوه را اسیر کرده اند خوب ببینند و به جمله فرمانده سپاه پاسداران فکر کنند:ان شاء الله با پاسخ سخت و دندان شکن ما روبه رو خواهند شد.. 🌐 @adyan8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️در ادامه تحقیر توسط مقاومت 🔹 ، رئیس دفتر حماس دیشب کلت به غنیمت گرفته شده از صهیونیستی که به درک‌ واصل‌ شده را رونمایی کرد. 🌐 @adyan8
‌✨وقتی که یک مسیحی عاشق #راهیان_نور می شود✨ یکی از راویان راهیان نور می گوید: به خاطر دارم در يكي از سفرهاي راهيان نور يك خانم #مسيحي براي تحقيق پيرامون سربازان #ايراني و #آمريكايي از #اتريش آمده بود.در اين سفر مي‌ديدم آن خانم يك #قرآن با ترجمه انگليسي به همراه داشت و مدام آن آيه «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتلُواْ في سَبيل اللّه أَمْوَاتًا بَلْ أَحْياء عندَ رَبّهمْ يرْزَقُونَ» مي‌خواند و مي‌گفت: يعني چه كه مي‌گوييد كشته‌هاي ما در #جنگ #زنده هستند؟ در اين ميان سؤالاتي در خصوص مباني #دين #اسلام مي‌پرسيد. او مي‌گفت: آن عكس #شهيد #همت كه دستش باندپيچي شده و لبخندي بر لب دارد را بسيار دوست دارم. چراكه آن #فرمانده آنقدر براي سربازانش دوست‌داشتني بوده كه براي بوسيدن او مي‌دوند و دور او حلقه مي‌زنند و شهيد زير دست و پا دستش مي‌شكند. سربازان او #عاشق فرمانده‌شان بوده‌اند در حالي كه ما در ميان فرماندهان امريكايي چنين چيزي نمي‌بينيم. در ميانه‌هاي سفر او رفتار خوب #خادمان را با خود مي‌ديد كه چطور جا و غذاي خوب خود را به آن خانم مي‌دهند. به خاطر دارم اين برخوردها باعث شد يك سربند «يا حسين» به دستش ببندد. سرش را به شيشه ماشين چسبانده بود و آرام اشك مي‌ريخت. رو به او كردم و گفتم: اين #حسين ماست. او در حالي كه #اشك مي‌ريخت گفت: اين حسين من هم هست. من در اين #اردو معناي آن آيه را درك كردم و فهميدم شهداي شما زنده هستند. من واقعاً آنها را در اين سرزمين ديدم. از جيبم عكس آقا و امام(ره) را بيرون آوردم و به او دادم. متن کامل در پست بعد👇 🌐 @adyan8
‌✨وقتی که یک مسیحی عاشق می شود✨ یکی از راویان می گوید: به خاطر دارم در يكي از سفرهاي راهيان نور يك خانم براي تحقيق پيرامون سربازان و از آمده بود.در اين سفر مي‌ديدم آن خانم يك با ترجمه انگليسي به همراه داشت و مدام آن آيه «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتلُواْ في سَبيل اللّه أَمْوَاتًا بَلْ أَحْياء عندَ رَبّهمْ يرْزَقُونَ» مي‌خواند و مي‌گفت: يعني چه كه مي‌گوييد كشته‌هاي ما در هستند؟ در اين ميان سؤالاتي در خصوص مباني مي‌پرسيد. او مي‌گفت: آن عكس كه دستش باندپيچي شده و لبخندي بر لب دارد را بسيار دوست دارم. چراكه آن آنقدر براي سربازانش دوست‌داشتني بوده كه براي بوسيدن او مي‌دوند و دور او حلقه مي‌زنند و شهيد زير دست و پا دستش مي‌شكند. سربازان او فرمانده‌شان بوده‌اند در حالي كه ما در ميان فرماندهان امريكايي چنين چيزي نمي‌بينيم. در ميانه‌هاي سفر او رفتار خوب را با خود مي‌ديد كه چطور جا و غذاي خوب خود را به آن خانم مي‌دهند. به خاطر دارم اين برخوردها باعث شد يك سربند «يا حسين» به دستش ببندد. سرش را به شيشه ماشين چسبانده بود و آرام اشك مي‌ريخت. رو به او كردم و گفتم: اين ماست. او در حالي كه مي‌ريخت گفت: اين حسين من هم هست. من در اين معناي آن آيه را درك كردم و فهميدم شهداي شما زنده هستند. من واقعاً آنها را در اين سرزمين ديدم. از جيبم عكس آقا و امام(ره) را بيرون آوردم و به او دادم. اما خنديد و گفت: من عكس بزرگتر اين عزيزان را در اتاقم دارم و اتفاقاً پدر و مادرم بسيار با اين كارم مخالف هستند. آن خانم به كشورش بازگشت و بعدها متوجه شدم كه شده و دوباره به همراه تعدادي از دوستانش به ايران آمدند كه آنها هم مسلمان شدند. 🌐 @adyan8