eitaa logo
آئینه‌ی جان
1.2هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
185 فایل
کانال انتشار تولیدات فرهنگی - تبلیغی
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅آیا روزه ای؟ ✍ در ماه رمضان چند جوان،پیرمردی را دیدند کـه دور از چشم مردم غذا می‌خورد. بـه او گفتند:اي پیرمرد مگر روزه نیستی؟ پیرمرد گفت:چرا روزه ام،فقط آب و غذا می‌خورم. جوانان خندیدند و گفتند:واقعا؟ پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمیگویم، بـه کسی بد نگاه نمیکنم،کسی را مسخره نمیکنم با کسی با دشنام سخن نمی‌گویم، کسی را آزرده نمیکنم چشم بـه مال کسی ندارم و… ولی چون بیماری خاصی دارم متاسفانه نمی‌توانم معده را هم روزه دارش کنم. بعد پیرمرد بـه جوانان گفت: آیا شـما هم روزه هستید؟ یکی از جوانان در حالی‌که سرش را از خجالت پایین انداخته بود بـه آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمی‌خوریم!!! @aeenejan eitaa.com/aeenejan
❣رزق چیست؟ رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند. زمانی که خواب هستی و ناگهان، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می‌شوی؛ این بیداری ؛ رزق است، چون بعضی‌ها بیدار نمی‌شوند. زمانی که با مشکلی روبرو میشوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی، این صبر، رزق است. زمانی که در خانه لیوانی آب؛ به دست پدر یا مادرت میدهی این فرصت نیکی کردن ، رزق است. گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست با گفته هایت نباشد؛ ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی این تلنگر، رزق است. یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست از او بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش، این یادآوری؛ رزق است. رزق واقعی این است.‌.. رزق خوبی ها، نه ماشین نه درآمد، اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد، اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد. ودر آخر همینکه عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت ؛ این بزرگترین رزق خداوند است ❣زندگیتان پُر از رزق... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
✨﷽✨ 🔴سه چشم كه در قيامت گريان نيستند ✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) : در حدیث آمده است تمامی چشم ها روز قيامت گريان است، به جز سه چشم: ❶ چشمی که نامحرم را ندیده باشد. من پریروز به خانواده ام می گفتمکه ما پنجاه سال پیش به مدت شش سال در یک خانه مستاجر بودیم، در این مدت هرگز من زن صاحبخانه را ندیدم، نه عمداً و نه سهواً شما هم باید این طور باشید. اگر در خانه ای نامحرم هست ،دقت کنید. ❷ چشمی که در راه اطاعت خدا شب زنده دار است. «سحرها از خواب بر می خیزد ، نماز شب می خواند ، و... چنین چشمی در روز قیامت گریان نیست. و لو اينكه سحر پا شده است و خوابش نبرده نشسته و چاي خورده است، همين خوب است. لازم نيست حتماً دعا بخوانيد؛ نه، خود بيداري شب، اثري دارد» ❸ چشمی که در دل شب، از ترس خدا گريه کند. حاج میرزا علی موذن زاده بر روی منبر می گفت ما در نجف از صدای هق هقِ گریه حاج شیخ عباس قمی از خواب بلند می شدیم. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
✨﷽✨ 🔴 چرا باید خدا را عبادت کنیم با اینکه خداوند بی نیاز است؟ ✍️ روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: ای موسی ، خدا را از عبادت من چه سودی می رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ 🌾حضرت موسی علیه السلام فرمود: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی برایش بیفتد. 🔹با هزار مصیبت و سختی خودم را به صخره رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز ! خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود. می دانی موسی از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. ☘دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. 👌ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا شیطان بر ما احاطه پیدا نکند، و در دام حیله های شیطان نیفتیم... 💠"وَ مَنْ‌ يَعشُ‌ عَنْ‌ ذِکْرِ الرَّحمٰنِ‌ نُقَيِّضْ‌ لَهُ‌ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ‌ قَرِينٌ‌ " و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او می فرستیم پس همواره قرین اوست (زخرف 36) 📔 الأنوار النعمانیة @aeenejan eitaa.com/aeenejan
❣ یک دقیقه مطالعه چهار اصطلاح غلطی که نیاز به اصلاح دارد: ۱- خدا بد نده: این کلام بی معرفتی به پروردگار است. زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده: هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خدا و هیچ بدی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خود شما (که بخاطر اعمال خودتان است) ۲- عیسی به دین خود، موسی به دین خود: این جمله معنای صحیحی ندارد. زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه آنها مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت میکردند و عقیدۂ یکسانی داشتند. ۳- ولش کردی به اَمان خدا: این حرف کفر آمیز است. زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست. بهتر است بجای این کلام گفته شود: "ولش کردی به حال خودش" ۴- انسان جایز الخطاست: این حرف نیز غلط است، زیرا انسان برای خطا کردن جایز نیست. بهتر است بگوییم انسان "ممکن الخطا" است. یعنی ممکن است خطا کند و بهترین خطا کنندگان، توبه کنندگان هستند. 👤 مرحوم دکتر مهدی الهی قمشه‌‌ای @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠هفت طبقۀ جهنم و ساکنان آن♨️ 🔴1)طبقۀ اول (دَرک) مخصوص منافقان است و اینان بدترین گروه از جهنمیان می‌باشند. 🕋اِنّ المنافقین فی الدَّرکِ الأَسفَلِ مِنَ النّار 📖 سوره نساء آیه۱۴۵ ➖➖➖➖ 🔴2)طبقۀ دوم (لَظا) نام دارد که جایگاه اشقیا می‌باشد. 🕋کلّا اِنّه لَظی 📖 سوره معارج آیه۱۵ ➖➖➖➖ 🔴3)طبقۀ سوم (حُطَمَه) است که تهمت زنندگان و عیب جویان و مال اندوزان را در خود جای داده است. 🕋کلّا لَیُنبَذَنَّ فی الحُطَمَه 📖 سوره همزه آیه۴ ➖➖➖➖ 🔴4)طبقۀ چهارم (سَقَر) نام دارد که جایگاه کافر و منکر و تارکین نماز و کسانی که از مساکین دستگیری نکردند است و عموم جهنمیان از این درمی‌گذرند. 🕋ما سَلَکَکُم فی سَقَر 📖 سوره مُدَّثِّر۴۲ ➖➖➖➖ 🔴5)طبقه پنجم (جَحیم) است که در ان تجاوزکاران سکونت داده می‌شوند. 🕋و وَقاهُم عذابَ الجَحیم 📖 سوره دخان آیه۵۶ ➖➖➖➖ 🔴6)طبقۀ ششم (سَعیر) نام دارد وجایگاه سرپیچی کنندگان از خداوند است. 🕋فَعتَرَفو بِذَنبِهِم فَسُحقاً لِأَصحابِ السَّعیر 📖 سوره آیه۱۱ ➖➖➖➖ 🔴7)طبقۀ هفتم (هاویة) است و نصیب کسی می‌شود که میزان اعمال خیر او کم باشد و باید ۷۰ سال در جهنم توقف کند. 🕋و اَمّا مَن خَفَّت مَوازینُه. فَأُمُّه هاویة 📖 سوره آیه ۸و۹ @aeenejan eitaa.com/aeenejan
❣یک دقیقه مطالعه یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امیرالمومنین علی (ع) در یکی از دعاهای نهج البلاغه است. " اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی" "خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری" یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و.... گرفته شده باشد . و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم. 📚 نهج البلاغه خطبه ۲۱۵ @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠امتحان هوش هیچ یک از شاگردان نتوانست به سوالی که معلم عالیقدر طرح کرده بود،جواب درستی بدهد. هرکس جوابی داد و هیچ کدام مورد پسند واقع نشد. سوالی که رسول اکرم (ص) در میان اصحاب خود طرح کرد این بود. ✅در میان دستگیره های ایمان کدام یک از همه محکم تر است؟ 💭 یکی از اصحاب : نماز 📑 رسول اکرم : نه 💭 دیگری : زکات 📑 رسول اکرم : نه 💭 سومی : روزه 📑 رسول اکرم : نه 💭 چهارمی : حج و عمره 📑 رسول اکرم : نه 💭 پنجمی : جهاد 📑 رسول اکرم : نه ✅ عاقبت جوابی که مورد قبول واقع شود از میان جمع حاضر داده نشد،خودِ حضرت فرمود: تمام اینهایی که نام بردید کارهای بزرگ و با فضیلتی هستند،ولی هیچکدام از اینها،آن که من پرسیدم نیست. محکم ترین دستگیره های ایمان، دوست داشتن بخاطر خدا و دشمن داشتن بخاطر خداست. 📚منبع: داستان راستان/ شهید مطهری @aeenejan eitaa.com/aeenejan
🔺عزرائیل از عزرائیل پرسیدند: تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟ عزرائیل جواب داد: یک بارخندیدم، یک بار گریه کردم و یک بارترسیدم. "خنده ام" زمانی بود که به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم، او را در کنار کفاشی یافتم که به کفاش میگفت: کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم و جانش را گرفتم. "گریه ام" زمانی بود که به من دستور داده شد جان زنی رابگیرم، او را در بیابانی گرم و بی درخت و آب یافتم که در حال زایمان بود.. منتظر ماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم. دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه در آن بیابان گرم سوخت و گریه کردم. "ترسم" زمانی بود که خداوند به من امر کرد جان فقیهی را بگیرم نوری از اتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشتر می شد. و زمانی که جانش را می گرفتم از درخشش چهره اش وحشت زده شدم. دراین هنگام خداوند فرمود: میدانی آن عالم نورانی کیست؟ او همان نوزادی ست که جان مادرش را گرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که با وجود من، موجودی در جهان بی سرپناه خواهد بود. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 جزیـــــره 🔸 تنها نجات یافته کشتی از طوفان، در ساحلی دور دست گرفتار شده بود. او هر روز به امید کشتی نجات ساحل و افق را به تماشا می‌نشست. 🔸 سرانجام خسته و ناامید از تخته پاره‌ها، کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و درآن لختی بیاساید. اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان میرود. 🔸بدترین اتفاق ممکن افتاده بود و همه چیز از دست رفته بود. از شدت خشم و اندوه درجا خشکش زد. فریاد زد: "خدایا! چطور راضی شدی بامن چنین کاری بکنی ؟" 🔸صبح روز بعد باصدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی آمده بود تا نجاتش دهد مرد خسته و حیران بود نجات دهندگان می گفتند: "خدا خواست که مادیشب آن آتشی راکه روشن کرده بودی را ببینیم." 📌 هیچ یک از کار های خداوند بدون حکمت نیست. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات 🔸از عارفي پرسيدند : چرا اينقدر ذکر در منابع دينى ما تأکيد شده! و براى آمرزش گناهان، وسعت روزى ، صحت و سلامتى، گشايش در کارها و... صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟ 🔸فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجه ى خودش مي کند يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند و آن آيه اینست : "انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما" خداوند و ملائکه اش براى پيامبر(ص) صلوات ميفرستند. شما هم بياييد و همراهى کنيد. 📌علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است؛ که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا مي برد. 🌹 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠حکایتی از ذکاوت بوعلی سینا 🔹نقل است است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد. روستایی سوار بر الاغ آنجا رسید. از الاغش فرود آمد و الاغ خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند. شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که لگد زند و پایش بشکند. روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت. ناگاه اسب لگدی زد. روستایی گفت: اسب تو خر مرا لگد زد. شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود. روستایی او را کشان کشان نزد قاضی برد. قاضي از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود. قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است؟‎ روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد. پیش از این با من سخن گفته... قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟! او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند. قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت. شیخ پاسخی گفت که زان پس در زبان فارسی مثل گشت: 🔺" جواب ابلهان خاموشی است" 📚منبع: امثال و حکم علی اکبر دهخدا @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 فرصتي براي پرواز 🔸 پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. پس آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. 🔹یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است. اما نمی‌دانم چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است. 🔸این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند. 🔹روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد. 🔸صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است. پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهین را نزد او بیاورند. 🔹درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد. پادشاه پرسید: تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟ 🔸کشاورز گفت: سرورم، کار ساده‌ای بود، من فقط شاخه‌ای را که شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد. 📌 گاهی لازم است برای پيشرفت و شکوفايي استعدادهايمان، موقعيت فعلي را تغيير دهيم . @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 جوانمردي 🔸مردي نزد جوانمردی آمد و گفت: تبرکي ميخواهم. جامه ات را به من بده تا من نيز همچون تو از جوانمردي بهره اي ببرم. 🔹جوانمرد گفت : جامه ي مرا بهايي نيست. اما سوالي دارم؟ مرد گفت: بپرس. 🔸جوانمرد گفت: اگر مردي چادر بر سر کند زن مي شود؟ مردگفت: نه 🔹جوانمرد گفت اگر زني جامه ي مردانه بپوشد مرد مي شود؟ مرد گفت: نه 🔸جوانمرد گفت: پس در پي آن نباش که جامه ي از جوانمردان را در بر کني که اگر پوست جوانمرد را هم در بر کشي جوانمرد نخواهي شد. 🔹زيرا جوانمردي به جان است نه به جامه. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 آداب نقل قول 🔸شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت:“گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم، دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت…” همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: “قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟ ”گفت: “کدام سه صافی؟” اول از میان صافی . آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟ گفت: “نه… من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.” سری تکان داد و گفت:“پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی گذرانده‌ای. یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالی‌ام می‌شود.” گفت: “دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.” بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم، یعنی ، رد شده است. آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟ نه، به هیچ وجه! 📌همسایه گفت: “پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌ کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.” @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 بـــــرادر 🔸 دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند: كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود. 🔸 شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت:‌ «درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم. من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند.» بنابر این شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت. 🔸در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت: «درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم. من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود.» بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت. 🔸سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است. تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند. آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند. 🔹 نتيجه: خوبی و کار نيک هیچ وقت در دنیا و آخرت از بین نمی رود. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 منکر خدا 🔸 مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند وقتی به موضوع *خدا* رسید، آرایشگر گفت: من باور نمیکنم که خدا وجود دارد. مشتری پرسید: چرا باور نمیکنی؟ 🔸 آرایشگر جواب داد: کافی ست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟! شما به من بگو اگر خدا وجود داشت، این همه آدم مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمیتوانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج وجود داشته باشد. 🔸مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمیخواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت به محض اینکه از مغازه بیرون آمد، مردی را دید با موهای بلند و کثیف و بهم تابیده و ریش اصلاح نکرده، ظاهرش کثیف و بهم ریخته بود. 🔸 مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی می‌زنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو رو اصلاح کردم. 🔸مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچ کس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند،کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی‌شد. آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند. 🔸مشتری تأکید کرد: دقیقاً نکته همین است. وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی‌گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 قدرت ذهن 🔸دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرو بحث می کردند. 🔸 عاقبت یک روز دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد! 🔸 داروساز گفت؛ اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود، همه به او شک خواهند برد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند. 🔸 دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهـر می ریخت و با مهربانی به او می داد. 🔸هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: 🔸 آقای دکتر عزیز، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند. 🔸داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم ، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادر شوهرت از بین رفته است. ✍️ نتيجه: قبل از اینکه سم های ذهنی مان ما و اطرافیانمان را از پا درآورد، پادزهر مهر و محبت را به خود و دیگران بنوشانیم. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 یک اندرز 🔹 مردی با اصرار بسیار از رسول اکرم(ص) یک جمله به عنوان خواست. 🔸 رسول اکرم(ص) به او فرمود: اگر بگویم به کار می بندی؟ 🔹 بلی یا رسول الله! 🔸 اگر بگویم به کار می بندی؟ 🔹 بلی یا رسول الله! 🔸 اگر بگویم به کار می بندی؟ 🔹 بلی یا رسول الله! 🔸رسول اکرم (ص) بعد از اینکه سه بار از او قول گرفت و او را متوجه اهمیت مطلبی که می خواهد بگوید کرد، به او فرمود: هر گاه تصمیم به کاری گرفتی، اول در اثر و نتیجه و عاقبت آن کار فکر کن و بیندیش، اگر دیدی نتیجه و عاقبتش صحیح است، آن را دنبال کن و اگر عاقبتش گمراهی و تباهی است از تصمیم خود صرف نظر کن. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 تربیت فرزند 🔸 بزرگی را گفتند تو برای تربیت فرزندانت چه میکنی؟ 🔸گفت: هیچ کار! 🔸گفتند: مگر میشود؟ پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟ 🔸گفت: من در تربیت خود کوشیدم، تا الگوی خوبی برای آنان باشم. 🔸فرزندان، راستی گفتار و درستی رفتارِ پدر و مادر را میبینند، نه امر و نهی های بیهوده ای که خود عمل نمیکنند. ✍️ تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند پایان زندگیست ولی اگر با نیروی داخلی بشکند آغاز زندگیست. همیشه بزرگترین تغییرات از شکل میگیرد. درون خود را بشکن تا جدیدت متولد شود،آنگاه خودت را خواهی دید. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
💠 مرد ناشنوا 🔸ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﻠﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑه آنها ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷود ﺑﺮﺍيشان کاري کرد، ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘاﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭد ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!! 🔸ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﺗاﻥ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!! 🔸ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، بيروني ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺷﻨﻮﺍﺳﺖ. ✍️دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ! 👌ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺖ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ. 🔅امام علی علیه السلام فرمود: ناامیدی، صاحب خود را می کشد. غرر الحکم، ح 6731 @aeenejan eitaa.com/aeenejan
🍀چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. 🍀زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. 🍀هر بار که او آتشی میان سنگ‌ها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگ‌ها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. 🍀چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگ‌ها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. 🍀تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. 🍀رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: خدایا، ای مهربان، تو که برای کرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
🔸شخصی به محضر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و از فقر خود شکایت کرد. 🔸حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی ‌ 1️⃣ سلام کن هرچند کسی در خانه نباشد 2️⃣ بر من صلوات بفرست. 3️⃣ سپس سوره قل هو الله احد را یک مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود. ♦️ آن مرد چنین کرد و چیزی نگذاشت که آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد که به همسایگانش نیز کمک مالی می کرد. 📚اسرار الصلاه، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 262 @aeenejan eitaa.com/aeenejan
🔹 یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی استخدام کرد. کارگرها موقع اذان نمازشونو می خوندند. 🔹 یه روز مهندس روسی بهشون اخطار داد که اگه موقع کار نماز بخونید، آخر ماه از حقوقتون کم می کنم! 🔹بعضیا از ترس این که حقوقشون کم نشه نماز رو بعد از کار میخوندن و بعضی هم همچنان اول وقت... آخر ماه شد. 🔹مهندس به اونایی که نماز اول وقت رو ترک نکردن بیشتر از حقوق عادی (ماهیانه) داد! 🔹 بقیه بهش اعتراض کردند که چرا به اینا حقوق بیشتری دادی؟! 🔹گفت: اهمیت دادن این افراد به نماز و چشم پوشی از کسر حقوق نشون میده ایمانشون بیشتر از شماست. ✅ این تیپ آدمها هیچوقت در کار خیانت نمی کنند؛ همون طور که به نمازشون خیانت نکردند. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
🔸 همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفت و وی را در قبرستان یزد دفن کردند. عالم صالح و فاضلی در همان شب، همسایه اش را که یک ماه قبل از دنیا رفته بود، در عالم رؤیا ملاقات کرد. با این که همسایه وی مردی گناهکار بود، او را در وضع بسیار خوب و زیبایی یافت و به وی گفت: چگونه به این بارگاه راه یافتی؟! 🔸او گفت: دیروز همسر استاد اشرف آهنگر رحلت کرد. او را در این قبرستان دفن کردند، پس از آن امام حسین علیه السلام سه بار به دیدن وی آمدند و در سومین بار، دستور دادند که عذاب از قبرستان برداشته شود. پس از آن، ما در نعمت وارد شدیم و عذاب از ما جدا شد. 🔸 عالم، متحیرانه از خواب برخاست. با جستجو خانه استاد اشرف را پیدا کرد و به وی گفت: - آیا همسرت از دنیا رفته است ؟ - بلی. - چه موقع؟ - دیروز - کار این زن چه بود که امام حسین علیه السلام سه مرتبه به دیدنش آمدند؟! - موضوع چیست؟ 🔸 عالم صالح و فاضل یزدی جریان خواب را برای استاد اشراف آهنگر شرح داد و پاسخ شنید که: همسرم! زیارت عاشورایش ترک نمی شد. @aeenejan eitaa.com/aeenejan