مَنـ
را بِه
جُــز خیالَت
فِڪــرِ
دِگَر
نَباشَــد...❤️✨
•😻[ #عین_شین_قاف
•🌿[ #عاشقانہ_هاے_الهے
|| @aen_shin_ghaf ||
#یڪروایتعاشقانه
وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر میرفت و سرش غر میزدم...
میگفت:
"جااان دل هادی...؟😍
چیه فاطمه...؟"
چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شـب که خیلی دلم گرفته بود...
فقط اشک میریختم و ناله میزدم...
دلم داشت میترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن...
از دل تنگم گفتم...❤
از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش...
نوشتم "هادی...
فقط یه بار...
فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی..."
نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم...
بعد شهادتش بهترین خوابی بود که میتونستم ازش ببینم...😍
دیدمش…
با محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود
صداش زدم و بهترین جوابی بود که میشد بشنوم...
"جاااان دل هادی...؟
چیه فاطمه…؟❤
چرا اینقده بیتابی میکنـی...؟
تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای...😍😭
(همسر شهید هادی شجاع)
#عاشقانہ_هاے_الہے 🌼
#عَین_شین_قاف ✨
|| @aen_shin_ghaf ||
#یڪروایتعاشقانہ🌼
از وقتی که فهمید باردارم مراقبتاش ازم چند برابر شده بود...❤
بیشتر کارای خونه رو انجام میداد حتی پخت و پز و رفت و روب...☺️
هر چقد میگفتم :
"نکن بابا ،آخه مردی گفتن…زنی گفتن...
تو خسته از سرکار میای کارای خونه رو انجام نده دیگه..."☹️
مگه تو کتش میرفت...
میگفت :
من وظیفمه کمکت کنم...
مولاعلی(ع) تو خونه عدس پاک میکرد و کمک به همسرو یه افتخار میدونست..💕
ولی تو میدون جنگ شمشیر دستش بود مرد یعنی این...
من الگوی زندگیم ایشونه...❤"
تا جایی که میتونست بعد ساعت کاری فی الفور میومد خونه و تموم اوقات فراغتش با من سپری میشد...💕
جنسیت بچه که مشخص شد، گفت : "خدا کمکون کنه پسری تربیت کنیم که آقا امام زمان(عج) ازش راضی باشه...
حالا که جنسیت بچه مشخص شده…
بگو چه اسمی رو دوست داری...؟"
گفتم:"هر چی تو بگی...❤"
گفت: "نه دیگه...
زحمت ۹ ماه حمل و سختیاشو تو میکشی...
اون وقت من اسمشو انتخاب کنم...؟"
هر کی در مورد اسم بچه میپرسید...
میگفت :"هر چی خانومم بگه…💕"
خلاصه اونقده اصرار کرد...
تا اینکه گفتم:
"من از اسم امیر همیشه خوشم میومد..."
با ذوق و شعف خاصی گفت:
"واقعا که خوش سلیقه ای…😍
منم این اسمو خیلی دوست دارم...
ایشالا بشه سرباز آقا..."
تو هر کاری ازم مشورت میگرفت تو تصمیم گیریاش سهیمم میکرد...
همیشه میگفت:
"زندگی مشترک…💕
باس با کمک و همفکری هر دو نفر ساخته بشه...😌
اینجوری لذت بخش تره...
.
(همسر شهید،مهدی خراسانی)
🌼|• #ادامه_دارد...
🌿|• #عاشقانه_هاے_الهے
💍|• #عَین_شین_قاف
|| @aen_shin_ghaf ||
من همونم که همیشه جوری باعجله دوستت داشت که انگار دو دقیقه دیگه دنیا قراره تموم بشه ッ
#عاشقانه_هاے_الهے
#عینـ_شین_قاف{💍🤍••
|| @aen_shin_ghaf ||
#یڪروایتعاشقانہ🌼
قرار بود بره مأموریت اونم یه هفته...
کلی عذر خواهی کرد که "یهو پیش اومده و باید یه مدت تنهات بذارم...💔"
دلش خیلی شورمو میزد من از تنهایی خیلی میترسیدم و اونم اینو میدونست...
اون شب هر کاری میکردم خوابم نمیبرد که دیدم با چهره ای خندون وارد شد...
انگااار که دنیا رو بهم داده باشن ، گفت: "هر چی فکر کردم دیدم نمیتونم تنهات بذارم…❤
خانومی من از تنهایی میترسه...
منم که حسااااااااس...❤
وسایلتو جمع کن میفرستمت شهرستان...
اینجوری خیالم راحت تره، مأموریتم که تموم شد میام دنبالت دوتایی برمیگردیم...👫
گفتم چشم و به خاطر اینکه اینقده به فکرمه ازش تشکر کردم...😍
آخرین ماه های بارداری همزمان شده بود با زمستون...
همه سعیشو میکرد که سرما نخورم و مریض نشم...🤭❤️
گاهی از این همه مهربونیش.دلم آشوب میشد...☹️
فکر یه لحظه دوری و نداشتنش دیوونم میکرد؛ اسفند اون سال خودش یه تنه خونه تکونی کرد...
حتی اجازه کوچکترین کارو هم بهم نداد...🌿✨
طوری برنامه ریزی کرده بود، که واسه گردش و بیرون رفتن حتی با زمان کوتاه هم وقت باشه...
میگفت :"زمستونه...
یه وقت احساس غربت و دل گرفتگی نکنیاااا...
دلت شور کار خونه رو نزنه، من خودم دربست نوکر خانومم هستم...😍
همشو ردیف می کنم برات...😁"
اونقد شوخی میکرد که دلم از هر چه ناراحتی خالی میشد...❤
(همسر شهید،مهدی خراسانی)
#ادامه_دارد...
#عاشقانه_هاے_الهے ✨
#عَین_شین_قاف ❤️
|| @aen_shin_ghaf ||
#یڪروایتعاشقانہ
#شهیدمهدےخراسانے
.
شب تحویل سال سفره هفت سینو با کمک و سلیقه هم چیدیم...💕
از عصر اون روز درد خفیفی رو احساس میکردم...
مثه همیشه حواسش به حال و هوام بود...❤
گفت :
"خانومی خوبی...؟💕
میخوای بریم دکتر...؟😢
دستامو تو دستش گرفت و شروع کرد آروم آروم نوازش کردن...💕
آیت الکرسی میخوند و با لبخند زیباش تحمل اون لحظاتو برام شیرین و ممکن میکرد...😍
دردم شدیدتر شد و رفتیم بیمارستان ، باید بستری میشدم...
تنها ناراحتیم این بود که باید دور از آقا مهدی چند ساعت با درد دست و پنجه نرم میکردم...😔
#نیسـتی_هر_لحــظه_پیشـم_هـمنفــس_امـا_بدان…
#هر_نفـس_که_میکشم_عطر_تو_راحس_میکنم...
به قدری ارتباط معنوی و قلبیمون زیاد بود که تموم اون لحظات حضورشو کنارم حس میکردم...❤
دمدمای صبح بود که امیر پا به دنیای زیبا و عاشقونه من و باباش گذاشت...💜
یکی از بهترین لحظات زندگیمونو کنار هم روز عید سال نو جشن گرفتیم...
اون روز اشکای شوقمون بعد از در آغوش کشیدن بچه مون خاطره ای شد بیاد موندنی...😌
دستای کوچولوشو گرفت و با لبخند نگاشون میکرد و میبوسید...❤
دستامو تو دستاش گرفت و نوازش کرد و گفت...
"بخاطر زحمتی که واسه حمل امیر کشیدی ، واسه اذیتهایی که شدی حلالم کن...❤
خداروشکر که هر دوتون سالمین خیلی ازت ممنونم عزیزم...😍
لحظه به لحظه با ابراز محبتش به من و امیر خوشحالی وصف ناشدنیشو نشون میداد...💕
نماز شکرشو که خوند با همون ذوقی که داشت با خونواده ها تماس گرفت و...
خبر تولد و سلامتی من و امیر رو بهشون داد...
(همسر شهید،مهدی خراسانی)
#ادامه_دارد...
#عاشقانه_هاے_الهے 🤭
#عَین_شین_قاف
|| @aen_shin_ghaf ||
انقدری دوستت دارم که انگاری آدم قحطه♥️..(:
#عاشقانه_هاے_الهے
#عینـ_شین_قاف{💍🤍••
|| @aen_shin_ghaf ||💫🖇