🔹 خداوند به پیامبرش فرموده اگر امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بعنوان جانشین اعلام نکنی رسالتت را انجام ندادی
🔸 يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ....﴿۶۷﴾مائده
🏴
#قسمت_هشتاد_و_هشتم_رمان_نسل_ سوخته: پوستر
اتاق پر بود از پوستر فوتبالیست ها و ماشین ... منم برای خودم از جنوب ... چند تا پوستر خریده بودم ... اما دیگه دیوار جا نداشت ... چسب رو برداشتم ...چشم هام رو بستم و از بین پوسترها ... یکی شون رو کشیدم بیرون ... دلم نمی خواست حس فوق العاده این سفر ... و تمام چیزهایی رو که دیدم بودم ... و یاد گرفته بودم رو فراموش کنم ...
اون روزها ... هنوز "حشمت الله امینی" رو درست نمی شناختم ... فقط یه پوستر یا یه عکس بود ... ایستادم و محو تصویر شدم ...
یعنی میشه یه روزی ... منم مثل شماها ... انسان بزرگی بشم؟ ...
فردا شب ... با خستگی و خوشحالی تمام از سر کار برگشتم ... این کار و حرفه رو کامل یاد گرفته بودم ... و وقتش بود بعد از امتحانات ترم آخر ... به فکر یاد گرفتن یه حرفه جدید باشم ...
با انرژی تمام ... از در اومدم داخل ... و رفتم سمت کمد ... که ...
باورم نمی شد ... گریه ام گرفت ... پوسترم پاره شده بود ... با ناراحتی و عصبانیت از در اتاق اومدم بیرون ...
کی پوستر من رو پاره کرده؟ ...
مامان با تعجب از آشپزخونه اومد بیرون ...
کدوم پوستر؟ ...
چرخیدم سمت الهام ...
من پام رو نگذاشتم اونجا ... بیام اون تو ... سعید، من رو می زنه ...
و نگاهم چرخید روی سعید ... که با خنده خاصی بهم نگاه می کرد ...
چیه اونطوری نگاه می کنی؟ ... رفتم سر کمدت چیزی بردارم ... دستم گرفت اشتباهی پاره شد ...
خون خونم رو می خورد ... داشتم از شدت ناراحتی می سوختم ...
.ادامه دارد...
🌟نويسنده:سيدطاها ايماني🌟
رمان های عاشقانه مذهبی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_اساتید
💥همهٔ امور دست مادر ماست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙:قصه شب ✨✨✨
🖤آشنایی باامامان وپیامبران
🌷حضرت یونس (ع)
#سلام_مولای_مهربانم♥️
دلتنگم پدر دلتنگ روزهای خوب،
شادی های بی دلواپسی
دلتنگ کوچه های خوشبخت،
شهر بی حسرت، صورت های پرلبخند
دلتنگم پدر دلتنگ آمدنتان
دلتنگ روزی که عطر آرامش
در هوای زمین بپیچد
دلتنگ روزی که آسمان از شکوه
شاپرک های امید پُر شود ...
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
@afaggasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 امروزدوشنبه↯
☀️ ۱۲ آذر ۱۴۰۳
🌙 ۳۰ جمادی الاول ۱۴۴۶
🎄 ۲ دسامبر ۲۰۲۴
متعلق است به امام حسن مجتبی و امام حسین علیهما السلام
📿ذکر روز : یا قاضی الحاجات
🍃🌸☀حدیث_روز☀
🌙 کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.
مقتل خوارزمی ، ج ۱، ص ۲۳۹
@afaggasht
مباحث احیای نهضت دعا برای امام زمان ق سوم.mp3
4.18M
#اهمیت_و_آداب_دعا
#قسمت_سوم
🔻احیای نهضت دعا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
حجة الاسلام شیخ محمد#توحیدی
داستان سوم_شدت گرفتن بیماری.mp3
5.49M
#پادکست
مقتل فاطمی نوجوان
✔️ داستان سوم ــــ شدت گرفتن بیماری پیامبر
❤️ زندگینامه و حوادث منجر به شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) ویژه نوجوانان
▪️نویسنده: علی شعیبی
▪️کاری از مجموعه فرهنگی علقمه
🔰لقمه های تربیتی 🔰
┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄
#ایام_فاطمیه
هدایت شده از کاروان زیارتی آفاق گشت رباط کریم استان تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام باقر (علیه السلام ) :
آنکه خدا خیرش را بخواهد محبت حسین(علیه السلام) و شوق زیارتش را در دل او می اندازد.☘️
_____________________________
کاروان زیارتی آفاق گشت رباط کریم 🕌
@afaggasht
۳ روز اقامت در کربلا معلی🌺
۲ روز اقامت در نجف اشرف🌷
۱ روز زیارت رایگان سامراء و کاظمین🪔
_____________________________
✨خدمات کاروان زیارتی✨:
1-زیارت های دوره ای (مسجد کوفه، مسجد سهله،دو طفلان مسلم،کف العباس و...)
2-صبحانه، ناهار ،شام به همراه دورچین🌱
3-مداح کشوری✨
4-اتوبوس اسکانیا💫
5- ثبت نام به صورت نقد و اقساط فقط با دو میلیون و پانصد هزار تومان پیش پرداخت 🌟
6- امکان ملحق شدن به کاروان از لب مرز💐
7- آشپز و غذای ایرانی🍁
8- هتل های درجه یک و نزدیک به حرم🌟
_____________________________
🌷بهترین سفر معنوی خود را با ما تجربه کنید🌷
برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام با شماره زیر تماس بگیرید🌺
09383034903
🍀 تاریخ حرکت ۲۸ دیماه ویژه ماه رجب 🍀
لینک کانال جهت عضویت
@afaggasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙 حجتالاسلام صدر
💢 طرف حساب #فاطمیه خودِ حضرت زهراست!
🔸کوتاه و شنیدنی👌
#ایام_فاطمیه🥀
ظهور نزدیکه ان شاءالله
داستان دوم_لشکر اسامه.mp3
4.47M
#پادکست
مقتل فاطمی نوجوان 🖤
✔️ داستان دوم ــــ لشکر اسامه
❤️ زندگینامه و حوادث منجر به شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) ویژه نوجوانان
▪️نویسنده: علی شعیبی
▪️کاری از مجموعه فرهنگی علقمه
🔰لقمه های تربیتی 🔰
┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄
#ایام_فاطمیه
🔹زيارت انبيا و حجت هاى الهى؛ زيارت خدا
🔸زيارت خدا، همان زيارت پيامبران و حجت هاى اوست. هر كه آنان را زيارت كند، در واقع خداى تعالى را زيارت كرده است.
014-Shokuhe-Yas-www.Ziaossalehin.ir-J04.mp3
4.97M
▪️ترجمه و شرح مختصر خطبهی فدکیه ( قسمت چهارم )
▪️قسمت چهارم
•✾•🌿🌺🌿•✾
انسان شناسی ۱۶۷.mp3
10.26M
#انسان_شناسی ۱۶۷
#استاد_شجاعی
#استاد_عابدینی
محبتها دو دستهاند:
۱ـ محبتهایی که محورشان بخش انسانی وجود ما هستند.
۲ـ محبتهایی که محورشان بخش حیوانی وجود ما هستند.
✖️ تفاوت این دو نوع محبت چیست؟
✖️ چگونه میتوانم جنس محبتهایم را تشخیص دهم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡چرا به امام زمان (عج) بقیه الله می گویند؟
💠 استاد ابوالفضل بهرام پور
🔶 از اساتید سامانه آموزشی ایمانور
✅ با ایمانور همیشه پای درس علما باشید
#فاطمیه
#امام_زمان
...............
#قسمت_هشتاد_و_نهم_رمان_نسل_ سوخته: کرکر مردی
( ک با اعراب ضمه )
حالم خیلی خراب بود ...
- اشتباهی دستت گرفت، پاره شد؟ ... خودت می تونی چیزی رو که میگی باور کنی؟ ... اونجایی که چسبونده بودم ... محاله اشتباهی دست بخوره پاره بشه ... اونم پوستری که رویه ی پلاستیکی داره ...
تو که بلدی قاب درست کنی ... قاب می گرفتی، می زدیش به دیوار ... که دست کسی بهش نگیره ...
مامان اومد جلو ...
خجالت بکش سعید ... این عوض عذرخواهی کردنته ... پوسترش رو پاره کردی ... متلک هم می اندازی؟ ...
کار بدی نکردم که عذرخواهی کنم ... می خواست اونجا نچسبونه ...
هر لحظه که می گذشت ضربان قلبم شدید تر می شد ...
خیلی پر رویی ... بی اجازه رفتی سر کمدم ... بعد هم زدی پوسترم رو پاره کردی ...حالا هم هر چی، هیچی بهت نمیگم و می خوام حرمتت رو نگهدارم بازم ...
مثلا حرمت نگه ندار، ببینم می خوای چه غلطی بکنی؟ ... آره ... از عمد پاره کردم ... دلم خواست پاره کردم ... دوباره هم بچسبونی پاره اش می کنم ...
و دو دستی زد تخت سینه ام و هلم داد ...
بگو جربزه ندارم از حقم دفاع کنم ... گریه کن، بپر بغل مامانت ...
از شدت عصبانیت، رگ گردنم می پرید ... یقه اش رو گرفتم و کوبیدمش به دیوار ... و نگهش داشتم ...
هر بار اذیت کردی و وسایلم رو داغون کردی ... هیچی بهت نگفتم ... فکر نکن اگه کاری به کارت ندارم و نمیزنم لهت کنم ... واسه اینه که زورت رو ندارم ... یا از تو نصف آدم می ترسم ...
بدجور ترسیده بود ... سعی کرد هلم بده ... لباسش رو از توی مشتم بکشه بیرون ... اما عین میخ، چسبیده بود به دیوار ... هنوز از شدت خشم می لرزیدم ... تا لباسش رو ول کردم ... اومد خودش رو کنترل کنه اما بدتر روی سرامیک ... فرش زیر پاش سر خورد ...
برو هر وقت پشت لبت سبز شد ... کرکر مردی بخون ...
یه قدم رفتم عقب ... مامان ساکت و منتظر ... و الهام با ترس، دست مامان رو گرفته بود ... چشمم که به الهام افتاد، از دیدن این حالتش خجالت کشیدم ...
هنوز ملتهب بودم ... سعید، رنگ پریده ساکت و توی لاک دفاعی ...
همه توی شوک ... هیچ کدوم شون ... چنین حالتی رو به من ندیده بودن ...
جو خونه در حال آرام شدن بود ... که پدر از در وارد شد ...
.
.ادامه دارد...
🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
رمان های عاشقانه مذهبی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_اساتید
🗣 چرا امیرالمومنین علیهالسلام بعد از رحلت پیامبر اکرم سلاماللهعلیه و آله قیام نکردند ؟
#استوری | #استاد_شجاعی