فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مباحث احیای نهضت دعا برای امام زمان.mp3
8.9M
#اهمیت_و_آداب_دعا
#قسمت_اول
🔻احیای نهضت دعا برای امام زمان سلام الله علیه
🔴 هرکس عصر روز جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخواند خداوند به او هزار نسیم از رحمتش را عنایت میفرماید که خیر دنیا و آخرت است.
📚 امالی شیخ صدوق ص ۶۰۶
@afaggasht
#قسمت_هفتم_رمان_نسل_سوخته: شروع ماجرا
سینه سپر کردم و گفتم ...
- همه پسرهای هم سن و سال من خودشون میرن و میان... منم بزرگ شدم ... اگر اجازه بدید می خوام از این به بعد خودم برم مدرسه و برگردم ...
تا این رو گفتم ... دوباره صورت پدرم گر گرفت ... با چشم های برافروخته اش بهم نگاه کرد ...
- اگر اجازه بدید؟؟!! ... باز واسه من آدم شد ... مرتیکه بگو...
زیر چشمی یه نگاه به مادرم انداخت ... و بقیه حرفش رو خورد ... مادرم با ناراحتی ... و در حالی که گیج می خورد و نمی فهمید چه خبره ... سر چرخوند سمت پدرم ...
- حمید آقا ... این چه حرفیه؟ ... همه مردم آرزوی داشتن یه بچه شبیه مهران رو دارن ...
قاشقش رو محکم پرت کرد وسط بشقاب ...
- پس ببر ... بده به همون ها که آرزوش رو دارن ... سگ خور...
صورتش رو چرخوند سمت من ...
- تو هم هر گهی می خوای بخوری بخور ... مرتیکه واسه من آدم شده ...
و بلند شد رفت توی اتاق ... گیج می خوردم ... نمی دونستم چه اشتباهی کردم ... که دارم به خاطرش دعوا میشم ...
بچه ها هم خیلی ترسیده بودن ... مامان روی سر الهام دست کشید و اون رو گرفت توی بغلش ... از حالت نگاهش معلوم بود ... خوب فهمیده چه خبره ... یه نگاهی به من و سعید کرد ...
- اشکالی نداره ... چیزی نیست ... شما غذاتون رو بخورید...
اما هر دوی ما می دونستیم ... این تازه شروع ماجراست ...
.
.
ادامه دارد...
🌟نويسنده:سيدطاها ايماني🌟
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
36.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🔅🌴🔅🌴🔅🌴🔅🌴🔅
🌙قصه شب✨✨✨
داستان زیبای بار نخل
😊بچه ها عزیز شما به خواسته هاتون چقدر باور دارید؟
چقدر باور دارید که بزرگترین خواستتون یعنی ظهور امام زمان عجل الله نزدیک است؟
بیایید با هم این داستان قشنگ درباره حضرت علی علیه السلام رو گوش بدیم تا ببینیم چقدر به ظهور امام زمانمون باور داریم...🌻
💢مولای من ، مهدی جان💚❤️
🔹هر چند از دیدار سیمای بهشتی ات محرومم اما دلخوشم به این سلام های هر روز .
دلخوشم به شمیم یادت که در کوچه باغ دلم می پیچد و قلبم را مشکباران می کند .
دلخوشم به ذکر دعای فرج ، به ترنم دلنشین آل یس ...
🔹من به تو دلخوشم و به هر چیزی که مرا به یاد تو بیاندازد .
🔹اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج🤲❤️
•✾•🌿🌺🌿•✾
@afaggasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶فرازهایی بسیار زیبا و روحبش از #قرآن_کریم به همراه تصاویر مربوطه و دیدنی تقدیم وجود پاکتان💚
•✾•🌿🌺🌿•✾
@afaggasht
🌺حدیث روز 🌺
#قهر_و_قتل
🌺عن النبی صلّی الله عليه و آله وسلم:
《 مَنْ هَجَرَ أخَاهُ سَنَةً فَهُوَ كَسَفْكِ دَمِهِ》
هرکس يکسال با برادر مسلمانش قهر کند، مانند کسی است که خون او را ریخته است🌺
نهج الفصاحه، کلمات قصار، ص ۷۴۷
•✾•🌿🌺🌿•✾
@afaggasht
انسان شناسی 111.mp3
11.23M
#انسان_شناسی ۱۱۱
#استاد_شجاعی
#دکتر_رفیعی
💥قرآن به کرّات از گروهی به نام "غافلین" یاد میکند!
- غافلین چه کسانی هستند؟
- چه ویژگیهایی دارند؟
- چقدر این ویژگیها در من نیز وجود دارد؟
- سرانجامِ "غافلین" چیست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ازدواج مهدوی ۱۱
👈 هم کفو امام زمانی
👈 یار دین و دنیا و آخرت
#سبک_زندگی_مهدوی
🔶 برشی از سخنرانی حجت الاسلام دکتر نصرالله پور
#انتشارش_با_شما
┅══❉♦️❉══┅
#قسمت_هشتم_رمان_نسل_سوخته: سوز درد
فردا صبح زود از جا بلند شدم و سریع حاضر شدم ... مادرم تازه می خواست سفره رو بندازه ... تا چشمش بهم افتاد دنبالم دوید ...
- صبح به این زودی کجا میری؟ ... هوا تازه روشن شده ...
- هوای صبح خیلی عالیه ... آدم 2 بار این هوا بهش بخوره زنده میشه ...
- وایسا صبحانه بخور و برو ...
- نه دیرم میشه ... معلوم نیست اتوبوس کی بیاد ... باید کلی صبر کنم ... اول صبح هم اتوبوس خیلی شلوغ میشه...
کم کم روزها کوتاه تر ... و هوا سردتر می شد ... بارون ها شدید تر ... گاهی برف تا زیر زانوم و بالاتر می رسید ... شانس می آوردیم مدارس ابتدایی تعطیل می شد ... و الا با اون وضع ... باید گرگ و میش ... یا حتی خیلی زودتر می اومدم بیرون ...
توی برف سنگین یا یخ زدن زمین ... اتوبوس ها هم دیرتر می اومدن ... و باید زمان زیادی رو توی ایستگاه منتظر اتوبوس می شدی ... و وای به اون روزی که بهش نمی رسیدی ... یا به خاطر هجوم بزرگ ترها ... حتی به زور و فشار هم نمی تونستی سوار شی ...
بارها تا رسیدن به مدرسه ... عین موش آب کشیده می شدم ... خیسه خیس ... حتی چند بار مجبور شدم چکمه هام رو در بیارم بزارم کنار بخاری ... از بالا توش پر برف می شد ... جوراب و ساق شلوارم حسابی خیس می خورد ... و تا مدرسه پام یخ می زد ...
سخت بود اما ...
سخت تر زمانی بود که ... همزمان با رسیدن من ... پدرم هم می رسید و سعید رو سر کوچه مدرسه پیاده می کرد ... بدترین لحظه ... لحظه ای بود که با هم ... چشم تو چشم می شدیم ... درد جای سوز سرما رو می گرفت ...
اون که می رفت ... بی اختیار اشک از چشمم سرازیر شد... و بعد چشم های پف کرده ام رو می گذاشتم به حساب سوز سرما ... دروغ نمی گفتم ... فقط در برابر حدس ها، سکوت می کردم ...
.
.
ادامه دارد...
🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
26.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙قصه شب ✨✨✨
💠 داستان مهدوی آرزوی بزرگ
1⃣قسمت اول
┄┄┅🍃🌸♥️🌸🍃┅┅
37.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹کاروان زیارتی آفاق گشت تاریخ حرکت ۱۵ شهریور ماه
🌹جهت ثبت نام و اطلاعات بیشتر با شماره زیر تماس بگیرید
09383034903
به اطلاع همراهان همیشگی کانال میرساند این هفته به علت سفر به کربلا جهت ثبت نام فقط در ایتا پیام دهید تماس پاسخگو نیستم
با تشکر فراوان
#سلام_مولای_مهربانم💖
وقتی سلامت می کنم
دهانم عطر یاس میگیرد ،
در هر گوشه ی قلبم
هزار شاخه ی نرگس می روید ،
آسمان دلم آفتابی می شود
و بهار طلوع میکند ...
واین سپیده دمانِ پرتبرکِ
هرروزِ من است.💚
#اللهم_عجل_لولیک_الفــرج🌤❤️
•✾•🌿🌺🌿•✾
@afaggasht