eitaa logo
افکار‌نو
64 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
43 فایل
@afkareno @Kataheri 🌼✨✨✨✨✨✨✨✨https://eitaa.com/joinchat/2544828476C2c504aa04b 🌼✨✨✨✨✨✨✨
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی این عکس را با تیتر "تصویری کمتر دیده شده از حضور شهدای جبهه مقاومت در سیل خوزستان" در کانال‌ها دیدم، ناخودآگاه یاد آن موقع افتادم که شیخ ما گفت بی عقلی‌ست وقتی سیل آمده برویم خط مقدم و بگوییم ما شجاعیم... ┏⊰🍃🌸🍃⊱━━━┓ 🌦@afkareno ┗━━━⊰🍃🌸🍃⊱┛
حتما بخونید داستان واقعی 📌بعد از نماز ظهر بود حدود ساعت ۲ بعد از ظهر کوچه ها خیلی خلوت بود من و کمیل روبروی کوچه زیر سایه یک درخت مشغول صحبت کردن بودیم ناگهان دیدم که کمیل رنگش پرید و سرش را پایین انداخت😓😓 چند لحظه ای بود که سرش پایین بود سرش را بالا اورد و گفت مهدی همین جا بمان من گفتم چی شده گفت: گفتم همین جا بمان ، جلو نیا☝️ به پشت سرخودم نگاه کردم و دیدم که خانم وآقایی درحال نزدیک شدن به‌ماهستند مردی‌ورزشکار و درشت‌اندام بود💪 با خودم گفتم فکر کنم کمیل هوس کتک خوردن کرده همچنانکه کمیل جلو می‌رفت من خودم را برای کتک خوردن آماده کردم گفتم کمیل تو ورزشکاری من چی بگم من که کتکه رو خوردم😢🤕 به سمت آنها رفت ومن هم پشت‌ سر او حرکت کردم به آنها رسید سلام کرده همین طوری که سرش پایین بود گفت ببخشید میشه خواهشی از شما بکنم⁉️ اجازه بدهید چند لحظه ای به همسر شما نگاه کنم و از اون لذت ببرم....... آن مرد به شدت عصبانی شدو گفت: حرف دهنت را به فهم.😡😡😡 کمیل دوباره درخواست خودش را تکرار کرد... اجازه بدهید چند لحظه به همسر شما نگاه کنم از اون لذت ببرم. مرد به شدت عصبانی شده و سیلی محکمی به صورت کمیل زد😤😤😤 ، کمیل دوباره در خواست خودش را تکرار کرد و این دفعه سیلی محکم تری به صورت کمیل زد👊 همسرش گفت نه به سر پایینت نه به این حرفات خجالت بکش😠 چرا همچین درخواستی میکنی؟ کمیل گفت نمیدونستم اگر ازشما اجازه بگیرم شما ناراحت میشوید و الا مثل دیگران که بدون اجازه از همسر شما لذت می بردند من هم لذّت می‌بردم... جوان به شدت عصبانی شد محکمی با دست چپ به صورت کمیل زد 😔😞 آن لحظه کمیل دستشو جای سیلی گذاشت و نشست روی زمین شروع به گریه کردن کرد 😭😭 فکر کنم یادش افتاد به "مادر" شایدم باخودش میگفت مادر من مردم جوانم ورزشکارم ولی شما ... 😭😭😭😭💔 من به جوان گفتم حالا سیلی میزنی بزن ولی چرا با دست چپ زدی😭 یادش اوردی که در کوچه ها مادرش را زدند😭 در حالی که مادر ۱۸ ساله بود و او فقط یک نوجوان بود💔💔 این جوان حیرت زده به کمیل نگاه می کرد نمیدانست چه کند همسرش گفت: این که می گویند (سلام الله علیها) هست؟ و من گفتم بله... یادش اوردی حضرت زهرا ( سلام الله علیها )را زدند😔 وقتی این را شنید روی زانوهایش افتاد و از کمیل عذر خواهی کرد کمیل او را در آغوش گرفت وهر دو شروع به گریه کردند😭😭 کمیل به او گفت تورو خدا دیگر کاری نکن آن خاطرات دوباره زنده شود از همسرت بخواه که همیشه با "چادر" باشد وان جوان گفت قول می‌دهم که هیچ وقت دیگر چنین چیزی تکرار نشود☝️ چند سالی گذشت کمیل شهید شد💔🕊 والان تشیع جنازه کمیل هست همچنانکه دم در خانه شهید ایستاده بودم دیدم که همان جوان می آید ولی نشناختمش پیش من آمد و گفت : کمیل چه شده است ؟ تصادف کرده ؟ گفتم ، شهید شده است🕊 گفت ، کجا ؟ گفتم ، سوریه گفت ، مگر میگذارند کسی برود ؟ گفتم ، بله پاسدارها میروند گفت ، مگر او پاسدار بود ⁉️ گفتم ، بله اوحدود ۴ سال است که پاسدار است گفت ، سوریه بوده ؟ گفتم بله و ناگهان ناخواسته گفتم: سوریه حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) دختر همان کسی که در کوچه‌ها سیلی خورده 😔💔 گریه اش گرفت وبا کنده های زانو افتاد روی زمین😭 خیره خیره بعکس شهید نگاه می کرد و گفت: کمیل من به قول خودم عمل کردم توروخدا کمکم کن مثل تو شهیدشم😔 📝 اری شهدا همیشه در همه جا تاثیر گذارند.... شهید مدافع حرم کمیل قربانی🌹 ┏⊰🍃🌸🍃⊱━━━┓ 🌦@afkareno ┗━━━⊰🍃🌸🍃⊱┛
°•🤍🕊•° {•بعضیا.🚶🏻‍♀! بند ِ | بازکردن.! رفتن جلو دوربین.🎥! واسه لایک.👍🏻‌!•} ...اما... [•بعضیاهم.✌️🏻! بند پوتینشونو بستن.🌱! | رو مین.💣! واسه خاک...🥀!•] ـــ~ـــ~ـــ~ـــ~ـــ~ـــ~ـــ~ـــ |🕊| |✨| ┏⊰🍃🌸🍃⊱━━━┓ 🌦@afkareno ┗━━━⊰🍃🌸🍃⊱┛
🎞📒 🌱♥️ یهومیومدمیگفت: «چراشماهابیکارید⁉️» میگفتیم: «حاجی! نمیبینےاسلحہ‌دستمونہ؟!یاماموریت‌هستیم‌ومشغولیم؟!»🤦🏻‍♂ میگفت: نہ‌..بیکارنباش! زبونت‌بہ‌ذکرخدابچرخہ‌پسر...🍃 همینطورکہ‌نشستےهرکارےکہ‌میکنے ذکرهم‌بگو.. :)📿 وقتےهم‌کنارفرودگاه‌بغدادزدنش‌تۅ ماشینش‌کتاب‌دعاۅقرآنش‌بود ..💔 ┏⊰🍃🌸🍃⊱━━━┓ 🌦@afkareno ┗━━━⊰🍃🌸🍃⊱┛
⚛ ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود ازش پرسیدم: چه حرفی برای مردم داری با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت ها رو نکنن!! گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو با همون طنازی گفت: اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...!
🌹🍃 شهید از محافظان مسجد فاطمیه قندهار، اولین انتحاری رو بغل کرده و باعث شده موج انفجار گرفته بشه و شیعه کمتری شهید بشه. 💯💯منو یاد شهید انداخت...😭😭😭 💯💯پ ن: خصلت شیعه علی (علیه‌السلام) فداکاری و ایثاره؛ فرق نداره افغانستانی باشی یا ایرانی...
روح بلند سردارحاج حسن ایرلو به یاران شهیدش پیوست.... سال‌های سال همه سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی جهان غرب و اعراب دنبال او بودند، عکس‌ها و تصاویر خیالی از او منتشر می‌کردند، برای سرش جایزه تعیین کردند، بارها و بارها از هدف قرار دادن خودروی او در مناطق مختلف یمن گفتند اما هیچ‌کدام نتوانستند این سردار ایرانی را از پای دربیاورد. او از نسل وهرز دیلمی و هزاران سردار و امیری بود که در طول تاریخ برای بلندآوازه کردن نام ایران جان شیرین در کف اخلاص گذاشتند و سال‌های سال دور‌ از خانه جنگیدند و اینگونه غریبانه به شهادت رسیدند... اگر روزی نام ایرانیانی که در گوشه کنار این کره خاکی برای سربلندی و عزت این آب و خاک غریبانه و مظلومانه به شهادت رسیدند ردیف شود، هیچکس باور نخواهد کرد. سردار شهلایی یکی از همین قافله عشق بود. وقتی که به ناگهان سفیر ایران در یمن شد و از حجاب ناآشنایی بیرون آمد تا خدمات بزرگی به ملت مقاوم یمن کند، منتظر شهادتش بودم، اما نه با کرونا....
💢حسن ایرلو (سردار عبدالرضا شهلایی) به شهادت رسید 🔹🔸یار دیرین حاج قاسم سلیمانی و سفير ايران در يمن، به یاران شهیدش پیوست. ♦️خدماتی که سردار حسن ایرلو (سردار شهلایی) به محور مقاومت کرده فراتر از مقوله یمن است. نقش محوری ایشان در اخراج اول آمریکا و سازمان منافقین از عراق هرگز از یاد نخواهد رفت.
▪︎•⛑️•▪︎ 👷🏻‍♂️ *به بهانه‌ی پنجم اسفندماه روز مهندس* ☝️این عکس‌ها متعلق به *مهندس شهید مهدی باکری* هست. عکس سمت چپ بعد از عملیاتی هست که چند روزی می‌شد نخوابیده بود تا عملیات، موفقیت‌آمیز باشه و دشمن‌ رو شکست بده؛ جوان ۲۸ ساله بر اثر خستگی، شبیه به یک پیرمرد ۶۰ ساله شده بود! 💭 وقتی که شهردار ارومیه بود بر اثر بارندگی زیاد، در بعضی نقاط سیل آمده بود؛ مهدی گروه‌های امدادی را اعزام کرد و خودش هم به کمک سیل‌زدگان رفت. آب، وارد خانه پیرزنی شده بود و کف اتاق‌ها را گرفته بود؛ در میان جمعیت، چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار می‌کرد، پیرزن به مهدی گفت: «خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی، نمی‌دانم این شهردار فلان فلان شده کجاست ! ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت !» و مهدی فقط لبخند میزد... *روزت مبارک آقا مهدی*🌹 *❁❅🔅❁❅🌻❅❁🔅❅❁*
🌹 کلام شهید : 🔹آن ڪسانی ڪه مسئولیتی دارند و با خون شهدا و ایثار استقامت و ڪار و تلاش سربازان گمنام، نام و عنوانی پیدا ڪرده اند مواظب خود باشند. 🌹سالروز شهادت شهید مصطفی ردانی پور 🌹شادی روح بلندش صلوات 🔮کانال مرجع گفتمان
❤️ چادرش و دو تیکه آجر کمی خورد و خوراک و خرما و گلابدان و عکس .... یعنی خونه ی فقط یه مادر میتونه خونه ی مادری رو برداره ببره سرخاک 🔮کانال مرجع گفتمان
🥀 بزرگۍ‌میگفٺ↓ تڪیه‌ڪن‌به‌شہـداء' شہـداتڪیه‌شان‌خداسټ؛ اصلا‌ڪنارگـݪ‌بشینےبوۍگل‌میگیرے' پس‌گݪستان‌ڪن‌زندگیټ را‌با‌یادشہـدآ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مکالمه جانسوز دو شهید مدافع حرم مازندرانی دقایقی قبل از شهادت در کربلای خانطومان 🔹 برای حفظ امنیت ما چه گل‌هایی که پر پر نشدند ... شهید شهید ‌ ‌ 😭😭😭‌ اخی‌چه‌مظلومانه‌شهید‌شدند چقدر تنها بودند‌وبی‌کس