بیکلام

متن شعر #خرمشهرها سبزه شبیه بخت تهمینه سرخه مثه خون رگ رستم به پاکیه برف دماونده این خاک این آبادی این پرچم هر سروی رو این خاک میافته صدتا سیاوش جاش پا میشه سینه به سینه قصه ماها نقل شبای بچه ها میشه رنگ گلای فرشای تبریز عطر گلاب قمصر کاشان رنگ و لعاب و نقش این خاکه خون امیر و زخم باقرخان باز/قدم قدم/نفس نفس/کنار هم/می‌مونیم هرکی واسه این خاک جون کنده هرکی واسه این بیشه خون داده جاش رو چشای اهل آبادیس تاریخمون اینو نشون داده این روزها محکمتر از قبلیم این نخل چل سالش شده حالا چیز نمونده تا سر قله چیزی نمونده تا لب دریا بندای پوتینت رو محکم کن برنوتو بردار از سر دیوار جنگل به جنگل زوزه ی گرگه فانوس راه برفیو بردار دل خوش نکن به نرمی مرداب نیلوفرای زرد بی ریشه پلک دلم بد میزنه انگار که چندتا خرمشهر در پیشه ... باز/قدم قدم/نفس نفس/کنار هم/می‌مونیم

(( مهر، دفاع مقدس، محرم )) ما دانش آموزان فرزند زهراییم یعنی که سرباز بی باک مولاییم در کار مشق و عشق همچون شهیدانیم در سنگر اسلام یاران ایرانیم با یاد عاشورا دلم را زنده می‌دارم من تا ابد از عشق تو سر برنمی‌دارم هرجا که هستم کربلا هر روز عاشورا گویم به هل من ناصرت لبیک یا مولا میز کلاس درس شد سنگر امروز از کار و کوشش شد هرکس که شد پیروز چون جان خود داریم اسلام و ایران را بی یار نگذاریم ایمان و قرآن را سازش ندارم ذره‌ای با کفر و استکبار سرباز عباسم، ندارم باکی از اغیار هرجا که هستم کربلا هر روز عاشورا گویم به هل من ناصرت لبیک یا مولا ماه محرّم با مهر آمده از راه فهمیده‌ام باید «فهمیده» باشم، آه... در مجلس روضه درس از تو می‌گیرم یعنی گره خورده با روضه تقدیرم شاگرد اول می‌شوم در دین و آیینم غیر از تو راهی هرچه می‌گردم نمی‌بینم هرجا که هستم کربلا هر روز عاشورا گویم به هل من ناصرت لبیک یا مولا ما دانش آموزان فرزند زهراییم یعنی که سرباز بی باک مولاییم در کار مشق و عشق همچون شهیدانیم در سنگر اسلام یاران ایرانیم با هم‌کلاسی‌ها شدم دلداده‌ی مهدی پایان ندارد تا قیامت شور هم‌عهدی هرجا که هستم کربلا هر روز عاشورا گویم به هل من ناصرت لبیک یا مولا میز کلاس درس شد سنگر امروز از کار و کوشش شد هرکس که شد پیروز چون جان خود داریم اسلام و ایران را بی یار نگذاریم ایمان و قرآن را سازش ندارم ذره‌ای با کفر و استکبار سرباز عباسم، ندارم باکی از اغیار هرجا که هستم کربلا هر روز عاشورا گویم به هل من ناصرت لبیک یا مولا میز کلاس درس شد سنگر امروز از کارو کوشش شد هرکس که شد پیروز چون جان خود داریم اسلام و ایران را بی یار نگذاریم ایمان و قرآن را سازش ندارم ذره‌ای با کفر و استکبار سرباز عباسم، ندارم باکی از اغیار هرجا که هستم کربلا هر روز عاشورا گویم به هل من ناصرت لبیک یا مولا ماه محرم با مهر آمده از راه فهمیده ام باید فهمیده باشم ... آه در مجلس روضه درس از تو میگیرم یعنی گره خورده با روضه تقدیرم شاگرد اول میشوم در دین و آیینم غیر از تو راهی هرچه میگردم نمیبینم هر جا که هستم کربلا هرروز عاشورا گویم به هل من ناصرت لبیک یا مولا کوهیم و می‌مانیم بر راه ثارالله در لشگر قاسم گردان عبدالله ای رهبر خوبم ما مرد میدانیم همچون برونسی‌ها مردانه می‌خوانیـــم هرکس حسینی شد یار خمینی شد (۲) چون احمدی روشن شاگرد عشقم من مارا بخوان مولا چون شهریاری ها لبیک یا مولا

مهر، دفاع مقدس، محرم