هدایت شده از دکتر علی سعیدی
واژۀ economy در قرن پانزدهم از فرانسوی وارد انگلیسی شده است و به معنای «تدبیر منابع مادی» است که پیش از آن از واژۀ oikonomia به معنای تدبیر منزل گرفته شده است (فرهنگ لغت آکسفورد).
متفکران فرانسوی با افزودن واژۀ political به ابتدای آن، علم «اقتصاد سیاسی» را پایهگذاری کردند که درواقع به دنبال «تدبیر منابع مادی ثروت در سطح یک شهر یا دولتملت (کشور به معنای مدرن)» است.
بعدها اقتصاددانان لیبرال برای فرار از انتقادهای مارکسیستها و سوسیالیستها، تلاش کردند اقتصاد سیاسی را به دو شاخۀ اقتصادسیاسی محض و اقتصادسیاسی اجتماعی تقسیم کنند و با تشبیه اقتصادسیاسی محض به علوم طبیعی، چیزی به نام #علم_اقتصاد را ابداع کردند که با تکیه بر ریاضیات و آمار، مبانی ارزشی و هنجاری خود را پنهان کنند.
اگرچه امروزه با تطوراتی که در مباحث علمشناسی رخ داده است، امکان و ضرورت چیزی به نام «علم محض» که عاری از هر گونه ارزش و قضاوت باشد از بین رفته است و هیچ عالم و فیلسوفی در دنیا از آن دفاع نمیکند، اما همچنان در کتابهای درسی اقتصاد و بهویژه در پژوهشهای اقتصادی به زبان فارسی، چنین تلقی #علم_زدهای از دانش اقتصادسیاسی وجود دارد!
متاسفانه این تلقی علمزده، در میان سیاستمداران هم رسوخ کرده است و عدهای اقتصادنخوانده یا مهندسان اقتصادخوانده تصور میکنند آنچه به عنوان #علم_اقتصاد در دانشگاهها تدریس میشود، مانند علوم طبیعی، قواعدی جهانشمول و فارغ از ایدئولوژی و تاریخ و جامعه ارائه میدهند و اگر این قواعد و نظریات را در هر کشوری به کار ببندیم، آن کشور به بهترین نحو اداره خواهد شد!
در مقابل هر چه استدلال بیاورید که این نظریات اقتصادی مشحون از تعلقات و باورها و ارزشهاست، جز بیاعتنایی و تمسخر چیزی عایدتان نمیشود، اما همین که از دایرۀ زبان فارسی و کتب درسی اقتصاد خارج میشوید، متوجه میشوید که این تلقی چقدر مضحک و منسوخ است!
برای مطالعه بیشتر در این زمینه، شما را به مطالعه مقالۀ زیر از دونالد مکلاسکی ارجاع میدهم:
http://ensani.ir/fa/article/262859/خطابه-علم-اقتصاد
🆔 @DrSaeedi
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
🖋 #ناترازی، مفهومی نامفهوم!
🔸 چند ماهی است در رسانههای جمعی، عبارت ناترازی بسیار پربسامد شده است و طوری این واژه بر مباحثات اقتصادی و سیاسی سایه افکنده که کمتر کسی درباره اصل و ریشه این اصطلاح تأمل میکند و عموما درباره محاسبات عددی و تکنیکهای مقابله با آن سخن میگویند.
🔸 با این حال، وقتی دقیقتر به مفهوم ناترازی میپردازیم، میبینم این مفهوم ابهامات زیادی دارد تا جایی که نمیتوان آن را به تنهایی حاوی دلالتی خاص دانست. آیا منظور از ناترازی، کسری است یا مازاد؟ در چه مقطع زمانی؟ در چه بازاری و برای چه نوع محصولی و در چه بخشی؟
🔸 وقتی مفهومی آنقدر گستره معنایی داشته باشد که همه چیز را و در همه جا شامل شود، آن مفهوم بیخاصیت خواهد شد. اگر همه جا در اقتصاد ایران ناترازی هست، پس ناترازی دیگر مسأله نیست، بلکه ناترازی را باید به ناترازی خوب و بد تفکیک کرد و صرفا به ناترازیهای بد پرداخت و این معیار خوب و بد، خود منشأ مباحث پیچیدهای است.
🔸 ناترازی به خودی خود، مفهومی حسابداری است نه اقتصادی و کسانی که دم از ناترازی میزنند یا واقعا هیچ تئوری اقتصادی ندارند یا اینکه تئوری خود را پشت این اصطلاح خنثی پنهان میکنند.
🔸 اگر مراد از رفع ناترازی همان ایده مخرب و زیانبار #گرانکن است، طرفداران آن، پرده و نقاب #علم_اقتصاد را کنار بزنند و صریحا ایده خود را مطرح و از آن دفاع کنند. برای این عده فقط ارجاعی میدهم به تجربه تاریخی #گرانسازی در کشور که در سه دهه اخیر بارها تکرار شده و نه تنها همان ناترازیهای حسابداری را هم برطرف نکرده بلکه باعث تشدید عدمتوازنها و شکاف طبقاتی و گسترش بیعدالتی و حتی نابودی کارایی و رشد شده است.
🔸 چالش اصلی دولت در جامعه امروز ما، فقدان اعتبار عمومی و نبود اقتدار سیاستگذاری است و متاسفانه بارها شاهد این بودهایم که هر گاه دولت به سمت افزایش اقتدار و اعتبار عمومی حرکت کرده، طرحهای گرانسازی حاملهای #انرژی و #کالاهای_اساسی روی میز سیاستگذار قرار میگیرد و با انواع توجیهها دولت را تحت فشار قرار میدهند تا دست به این ناعقلانیت بزند.
🔸 آنان که دم از ناترازی نظام بانکی میزنند و از مداخلههای دولت در نرخها و تسهیلات بانکی انتقاد میکنند، چرا از خود نمیپرسند که آیا از زمانی که #ساختار معیوبی به نام #بانکداری_خصوصی در کشور ایجاد شد، همان ناترازیهای حسابداری بانکها کمتر شده یا بیشتر؟ بانکهای خصوصی که با این همه نظارت و تکلیف دولتی، منابع عمومی را که از حق #خلق_پول به دست آوردهاند برای منافع شخصی سهامداران و برای مالسازی و سفتهبازی و بنگاهداری استفاده میکنند، اگر آزاد و رها گذاشته شوند معلوم نیست چه بر سر اقتصاد ملی میآورند. آیا به این فکر کردهاید که با چه مجوزی بانک خصوصی حق خلق پول پیدا کرده و با دست کردن در جیب مردم، ثروتهای ملی را غارت میکند؟
🔸 حل مشکل اقتصادی کشور در گرو اصلاح ساختارها و چارچوبهای فاسد است و این امر بدون اقتدار و اعتماد عمومی به دولت امکانپذیر نیست. با اصطلاح موهوم و جعلی #ناترازی به دولت و مردم آدرس غلط ندهید!
🆔 @DrSaeedi
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
🎸 و تلک القضیه و تلک القضیه...
❗️چگونه میشود انگارههای #علم_اقتصاد را باور کرد در حالیکه برای ریاضیوارکردن پدیدههای واقعی، فروض بسیار سادهانگارانهای وضع میشود و با استنتاج در این وضع سادهسازی شده، نتایج و توصیههایی برای دنیای واقعی گرفته میشود!
❗️#نظریه_مقداری_پول که ستون فقرات ارتباط تورم با نقدینگی است و به اتکای آن دولتهای ما سالهاست به دنبال کنترل نقدینگی برای مهار تورم هستند در شرایطی میتواند درست باشد که بازار پول در تعادل مکانیکی باشد و امکان وجود پول مازاد در دست مردم نباشد، نظام بانکی وجود نداشته باشد، در دنیا فقط یک کشور وجود داشته باشد، تجارت خارجی و نرخ ارز نباشد، اطلاعات کاملا شفاف و در اختیار همه باشد، بازارها انحصاری نباشد، دولتی در کار نباشد، فناوری بزرگ مقیاس نباشد، استعمار و استثماری در کار نباشد، جامعه و تاریخ ناشی از نظم خودجوش هایکی باشد، ظلم و استکبار در جهان نباشد، آمریکا و انگلیس و اسراییل نباشد و خیلی چیزهای دیگر!
⛔️ اما این یک قضیه است و نقدینگی عامل تورم، قضیه دیگری است!
❗️چگونه میشود به لیبرالیسم اقتصادی باور داشت و مدام از خصوصیسازی گفت و از رقابت و نفی انحصار و رانت و فساد حرف زد و همزمان از لزوم جمعشدن فروشگاههای کوچک و نانواییها و کسبوکارهای محلی و گسترش فروشگاههای زنجیرهای و تولیدیهای بزرگ مقیاس انحصاری دفاع کرد؟
⛔️ اما این یک قضیه است و آن قضیه دیگری است!
❗️چطور میشود زمین و زمان را به هم بافت که دولت باید کوچک شود تا جلوی آزادیها و حقوق فردی را نگیرد و همزمان از انبوهسازی و مرتفعسازی مسکن دفاع کرد و حریم خصوصی افراد را نادیده گرفت؟!
⛔️ البته این یک قضیه است و آن قضیه دیگری است!
❗️چطور میشود که خود را اقتصاددان محض دانست عاری از ارزش و سیاست و در روز روشن پرچم اوکراین را بالا برد و درباره محاسبات هزینه و فایده اسراییل در طوفانالاقصی و حمله تروریستی در ایران اظهارنظر کرد؟!
⛔️ لازم به ذکر است که آن یک قضیه است و این قضیه دیگری است!
❗️چطوری باور کنیم که خلق پول به خاطر کسری بودجه دولت علت تورم است و همزمان، خلق پول بانکهای خصوصی تورمزا نیست؟ یا چطوری بپذیریم که افزایش قیمت ارز و خوراک پتروشیمیها تورمزا نیست اما افزایش حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان تورم ایجاد میکند؟
⛔️ عرض شد که آن یک قضیه است و این قضیه دیگری است!
🔆 اصلا علت ناآرامی ما و مشکلاتی که با #لیبرالیسم داریم این است که نمیتوانیم این قضایا را از هم تفکیک کنیم، وگرنه مسأله خیلی روشن است: هر نظریه و عملی که به نفع سرمایهداران و مستکبران عالم باشد علمی و منطقی و کاربردی است و هر جا به ضرر ایشان باشد ایدئولوژیک و کمونیستی و تخیلی و غیرکاربردی است، متوجه شدید؟!
📣 #فریب_بزرگ
🆔 @DrSaeedi