🍃یار مهربان من
بارها و بارها این قصه تکرار شد و من آدم نشدم که نشدم و هر بار که این قصه تکرار میشود، دلم میلرزد برای این که نکند تو از من خسته شوی.
قصه تکراری من این است: همیشه دل نگران میشود و در تردید فرو میروم که آیا حواست به من هست یا نه، و تو طوری توجهت را به من ثابت میکنی که من میمانم یک دنیا شرمندگی. با خودم قرار میگذارم در کوره راه زندگی هر وقت زمین و آسمان بر من تنگ گرفتند، ذرهای تردید نکنم که در مقابل نگاه تو هستم و تو لحظهای از حالم غافل نیستی؛ ولی چه کار کنم با این ایمان شکستهام که وقتی دوباره گرفتار تنگا میشوم، شک میکنم که تو حواست هست یا نه.
یک جا باید این قصه تکراری تمام شود. کی؟ نمیدانم. اگر به قاعدۀ ما پایبند باشی یک جا باید تو از من خسته شوی. کی؟ خیلی پیش از این.
آقا! التماس میکنم کمی دیگر مرا تحمّل کن. تو اگر از من خسته شوی، زندگی به انتها میرسد. قول میدهم این بار بار آخرم باشد. امید که هیچ گاه قولم را نشکنم.
صبح بخیر یار مهربان من!
#بهانه_بودن
🇮🇷@afsaranebasir
🍃آقای بالاسر من
درست است که خیلیها میگویند ما آقابالاسر نمیخواهیم و فرار میکنند از هر کسی که بخواهد آقابالاسرشان باشد؛ امّا به اندازۀ محبتی که خدا به تو دارد قسم میخورم که با همۀ روسیاهیام از عمق وجودم دوست دارم آقابالاسرم باشی؟
آقا! میشود التماس کنم که بالای سرم باشی؛ آن هم برای همیشه؟ حتی برای لحظهای به اندازۀ چشم بر هم زدنی، فکر این که بالای سرم نباشی را در ذهنت جای نده.
کسی که تو آقای بالاسرش نباشی، تردیدی نیست که شیطان بالای سرش میایستد و لحظهای رهایش نمیکند.
تو آقای بالاسرم باش و لحظه به لحظه فرمان بده. حتی برای طرز نفس کشیدنم هم برنامه بریز، من دوست دارم نفسهایم را هم آن طوری بکشم که تو دوست داری.
چه خوشبخت است کسی که تو بالاسرش هستی!
صبح بخیر آقای بالاسر من!🌹
#یا_صاحب_اازمان
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🇮🇷@afsaranebasir