#بسیج
#هفته_بسیج
#شهادت
- بسیجی ، شهید !
همیندو واژهسال هاست
که به داد انقلاب رسیدهاست ؛
دراوج فتنهها و سختی ها و... !
وبسیجی عشقی در سینه دارد
که هیچ قدرتی راتوان مقابله
باآننیست
عشق به شهادت . .
💠سازمان بسیج دانش آموزی کشور💠
@afsaranjangnarm_313
#هفته_بسیج
#بیسجی
#منبسیجیم
منیڪبسیجۍام🌱
مابچهبسیجیهایڪوچهباغانقلابیم..
نهچمرانهارادیدهایم !
ونهپایدرسمطهریهانشستهایم !
نهباهمتهابیخوابیڪشیدهایم !
ونهباآوینیهادربیابانهایشلمچهوطلائیهقدمزدهایم.. !
ماستمشاهپهلویرادرڪنڪردهایم
ومعنیحضوربیگانگانرانچشیدهایم..
امابازهمپایاینانقلابوآرمانهایشماندهایم..
وباحججیهاسَرمیدهیم
باسیاهڪالیهاازعاشقانههایماندستمیکشیم
وبابَلباسیهاازڪودڪانمانمیگذریمومیرویم..
آری!
ماپیروخطرهبریم
پایآرمانهایمانتاظهور
حضرتموعود(؏جلالله)❤️🍃
خواهیمماند..! ジ
💠سازمان بسیج دانش آموزی کشور💠
🌺@afsaranjangnarm_313🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
||🦋💙••↯||
#مینویسمبرایتو •|🖇|•
•| ادعاداردجوانےدادهسعدےپاےیار..
منبراےتوجوانےهیچ جانـــممیرود!🕊
العجلمولایمن..🌱
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
﷽
#حضرتعشق ♡
#قسمتپنجم🖇
بعد از اینکه بلژیت ناهارش رو خورد،بلند شدم تا برم ناهارمو بخورم که بلژیت دستم رو کشید
-بله بلژیت!!
*حالا نوبت من
-ینی چی نوبت منه
اشاره ای به ظرف غذام کرد و گفت
*حالا من میخوام به تو غذا بدم
با شنیدن این حرف صدای قهقهه ام بالا رفت.لپش رو کشیدم و قاشقم رو دادم دست بلژیت و سینی غذا رو خودم نگه داشتم
و اروم اروم با خنده های ریز بلژیت غذا رو خوردم.
♧سه روز بعد♧
کارم توی این دو،سه روزی این شده بود ک مسیر بین خونه و بیمارستان رو طی میکردم.اجازه نمیدادن شب ها پیش بلژیت بمونم
ساعت هایی هم که پیش بلژیت نمی رفتم دنبال کار میگشتم اما کو کار؟؟؟
هیچکس روی من حساب باز نمیکرد
با پکری و غصه رفتم پیش بلژیت.نمیدونم چرا همه وقتی میان بیمارستان از لحاظ روحی داغون میشن اما بلژیت از همیشه سرحال تره.
-به سلام بلژیت
*سلام بنوعا
-میبینم که حالت خوبه
با خوشحالی دستاش رو بهم کوبید و گفت:
*مگه میشه با وجود مهدی جون حالم بد باشه
-مهدی؟مهدی کیه؟
بلژیت هنوز جواب سوالم رو نداده بود که صدای در اومد و خانوم دکتری که پوششی به اسم روسری داشت با لبخند زیبایی رو به بلژیت وارد شد
+سلام خانوم کوچولو ما
*سلام مهدی جون
دکتر ضربه ای آرومی به بینی بلژیت زد و خنده گفت :
+مهدی نه مهدیه اینم برای بار دهم
و هردو باهم شروع کردند ب خندیدن
✍🏻نویسنده:
#نفیسه و #نرجس
کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫
@afsaranjangnarm_313📍
#پروفایل📱
#بسیجی✌️🏻
بــــــــــیو:
”آخرین ماموریت یک بسیجے؛
شهادت است♥️💫“
#هفته_بسیج💚
@Afsaranjangnarm_313🖇
**یـادتان
خاطرہ اے نـیستـ
کـہ از دل برود...
نـقـ✏ـش شـن نیسـتـ
کہ از باور ساحلـ برود...
💔شهیدان زنده اند و در نزد پروردگارشان عند ربهم یرزقونند
🌷 روزتون شهدایی🌷
برای شادی روح شهدا #صلوات...
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
راوی:علی مرعی (دوست شهید)
🌹یکی از دوستان ما را در شب لیلة الرغائب (اولین شب جمعه ماه رجب _شب آرزوها) برای افطاری دعوت کرد بعد از اینکه نماز شبِ لیلة الرغائب را خواندیم ، احمد در حالی که خوشحال بود ایستاد و گفت :
"امشب در حالی خواهم خوابید که خدا گناهانم را بخشید و مثل روز اول تولدم پاک شدم و این یک آغاز جدید است
🌹احمد اهمیت زیادی به محاسبه و مراقبه می داد و می گفت:
"مادرم به من یاد داده خودم را قبل روز حساب،محاسبه کنم"
در رابطه بااعمال خودش اهل حساب دقیق بود و در رابطه با اعمال دیگران میگفت:
"به عیب های دیگران نگاه نکن،به کارهای مثبت آن ها نگاه کن"
•|خاطرهایاز شهید💔احمد مشلب🕊|•
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
50.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)
💐میره قدم قدم دلم سامرا
💐حرم کنار سفره کرم امام عسکری
🎤 حسین طاهری
👌 #پیشنهاد_ویژه
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
🌱| #حاجحسینیکتا
اگہ میخواۍ یہ روزی
دورِ تـابوتِـت بگـردن ؛
امروز بایـد دورِ
امـام زمانـت بگردے...♥️✨
🌱#اللـہمَ_عجّل_لوَلیڪَ_الفَـرَج 🌱🌱
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○