eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
637 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻...
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ دستام زیر سرم بود و به سقف خیره شده بودم.... به اینده م فکر می کردم...اینده ای که قرار بود کنار محمد ساخته بشه.... کنار اولین پسری که نگاهش دلم و لرزوند...اولین پسری که به خاطرش چشام بارونی شده بود... الان تنها کاری که ارومم می کرد نماز بود رفتم سر سجاده و دو رکعت نماز شکر خوندم یاد حرفای محمد افتادم... گفت رفته پیش امام رضا... ازش نشونه خواسته... دقیقا همون روزی که هم و تو کتاب فروشی دیدیم گفت همون روز مطمئن شده به حسش... ولی گذاشته بعد عروسی کمیل و زینب... نمی دونستم خدارو چجوری شکر کنم واقعا ممنونش بودم😭 ** از خواب بیدار شدم و کش و غوسی به بدنم دادم گوشیم و چک کردم دیدم خانوم دلیر بهم پیام داده که برا تزئین پایگاه بسیج برم کمکش طفلی حامله بود و نمی تونست تنها رفتم پایین صبحونه خوردم و حاضر شدم رفتم مسجد +سلام خوبین؟ -سلام عزیزم ممنون تو خوبی؟ببخشید مزاحمت شدم +خواهش می کنم این چه حرفیه وظیمه چیکار کنم ؟ -بی زحمت برو بالا چارپایه این سربندا رو وصل کن واااااای نه ارتفاع🤦🏼‍♀ ار بچگی فوبیا ارتفاع داشتم ولی روم نشد به خانوم دلیر بگم با ترس رفتم بالا چارپایه هیچی نیست.... به پایین نگاه نکن....تموم شد سربند اول و وصل کردم خواستم به خانوم دلیر بگم که پونس بده که نگاهم به پایین افتاد حالت تهوع گرفتم و سرم گیج رفت نفهمیدم چیشد که پاهام سست شد و افتادم گردنم خورد به لبه ی میز و با صدای جیغ خانوم دلیر و احساس مایع گرمی پشت سرم از هوش رفتم... ✍به قلم: ث.نیکوتدبیر 💫 @afsaranjangnarm_313 💫