#پارت_36
#واقعیت_درمانی✨
رفتم بالا سرش چشماش بسته بود...لباش نمی خندید....سرش و از خجالت پایین ننداخت
پاشوم لامروت قرارمون این نبود کوثر خانوم
اومدم دیدنت چرا صورتت سرخ نشد؟
چرا دست پاچه نشدی؟
چرا انقد ارومی؟
خودت ارومی ولی نمیدونی این بیرون چند نفر و نااروم کردی😭
کوثرم بلند شو
**
بالای سرش نشسته بودم و طبق قولی که بهش داده بودم داشتم براش دعای ندبه می خوندم 4 ماهه صبح هر روز صبح دعای ندبه براش می خوندم و بعدش میرفتم مشهد زیارت چله برداشته بودم براش 4 ماه بود که تو اتاقی میخوابیدم که بوی کوثر و میداد.... سر سجاده ای نماز میخوندم که یه عمر شاهد مناجات کوثر بوده... دعارو خوندم و ازش خدافظی کردم و ماشین و برداشتم و به طرف مشهد روندم.... چیکار کردی با من دختر؟
#ادامه_دارد
✍به قلم:
ث.نیکوتدبیر
💫 @afsaranjangnarm_313 💫