eitaa logo
افسران جنگ نرم ایلام
96 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.5هزار ویدیو
1 فایل
《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ》 . و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه . #امام_خامنه‌ای: حوزه فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد.. 🔺️این کانال هیچ گونه وابستگی رسمی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ندارد.. @afsarn_jangnarm_ilam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰خداوند چه میخورد؟؟ 💠 حکایت است که پادشاهی از وزیرخود پرسید: ❔بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد، و چه کار می کند و اگر تا فردا جوابم نگویی عزل می گردی. 💢وزیر سر در گریبان به خانه رفت. 🔹وی را غلامی بود که وقتی او را در این حال دید پرسید که او را چه شده؟ و او حکایت بازگو کرد. ❗️غلام خندید و گفت: ای وزیر عزیز این سوال که جوابی آسان دارد. 🔶 وزیر با تعجب گفت: یعنی تو آن میدانی؟ پس برایم بازگو؛ اول آنکه خدا چه میخورد؟ 🔸- غم بندگانش را، که میفرماید من شما را برای بهشت و قرب خود آفریدم. چرا دوزخ را برمیگزینید؟ 👏- آفرین غلام دانا. 🔶 - خدا چه میپوشد؟ 🔸- رازها و گناه های بندگانش را 👏- مرحبا ای غلام ⚪️ وزیر که ذوق زده شده بود سوال سوم را فراموش کرد و با شتاب به دربار رفت و به پادشاه بازگو کرد 🔵 ولی باز در سوال سوم درماند، رخصتی گرفت و شتابان به جانب غلام باز رفت و سومین را پرسید. 🔸غلام گفت: برای سومین پاسخ باید کاری کنی. ⁉️- چه کاری ؟ 🤔- ردای وزارت را بر من بپوشانی، و ردای مرا بپوشی و مرا بر اسبت سوار کرده و افسار به دست به درگاه شاه ببری تا پاسخ را باز گویم. ♦️وزیر که چاره ای دیگر ندید قبول کرد و با آن حال به دربار حاضر شدند 🔻پادشاه با تعجب از این حال پرسید ای وزیر این چه حالیست تو را؟ 👌و غلام آنگاه پاسخ داد که این همان کار خداست ای شاه که وزیری را در خلعت غلامو غلامی را در خلعت وزیری حاضر نماید. 💎 پادشاه از درایت غلام خوشنود شد و بسیار پاداشش داد و او را وزیر دست راست خود کرد. 🇮🇷لینک گروه افسران جنگ نرم ایلام در واتس اپ : https://chat.whatsapp.com/JchaN1DxeFI8H2yVQUfc5l 🇮🇷لینک کانال افسران جنگ نرم ایلام در ایتا : eitaa.com/afsarn_jangnarm_ilam 🇮🇷لینک کانال افسران جنگ نرم ایلام در تلگرام : http://t.me/afsaran67
🔰اندیشه مکروه 🌿ﺷﯿﺦ ﺭﺟﺒﻌﻠﯽ ﺧﯿﺎﻁ میفرﻣﻮﺩ: 🔶 ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻮﺩﻡ٬ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻣﻜﺮﻭﻫﯽ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﻢ ﮔﺬﺷﺖ. بلاﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻡ. ﻗﺪﺭﯼ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺷﺘﺮﻫﺎﯾﯽ ﻗﻄﺎﺭﻭﺍﺭ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭﻡ ﻣﯽﮔﺬﺷﺘﻨﺪ. 🐪 ﻧﺎﮔﺎﻩ ﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺷﺘﺮﻫﺎ ﻟﮕﺪﯼ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻨﺎﺭ ﻧﻤﯽﻛﺸﯿﺪﻡ، ﺧﻄﺮﻧﺎک ﺑﻮﺩ. 🔷 ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻓﻜﺮ میکرﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺍﺭﺩ. ⁉️ ﺍﯾﻦ ﻟﮕﺪ ﺷﺘﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟! ✨ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻌﻨﺎ ﮔﻔﺘﻨﺪ: 💥 ﺷﯿﺦ ﺭﺟﺒﻌﻠﯽ! ﺁﻥ ﻟﮕﺪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺁﻥ ﻓﻜﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﯼ. 🔷 ﮔﻔﺘﻢ: اﻣﺎ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺧﻄﺎﯾﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﺍﺩﻡ. 🔶 ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻟﮕﺪ ﺷﺘﺮ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺭﺩ. ✅ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ... ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺗﻔﮑﺮ ﻣﻨﻔﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎﺛﯿﺮﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﻨﺪ. 📔 کیمیای محبت 🇮🇷لینک گروه افسران جنگ نرم ایلام در واتس اپ : https://chat.whatsapp.com/JchaN1DxeFI8H2yVQUfc5l 🇮🇷لینک کانال افسران جنگ نرم ایلام در ایتا : eitaa.com/afsarn_jangnarm_ilam 🇮🇷لینک کانال افسران جنگ نرم ایلام در تلگرام : http://t.me/afsaran67