قرار بود با چراغ مخصوص، راه رو به بچه ها نشون بده.
چراغ توی دست راستش بود که تیری به دستش خورد.
گفتیم چراغ رو رهاش کن!!
گفت: نه! من راهنما هستم.
با دست چپ چراغ رو گرفت؛ تیری به پهلویش نشست، باز هم کوتاه نیامد؛ تیر بعد به دست چپش خورد چراغ رو به دندان گرفت؛ تیر بعد به فکش خورد؛ چراغ که افتاد خودش هم افتاد .
#شهید_اسماعیل_مسعودی
#ما_ملت_امام_حسینیم
🇮🇷لینک گروه افسران جنگ نرم ایلام در واتس اپ :
https://chat.whatsapp.com/JchaN1DxeFI8H2yVQUfc5l
🇮🇷لینک کانال افسران جنگ نرم ایلام در ایتا :
eitaa.com/afsarn_jangnarm_ilam