استوری طورهای پیوسته انتخاباتی:
جلیلی یا پزشکیان؟ کدامشان توانمند در گشایش اقتصادی و روانی؟!
2. معنای رای ما به پزشکیان یا جلیلی (در تصویر👆)
✅@afsarsalamati
استوری طورهای پیوسته انتخاباتی:
جلیلی یا پزشکیان؟ کدامشان توانمند در گشایش اقتصادی و روانی؟!
3. تفاوت های روانشناختی دو نامزد ...(درتصویر)
✅@afsarsalamati
(قاب من)
آب با تسلیم چه نسبت دارد؟ میدانی؟!
گاه تسلیم می شوی و می مانی!
گاه تسلیمی اما باز روانی!
می روی و مقصد را نمی رهانی!
سخت نیستی و اما سخت، آسانی!
آب که باشی حتی وقتی تنهایی
محدود و کوچک به اندازه یک قطره
در دلت انعکاس می دهی دنیایی از زیبایی
آبی؟ سپید؟ قرمز؟ سبز یا یک رنگین کمانی؟
از سنگ و صخره می گذری
هیچ چیز مانعت نمی شود
و حتی تزیینی می شوی روی یک سیم خارداری
لطیف هستی و آرامی
بدون هیچ دلنگرانی
چراکه از موانع یا می گذری
یا صبورانه می سازی یک گذرگاهی
تسلیم هرتقدیری و روانی
دلت خالی از تیرگی ها و صاف و شفاف
می روی در هر کوی و برزنی
و می شوی عامل آبادانی
تو خود آیتی بزرگ از آیاتی
ای قطره آب زیبا
که بدون دریا هم خود،
یک دریایی
و بر هر صورتی که روانی
پاک کننده غم هایی
شده است تا کنون مغرور باشی؟
چراکه عالم را
تو در کنار خاک و آتش و هوا
ساخته اید به این زیبایی
یادم هست یکبار
"یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم!"
پس غرور هم نداری
تو مجموعه ای از صفات گرانبهایی
می شود الگوی من باشی؟!
می شود جای من بمانی؟!
✍زهراکیایی
✅@afsarsalamati
پیرامون آسیب شناسی آرا و رفتار قشر مذهبی- انقلابی نکات متعددی وجود دارد که به تدریج منتشر خواهم کرد.
تحلیل چند بعدی و واقع گرایانه ی این انتخابات، خط مشی ما را در آینده مشخص می کند و چنانچه در رفتارشناسی مردم و قشر انقلابی اشتباه و خطا شود، بازهم شکست ها تکرار خواهد شد ...
✅@afsarsalamati
حتی سخت ترین کلماتش
برایم آنقدر سنگین نیست
حتی شلاق ترین جملاتش
و آتشین ترین آنها
اساسا حافظه ام خیلی به خاطر نمی سپارد
مگر جمله ای که برایم بار هیجانی بالایی داشته باشد
و این جمله:
"فی قلوبهم مرض، فزادهم الله مرضا"
می کُشد انسان را ...!
اگر تمام عمر و زندگی ات را
صرف آن کنی
که مشمولش قرار نگیری
تضمین می شود داد
که نه خسران کرده ای
و نه حیران بوده ای
و نه میشوی!
چشمت که می خورد به نام های بزرگ
به پیشوندهای آیت الله و دکتر
که سرگردانند و پرخطا
در بزنگاه ها،
می فهمی سرانجام اجرایی شدن این قانون را
بر وجودت و حالت و تقدیرت،
در دلت مرض است
و طبیب جمله دردها
به جای درمان
روز به روز بر مرضت بیافزاد
میدانی یعنی چه؟
یعنی هر روانپزشک و روانشناس مدعی درمان.
ناکام می مانند، ناکام
وای بر این مریضی افزایشی
که اگر شروع شود در جامعه ای
آن جامعه هم مبتلا می شوند به همه گیری
و این همه گیری، جامعه را می برد به سراشیبی
✍زهرا کیایی
✅@afsarsalamati
افسر سلامت روان
پیرامون آسیب شناسی آرا و رفتار قشر مذهبی- انقلابی نکات متعددی وجود دارد که به تدریج منتشر خواهم کرد.
.
سکانس اول: دروغگویی
آنچه در رفتارشناسی انتخابات اخیر بیش از هرچیز به چشم می آید نوعی تعدد و تشتت در تصمیم گیری هاست که می توان رد آنرا از چهره ها و بزرگان سیاسی و مذهبی و اجتماعی تا دانشگاهیان و دانشجویان و سپس مردم عام مشاهده کرد.
علی رغم آنکه در نگاه کلی، پس از شهادت رییس جمهور خدمت، به نظر می رسد مردم شبیه ترین شخصیت را در برگه رای خود بنگارند و انتخابات ساده ای پیش رو خواهیم داشت اما با یکی از پیچیده ترین و نزدیک ترین انتخابات مواجه شدیم که به سختی توانست نظر اکثریتی از مردم را روی یک گزینه تجمیع کند و او را با اقتدار به صندلی ریاست بنشاند!
بزرگان طیف های سیاسی و به ویژه دو طیف اصلی اصولگرا و اصلاح طلب در انتخاب یک کاندیدای واحد ناتوان ماندند و نتیجه انتخابات نیز نشان داد که مردم نه تنها از این دو طیف بلکه تفکرات فرعی دیگری چون جبهه پایداری و اعتدال و... نیز گذر کردند و جامعه ایران (مردم) دچار فقدان مرجعیت سیاسی است.
فقدان مرجعیت سیاسی و اجتماعی برای یک جامعه خطری بزرگ محسوب می شود به ویژه در مورد ایرانیان که در دهه های گذشته به ملتی متحد و با پیوند بالای عاطفی بین مردم و مسئولین خود شناخته می شدند و مشارکت های اختیاری بالا در انتخابات ها را با ارقام 70-80-90 درصد برای خود ثبت کرده است.
وحدت نگاه و اجماع نیازمند مرجعیتی قدرتمند است که تاریخ جمهوری اسلامی مفتخر است به داشتن چهره های اینچنین که در راس آن ها امام خمینی (ره) و امام خامنه ای حفظه الله می درخشد.
سالهای اصلاحات از خرداد 76 تا پایان دوران روحانی (که با عنوان پوششی اعتدال وارد گود شد) آبستن شعارها و اتفاقات مختلفی بود اما مهم ترین و در راس آن، پایین کشیدن جایگاه رهبری و ولایت فقیه بود. نوک تمام شعارها و انتقادات از کف خیابان ها تا روزنامه ها و مواضع سیاسیون به این جایگاه بود و هاشمی رفسنجانی به عنوان پدرخوانده اصلاحات مواضع بسیار در این باب داشت که از ظرفیت متن بیرون است.
نکته مهم آنجاست که ضرورتا نوک پیکان حملات به سمت آیت الله خامنه ای نبود بلکه آنچه مهم و محوری بود، "جایگاه ولایت فقیه" است.
ولایت فقیه در جامعه ایران نخ تسبیحی است که جامعه رنگارنگ و متنوع فکری و فرهنگی و مذهبی ایران را بهم متصل و یکدست می کند و به آسانی می توان رد مبارزه با این نخ تسبیح را در منشا آن یعنی سفارت انگلستان و فرانسه و کاخ باکینگهام و الیزه جست که درس خوانده های غرب که اغلب از جماعت اصلاحات اند مجریان میدانی آن بودند.
تاکتیک اصلی این مجریان در تحقق بیرون کشیدن این نخ تسبیح همان تاکتیک قدیمی اما بسیار بسیار کارامد "دروغ" بوده است که هرچقدر هم عجیب و باورناپذیر اما طبق فرمول آنقدر تکرارش کن تا باورپذیر شود...
این تاکتیک در سطح وسیع نخست، یاران نزدیک ولایت را و سپس خود او را در سال های 76 تا 84 در سطح رسانه های مکتوب و پس از آن سالها در دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی و در دوره های اخیر با کمک سلبریتی های (سیاسی و ورزشی و هنری و...) داخلی و حتی خارجی ها و رسانه های آنان آماج قرار داد.
دروغ پیامدهای روانشناختی فردی و اجتماعی گسترده ای را به دنبال دارد که از جمله آن می توان به سرگردانی و آشفتگی. بی اعتمادی. بدبینی. موتیسم یا سکوت انتخابی. آشوب و اعتراض. بالا رفتن خشونت و پرخاشگری فردی و گروهی. رقابت های ناسالم. تضعیف ارزش های فردی و اجتماعی. تضعیف معنویت و دوپینگ نیازهای قدرت طلبی و آزادی خواهی در بین مردم و... را نام برد که تنها یک مورد از این پیامدها سبب آسیب های بزرگ اجتماعی می شود.
رفتارشناسی انتخاباتی مردم را می توان با نوعی تناقض، تردید، سرگردانی و آشفتگی توصیف کرد و جمعیتی پنجاه درصدی که دست به موتیسم یا سکوت انتخابی زدند.
دروغ، بزرگ ترین پیامدش بیمارسازی فرد و جامعه است. این روش به تدریج هویت فردی و جمعی را سست می کند تا هویتی جدید را به او غالب کند. هویتی که مقصود طراحان این عملیات روانی است. با سست شدن هویت یک فرد و اجتماع، تزریق باورها و ارزش ها و هویت جدید، کار سختی نخواهد بود! تزریق آرا که یک پیامد طبیعی است...
✍زهرا کیایی
✅@afsarsalamati
افسر سلامت روان
پیرامون آسیب شناسی آرا و رفتار قشر مذهبی- انقلابی نکات متعددی وجود دارد که به تدریج منتشر خواهم کرد.
.
سکانس دوم: بی انگیزگی
از خصایص برتر انقلاب ایران و پیامد آن شکل گیری نظام جمهوری اسلامی، پیوند مثال زدنی حکومت و حاکمین با مردم بوده است. حاکمینی که از بطن مردم برمی خاستند و چون مردم زندگی می کردند و همانند آنان و بلکه پیشتازتر از آنان برای آرمان های انقلاب مال و جان و آبرو می دادند، شهید می شدند و شهید می دادند.
فقط در بهشت زهرای تهران یک حکومت شهید خوابیده است که وزیر و نماینده مجلس دارد تا رییس جمهور و نخست وزیر و رییس قوه قضا و...
وقتی مدیران و حاکمان از مردم باشند، زبان مردم و خواست مردم را می دانند و بدون منفعت طلبی های حزبی و گروهی، سعی در تامین آن دارند.
مردم این سعی را می بینند و "امید" و "اعتماد عمومی" و نیز "احساس تعلق" که سه گزاره روانشناختی مهم پیوند بین حاکمیت و مردم است شکل می گیرد همانطور که این فرمول در حالت عکس آن، پیوندها را می گسلد و امید و اعتماد و تعلق را از بین می برد.
بزرگترین پیامد این فرآیند، کاهش انگیزه است.
در انتخابات اخیر آنچه بیش از هرچیز به چشم می آمد و منجر به نیامدن 50 تا 60 درصد مردم پای صندوق های رای شد، "بی انگیزگی" بود. کم نبودند کسانیکه بر اهمیت حضور واقف بودند و توصیه های دینی را از سوی مراجع پذیرفته اند و... اما انگیزه رای دادن ندارند!
وقتی چهره های سیاسی و هنری و مذهبی و ورزشی و... سطح زندگی هاشان از مردم فاصله می گیرد و دستگاه قضا در مجازات مجرمین در سطح چند شعار و محاکمه تعدادی انگشت شمار آنهم در سکوت اکتفا می کند و مردم در مقابل چشمانشان هرروز و هرروز شاهد فاصله گرفتن مسئولین از خودشان هستند و زبانشان با آنها غریبه تر می شود و در کنار آن اضافه کنیم لگدمال شدن ارزش های دینی چون حجاب و شعائر مذهبی را توسط سلبریتی ها و مردم کف خیابان ها و بدون مواجه ای درخور و...
بی انگیزگی یک دلیل مهم دیگر هم دارد و آن نداشتن رسانه و نه حتی ضعف آن است! نداشتن رسانه یعنی نبودن زبان مردم و البته خود رسانه هم با همان دلایل بالا، از فهم زبان مردم فاصله گرفته و جمعیت مذهبی و غیرمذهبی، هیچ یک آنرا زبان خود نمی دانند! تبیین دستاوردهای دولت و نظام نیز که خود منجر به قدرت و غرور و تعلق می شود، در این بی رسانه ای ذبح شده و جای آن را پمپاژ ناامیدی توسط رسانه های رقیب می گیرد. به این ترتیب هموطنان خارجی به دلیل دیدن قدرت ایران از نگاه دور، انگیزه آمدن و رای دادن به نامزد اصلح را در زیر بمباران فحاشی ها دارند اما ایرانی داخل کشور حتی برای آینده بهتر و وضعیت اقتصادی مناسب تر، انگیزه حضور ندارد.
جملگی این موارد نه آنکه سبب ریزش جمعیت عمومی جامعه بلکه سبب ریزش طرفداران اصیل انقلاب اسلامی شده است که برای عدالت و دین قیام کردند و جنگیدند!
از همینرو علاوه بر جمعیتی که عدم مشارکت را برگزیدند، بسیاری از مردم مذهبی در رفتاری ماکوس و از سر خشم و ناامیدی، آقای پزشکیان را منتخب خود دانستند، درحالیکه نسبت به نزدیکی آن به دولت روحانی واقف بودند.
✍زهراکیایی
✅@afsarsalamati
هدایت شده از حریم دل. 🌱
میره علی اکبر آهسته آهسته.mp3
8.26M
◼️ میره علی اکبر، آهسته آهسته
🎤 حاج میثم مطیعی
#مداحی
هدایت شده از حریم دل. 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در شرح فراقت چه نویسم که نگنجد...
شرح غم هجران تو در هیچ کتابی....:)♥️🕊
افسر سلامت روان
پیرامون آسیب شناسی آرا و رفتار قشر مذهبی- انقلابی نکات متعددی وجود دارد که به تدریج منتشر خواهم کرد.
.
سکانس سوم: کمال گرایی
مهم ترین سکانس و علت نتایج انتخابات اخیر، کمالگرایی و نگاه وسواس گون است.
طبق فرموده حضرت آقا قریب به اتفاق مردم ایران علی رغم ظواهر متنوع و متفاوت شان، مومن و دین مداراند. بسیاری مردم حتی ممکن است خودشان ظواهر دینی را رعایت نکنند اما وقتی در جایگاه قضاوت می نشینند، دنبال فردی با نشانگان یک مومن هستند و با خط کش دیرینه تاریخی و مذهبی شان آدم ها را اندازه می گیرند. اینرا اضافه کنید به ویژگی کمال گرایی ایرانیان که شهید مطهری آنرا از صفات مردم ایران در طول تاریخ می داند.
در علم روانشناسی کمال گرایی در عین حالیکه یک صفت مثبت به حساب می آید از مهم ترین ریشه های رفتاری فرد وسواس است. به این معنا که چنانچه این ویژگی در مدار درست و سلامت، هدایت نشود عامل جزئی نگری به امورات و در نهایت ابتلا به انواع وسواس ها خواهد شد. وسواس تنها شامل وسواس آلودگی نیست بلکه ما انواعی از وسواس ها را شامل وسواس جبری- نجسی و پاکی- وسواس مذهبی- وسواس چک کردن و... را نیز داریم.
پایه وسواس، ترس است و در وسواس مذهبی فرد دچار افکار تکرار شونده درباره احتمال ابتلا به گناه، و ترس از آن می شود. در این حالت به شکلی وسواس گون به رفتارهای خود و دیگران نگاه می کند که مباد گناه آلود باشد و خود و دیگران را در معذوریتی شدید قرار می دهد، این نگاه به ویژه در اموراتی که برای فرد اهمیت بیشتری داشته باشد نمایان تر است.
اما انتخابات و نگاه کمالگرایانه و وسواس گون به یک امر مهم برای مردم ایران: دعوای طرفداران هر سه کاندیدا و به ویژه دو کاندیدای مطرح جبهه انقلاب، جملگی از این منظر قابل تحلیل است. درحالیکه هردو کاندیدا در جبهه انقلاب اند و فداکارانه در تمام سالهای بعد از انقلاب برای ایران تلاش کرده اند و در حالیکه کارنامه عملیاتی درخشانی دارند اما طرفداران بر روی جزییات متمرکزاند و به حکم آن یکدیگر را از دایره انقلابی گری بیرون می اندازند و یا به دلیل یک خطا، او را شایسته مسند ریاست جمهوری نمی دانند و حکم به فساد او می دهند.
یک ترس روشن وسواس گون از حاکم شدن فردی گناهکار و فاسد، در میان آنان مشاهده می شود و در این میان جناح مخالف که در خطاها تا گردن، غرق است رها می شود و بالا می آید... چرا؟!
چون قشرخاکستریِ نظاره گر این کشمکش های وسواس گون، از این نگاه ریزبینانه ی سخت گیرانه به سطوح آمده اند و همچون نوجوانی که می خواهد خود را از بکن نکن های مداوم والدین خلاص کند، پا به فرار به سوی میدان مقابل می گذارند.
وسواس و کمال گرایی به ویژه در قشر مذهبی، سبب فرار جوانان و نوجوانان و قشر خاکستری به سوی دیگر شده است.
سوی دیگر هرچه که می خواهد باشد، غرب باشد یا یک نگاه متحجرانه در داخل! فقط سوی دیگری غیر از سویی که در او احساس کنترل شدید و سلب آزادی را می دهد...
بخش زیادی از جمعیت خاموش که دست به هیچ انتخابی نزدند نیز با همین تفسیر قابل تشریح اند بعلاوه ناامیدی آنها از همه کاندیداها...
همه مردم، کمالگرایانه به دنبال بهترین گزینه اند، یا آنرا در یکی از کاندیداها یافته اند و یا خیر! آنها تحت تاثیر رسانه و تمرکز آن بر ایرادات یک کاندیدا به این نتیجه می رسند که او شایسته نیست. تفکر ریزبینانه و وسواس گون سبب می شود تا آنها از نگاه چندبعدی و کلان فاصله بگیرند و تنها با در نظرگرفتن یک بعد فساد یا سلامت مالی و اخلاقی، دست به قضاوت بزنند.
اینجاست که شهید چمران همه را به نگاه کلان تخصص و تقوا فرا می خواند...
✍زهراکیایی
✅@afsarsalamati
سکانس پایانی ☝️
با توجه به محدودیت فضا، امکان تشریح بیشتر مطلب وجود نداشت، در صورت هرگونه سوال در اینباره، پاسخگو خواهم بود...
( واکنش سالومه به فوت سعید راد👆)
خدا بیامرزد سعید راد را!
ما هنوز هم سلبریتی نه! هنرمند کم نداریم.
اما ظاهرا هنر بالاتری می خواهد که ما نداریم! و آنهم ارج نهادن به هنر هنرمندانی اینچنین و جمع کردنشان و استفاده کردن از هنرشان برای تقویت قدرت رسانه ایمان است!
می دانی علتش را؟! چون گرفتاریم!
گرفتار عدم انعطاف و سختی!
گرفتار انجماد فکری!
تصلب فکری!
گرفتار خطاهای متعدد شناختی که یکیش تفکر دوقطبی است، یکیش تعمیم افراطی است، دست کم گرفتن رویدادهای مثبت است، نتیجه گیری سریع، فاجعه سازی و... که توضیحات مشروح دارد.
ناتوان در سلم و لمن سالمکم
ناتوان در پذیرش تفاوت ها
ناتوان در کنار هم بودن ها و خود و فقط خود را برتر ندیدن ها...
✅@afsarsalamati
کسی اقدام به خودکشی می کند که دیگر امیدی به زندگی ندارد ...
✅@afsarsalamati
رییس بسیج جامعه پزشکی کشور از سقط روزانه حدود 1000 جنین در کشور خبر داده که این را به 366 روز ضرب کنیم به آسانی رقم بالای سالانه مرگ نسلی را در ایران فقط ناشی از این عامل استخراج خواهیم کرد.
به این ترتیب "زایش نسل سالم آینده ایران" اگر بتواند از غول ازدواج نکردن ها و تصمیم به همباشی ها و دوستی ها و ازدواج سفید عبور کند و در تو در توی تصمیم زوجین به بچه دار نشدن گرفتار نشود و بخواهند بیشتر از یک فرزند داشته باشند، حتما در مرحله سقط جنین گیر می کند...! بارآوری در ایران طی سالهای اخیر به شدت مورد تهدید واقع شده و سیاست گذاری های نیمه نصفه تشویقی که اغلب در مرحله اجرا، ناخوانده باقی می ماند هم نتوانسته کاری از پیش ببرد.
مطالعات نشان می دهد که در میان عوامل متعدد، باروری های ناخواسته و پشت بند آن عوامل اقتصادی، دلیل اصلی سقط عمدی جنین است.
همینطور پژوهش ها بیان می کند که:
احتمال سقط در بین زنان با تحصیلات بالاتر، ثروتمندتر، شاغل و کمتر مذهبی، مهاجرین شهری و زنان بدون فرزند یا دارای یک فرزند بیشتر است.
دقت در میان عوامل ذکر شده یک قدر مشترک دارد و آن "تغییر در ارزش هاست" .
شالوم شوارتز، روانشناس معاصر در پژوهش های گسترده خود پیرامون ارزش ها در جوامع، رسما از تغییر در اولویت ارزش ها سخن می گوید.
ارزش های مورد اشاره خارج از فرهنگ و سنت و دین سرزمین ها و منطبق با چهارچوب های توسعه جوامع، مدرنیته، دهکده جهانی و یک کلام لیبرالیسم.
طبعا با تغییر در ارزش ها و اولویت های آنان، پیامدها و تغییرات فکری، فرهنگی و اجتماعی رخ خواهد داد.
پدیده سقط جنین عمدی، غیرقانونی و زیرزمینی با آماری نگران کننده افزایش یافته است و به عنوان یک تهدید تمام عیار دیگر در رخداد پیری جمعیت خود را عیان می کند.
در این مسیر، مشاوره های پیش از تصمیات سقط با روانشناسان مجرب و فرهنگی، بسیار یاریگر خواهد بود تا بهترین تصمیم اتخاذ گردد.
طبق همین گزارش، آمار 4550 نفری از نجات جنین ها در سال گذشته و با همین شیوه ثبت شده است.
✍زهراکیایی
✅@afsarsalamti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی وقت است که می خواهم تعریفی درست از نخبگی بنویسم تا مردم آنرا با پَخمگی اشتباه نگیرند.
فیلم بالا کمک می کند تا بهتر بتوانم معنای نخبه را انتقال دهم. نخبه کسی است که دارای IQ و EQ و SQ بالایی است که در نهایت این سه هوش عقلانی و هیجانی و معنوی او را در تشخیص و تحلیل و اقدام به موقع یاری می کند و به قلب او توانایی تمییز حق از باطل را می دهد. کدام از این ویژگی ها را در این کودک نمی بینید؟ در IQ که به وضوح هوش کلامی و فضایی بالایی دارد و توان روابط اجتماعی بالاتر از سن، همچنان که سن عقلی هم بالاتر از سن شناسنامه ای است. در نهایت او در لایه های وجودی انسان در قرآن، تولی و تبری و حب و بغض را می شناسد و قلب سلیم دارد و می تواند رویت کند حق و باطل را.
صریح و روشن باید بگویم که ضروررتا کسی که محفوظات خوبی دارد و درس خوان مدرسه و مادام البیست کلاس است و بعد خیلی خوب تست زده و نفرات برتر کنکور کارشناسی و ارشد و دکترا شده، و حالا با برچسب نخبه او را به دیدار بزرگان کشور می برند و برایشان هزینه های سنگین می کنند نه تنها نخبه نیست بلکه می تواند پَخمه هم باشد و در نهایت با امکانات در اختیارش جلودار جبهه باطل شود و شمشیر بر روی حق بکشد.
نخبه کسی است که علاوه بر دارا بودن انواع هوش، توانایی رؤیت دارد و فواد او فارغ است. فوادی که در اشغال باطل است، توانایی رؤیت نخواهد داشت و فرد در این حالت سرگردان و بازی خورده قدرت های مادی است.
✍زهرا کیایی
✅@afsarsalamati
امکان مشاوره و روانشناسی در اپلیکیشن دکتردکتر و در زمینه های کودک و نوجوان و اختلالات افسردگی و اضطراب ها و مهارت های اجتماعی و روابط بین فردی و سایر موارد ایجاد شد ...
✅@afsarsalamati
معنای موفقیت، کمیت نیست
کیفیت است
معنای موفقیت پول پاشی نیست
معنای موفقیت این نیست که با هزینه های سنگین مالی و امکاناتی به چیزی برسی
این یک تفکر کاپیتالیستی است!
معنای موفقیت آن است که
اگر 10 تا تیر داری
هر ده تا را به هدف بنشانی
نه؟! 9 تا را....!
نه؟! 8 تا را...!
در فرزندپروری هامان، مراقب این خطای بزرگ باشیم.
فرزندان ما زمانی شایسته تقدیر اند
که متکی به استعداد و خلاقیت و خون دل خودشان به جایی رسیده اند
نه پول پاشی و خون دل شما ...!
ماشین باید خودش چرخش بچرخد
نه شما هولش داده باشید ...!
شما فقط بنزین کافی بریزید
و استارت بزنید
ماشین خوبی باشد
خودش می رود ...
(ایران در رتبه نخست درصد مدال آوری در نسبت با تعداد ورزشکاران شرکت کننده در المپیک پاریس بالاتر از چین و آمریکا و ... قرار گرفت)
✍زهرا کیایی
✅@afsarsalamti
مردانی از فارس...
آفت "خودکم بینی" و "خودتحقیری" درد جان کاهی است بر پیکره انسان که با تجمع روزافزون "افکارمنفی" در ذهن فرد، او را به "ماشین تخریبگر بدهیبتی" بدل می کند که پس از ویران سازی درون خود، شخم زدن محیط پیرامونی را در دستور کار قرار می دهد! این توصیفی از بیمارانی است که البته "خودآگاهی" شان نسبت به بیماری قریب به صفر است و این امر متوقف کردن آنان را بسیار سخت تر می کند! ویژگی بارز این مبتلایان "واگیرداری روانی" و "انرژی بالای" شان در انتقال این "ویروس روانی" است! آنها در هر کجا که قدم می گذارند و زبان به سخن می گشایند با قدرت شروع به پراکندن امواج منفی ذهنی خود کرده و سایرین را با سرعتی بالاتر از "کرونا" مبتلا می کنند! توصیه اکید روانشناسان به فاصله گرفتن و دوری از این "سیاه چاله های متحرک" است چرا که به طرفه العینی با شنیدن یا خواندن کلامشان یا دیدن چهره و زبان بدنشان مبتلا خواهید شد!
شوربختانه این بیماری، مقاوم ترین میراث به جا مانده از استعمار و نیز پادشاهی در هر سرزمینی است که سالیانی طولانی از تاریخ خود را با آنها سپری کرده! و اگر چه بیش از چهل سال از آن سالها گذشته باشد و نمادها و نشانه های عینی آن سالها از بین رفته باشد، امریکه همچنان در تارو پود بخشی از ساکنین آن سرزمین مانده است بیماری خودتحقیری و خودکم بینی و پیامد آن بی هویتی یا هویت بیگانه داشتن یا دوهویتی است!
سرزمین پارسیان همواره تاریخی پرتلاطم از افتخارات یا شکستها داشته که تاریخ دانان بر این امر صحه می گذارند که از معدود مردمانی که شکستها را هضم و به پیروزی بدل کرده ملت ایران است! از تمدن غنی 7000 هزارساله اش که عبور کنیم اما ماشینهای تخریبگر بسیاری از آن تاخت و تازهای بیگانگان و خودخواهان بر دستانمان مانده است که از غفلت ما بسیاری نیز صاحبان تریبون و سلبریتی و استاد و وکیل و وزیرند تا با اقتدا به دارکوب بر ذهن ملت "صبار و شکور" ایران تهوعات درونیشان را بکوبند و از منفی ها بگویند و مثبتها را تخریب و انکار کنند! اینان هرچند به زبان فارسیان سخن می گویند اما بر اساس این متن قابل شناساییند که یا از بی هویتی و افسردگی رنج می برند و یا متعلق به هویت بیگانگانند و با شادی ایرانیان غمگین و از زخمهایشان دلشاد میشوند آنچنان که دشمنان این سرزمین!
«مردانی از پارس» اما آنانیند که متواضعانه و بی ادعا و کم سروصدا و بیرون از نمادهای تبلیغاتی "ایسمی" ، از موفقیتهای غافلگیرانه و محیرالعقول علمیشان در عرصه های گوناگون پزشکی و هسته ای و موشکی و غیره شنیده ایم که خود را در زمره “ترینهای” عالم جای داده اند و ناگهان می شنوی که فضایی شده اند و به "ثریا" رسیده اند! و در زمره ابرقدرتهای جهان قرار گرفته و نامشان در کنار خورشید می درخشد ! تا جهان را با علم آمیخته با ایمان و اخلاص نورافشانی کنند و از یخ بی ایمانی و تاریکی های بیماری برهانند!
این خورشید را بیماران وطنی نخواهند توانست خاموش کنند و تنها می توانند چشم ببندند و کسانی را که خودشان را از مجاورت این "ماشین های تخریبگر موروث استعمار" دور نمی کنند و "زنجیره انتقال" را نمی شکنند همچون خود مبتلا کنند!
✍زهرا کیایی
✅@afsarsalamti
اینکه دختر 19 ساله ای با اعلام نتایج کنکور و نیاوردن رتبه یا دانشگاه دلخواه، اقدام به خودکشی موفق کرده و خودش را حلق آویز می کند اگر اتفاقی استثنایی بود و مثل هر میدانی، یک ناهنجاری طبیعی، نگرانی و بحثی وجود نداشت.
بله! در هر عرصه و حوزه و سرزمینی، می توان شاهد اخبار ناهنجار بود و به عنوان یک رخداد متمایز به آن نگریست و گذشت، اما متاسفانه اقدام دختر 19 ساله دارای ریشه های اجتماعی و خطاهای شناختی است و به جرات می توان گفت فرد خودکشی کننده محصول نهایی یک پاسکاری ملی موفق! و حلقه انتهایی یک سلسله ناهنجار است...
راس سلسله را البته باید نزد پدر و مادرها جُست و تلاش های خستگی ناپذیرشان برای تحقق آرزوهای سرکوب شده یا ناکام مانده خودشان! فشارهای بی رحمانه ای که بر نوجوان خود وارد می آورند تا بشود از بهترین های یک رقابت نادرست! وقتی می گویم رقابت نادرست از آنروست که رتبه های بالا در کنکور یا حتی افراد موفق در دانشگاه "عمدتا" افراد موفقی در آینده زندگی شخصی، اجتماعی، سیاسی و شغلی شان نخواهند شد و پس از خروج از دانشگاه، مهم ترین چیزی که نمی دانند و از آن عقب افتاده اند مهارت های لازم برای زندگی موفق است ...!
اگرچه امری در جامعه تا بدین میزان پررنگ و مهم جلوه می کند که شاهد سبزشدن قارچ گون موسسات کنکوری و افزایش تبلیغات رسانه ای و رقابتهای خبری آن باشیم که هریک جرم نابخشودنی خودشان را در پایان دادن عمر یک جوان ایفا می کنند اما تن ندادن والدین به امورات غیرحقیقی و غیراصولی، تمامی این مجرمین را ناکام خواهد گذاشت و جامعه از طمع ثروت و قدرت بیشتر از این مسیر، انصراف خواهد داد!
کنکور و دانشگاه هیچ انطباقی با اصول تحقق سلامت روان انسان و موفقیت های فردی و اجتماعی آینده یک نوجوان ندارد بلکه در اغلب موارد رویای والدین را برای خوشبختی فرزندان، از دستانشان می رباید.
والدین علاقه مند به موفقیت و خوشبختی فرزندان، به دنبال شناسایی و هموارسازی راه تحقق استعدادهای آنان در هر زمینه ای که هست، باشند و در کنار آن بهترین اساتید را در آموزش فلسفه زندگی و سبک زندگی به خدمت بگیرند تا انسان سازی و جامعه سازی درستی را منطبق بر "فطرت توحیدی" انسان رقم بزنند و محصولات پربار آن را در آینده ای نزدیک به چنگ آرند...
یادمان باشد، هنوز با جامعه سالم فاصله بسیار داریم و ضرورتا آنچه در جامعه پمپاژ رسانه ای می شود، امر درست نیست بلکه می تواند بتی باشد، بشدت شایسته شکستن ...!
✍زهراکیایی
✅@afsarsalamati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می پرسم چرا سگ؟
می گوید مهربان تر و وفادارتر از انسان است و تنهاییم را با او پر خواهم کرد.
این آغاز حرکت یک فرد و اجتماع به سمت جامعه حیوانی است. آنها در میان همنوعان خودشان آنقدر دچار خلأ و پوچی و بی مهری و خودخواهی شده اند که به دنبال حل آن در ارتباط با حیوانات و در مراحل بالاتر تغییر هویت به یک حیوان می گردند! همه چیز از یک حیوان دوستی ساده یا حمایت از حقوق حیوانات شروع می شود، آنهم درست در شرایطی که در برابر ماه ها تضییع حقوق انسان ها در غزه و هر نقطه دیگری از جهان، سکوت پیشه می کنند! این یعنی تغییر و جا به جایی از جامعه انسانی به جامعه حیوانی! یعنی فردی که دغدغه همنوع ندارد و نگران تضییع حقوق حیوانات است ندانسته در حال پیمودن چنین مسیری است! نهایت آنرا در می توانید در تصاویر مشابه بالا در جوامع غربی شاهد باشید.
ویلیام گلسر نمودار رشد تکنولوژی را در بشر امروز رو به بالا و نمودار روابط بین فردی را رو به فنا توصیف می کند! در حالت افت روابط انسانی، نیازهای روانشناختی انسان از جمله مهمترین آن یعنی "دوست داشتن و دوست داشته شدن" بدون پاسخ می ماند و حرکت او به سمت تأمین آن بوسیله حیوانات یا حتی رباط ها و کامپیوترها، پیامدی طبیعی است حتی در اشعار مولانا هم شاهد این اشارات هستیم! آنچه مانع شکل گیری چنین اتفاقات نابهنجار و سقوط انسان ها در سطح حیوان می شود، تقویت روابط انسانی و بین فردی و ارزش های انسانی چون گذشت و ایثار و دیگرخواهی است. افسوس که مدیران کشور ما گوش شنوایی برای نظرات تخصصی ندارند و در بازی کاغذ و قدرت گرفتاراند!
✍زهراکیایی
✅@afsarsalamati