eitaa logo
آفتابگردان‌ها
530 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
برای واقعه مسجد گوهرشاد باز جنگی نابرابر در برابر داشتند دست امّا از سر چادر مگر برداشتند گرچه چادرها به خون غلتیده و خاکی ولی زیر چکمه بوی گل‌های معطّر داشتند دست بر ماشه نمی‌بردند این قزّاق‌ها شرم اگر که از حرم نه از کبوتر داشتند بی‌حجابی‌های اجباری، اسارت‌های تلخ کاملأ معلوم بود آن‌ها چه در سر داشتند لحظه‌ای قبل از صدای وحشی فرمان تیر کودکانی در کنار خویش مادر داشتند چشم کاشی‌های فیروزه به گنبد خشک شد؟! یا از اوّل طرح اسلیمیِ پرپر داشتند در وصیّت‌نامه‌ی سرخ شهیدان دیده‌ای؟ جملگی یک خواسته در سطر آخر داشتند @Aftab_gardan_ha
برای عفاف و حجاب و واقعه مسجد گوهرشاد به دندان گرفتم که از سر نیفتد که این عشق از دست باور نیفتد به دندان گرفتم که این سایه‌ی سر به پای غمی گریه‌آور نیفتد دلم گوشه‌ی مسجد آتش گرفته خدایا که آتش به منبر نیفتد به کاشی مجروح ایوان بگویید که بر روی بال کبوتر نیفتد سر از شوق افتاده تا از مناره سر شور الله‌اکبر نیفتد دل من دعا کن که چشمی پس از این به جنگی چنین نا‌برابر نیفتد سپردم شهان را به شاه خراسان مگر کار ایشان به محشر نیفتد گرفتم به دندان خود چادرم را بگو روضه‌خوان یاد معجر نیفتد @Aftab_gardan_ha
یک شعر سپید داشت فردا شاید یا حرف جدید داشت فردا شاید مردی که در آغوشِ زمین خوابیده دیروز امید داشت، فردا شاید @Aftab_gardan_ha
این مهلت به هیچ وجه تمدید نخواهد شد. آفتابگردان‌ها و هنرجویان دوره‌های قبلی زنگ شعر برای دریافت تخفیف به آیدی دفتر شعر پیام بفرستند. برای ثبت نام: @office4poem یا 09190022194 @Aftab_gardan_ha
پر می‌کشد اندوه ز دل‌ها روزی از باغِ به غم دچار سرما روزی گفتند که خشکیده ولی می‌بینند گل کردنِ طبعِ شاخه‌ها را روزی @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
هو الباقی با نهایت تاسف و تاثر باخبر شدیم که خانم از اعضای بر اثر سانحه‌ای سوگوار درگذشت خواهر خود شده است. مجموعه مصیبت وارده را صمیمانه به ایشان تسلیت عرض می‌کند و از خداوند بلندمرتبه مغفرت و رحمت برای آن عزیز از دست رفته و صبر برای بازماندگان خواستار است. @Aftab_gardan_ha
چگونه از غم دریایی‌ات عبور کنم؟ چطور قلب ترک‌خورده را صبور کنم؟ چقدر عکس تو را بی‌بهانه پاک کنم؟ چقدر خاطره دارم که با تو خاک کنم؟ چقدر خیره شوم به بهار قالی تو سکوت می‌کند آن‌قدر جای خالی تو به خاک می‌سپرم سایه‌ی سرت باشد به آسمان بسپارم که مادرت باشد از آشیانه پرستوی خسته! کوچ نکن غبار غصه به خانه نشسته، کوچ نکن درست مثل خودت گرچه از خزان شده‌ام چقدر با همه گل‌هات مهربان شده‌ام بیار پیرهنت را برای چشمانم برای من که بدون تو خیس بارانم سیاهپوشِ توام، گرچه مو سفید شده‌ست هوای سرد شب برفی زمستانم از آن زمان که در آغوش خاک خوابیدی گرفته بغض غریبانه‌ای گریبانم نمانده‌ای که ببینی چقدر پیر شده‌ست چقدر مادرت از غصه گوشه‌گیر شده‌ست عصای دستِ پر از لرزش پدر شده‌ام نمانده‌ای که ببینی بزرگتر شده‌ام @Aftab_gardan_ha
آوارگی و بی سر و سامانی من در آینه‌ها شرح پریشانی من هر راه که رفتم و به تو ختم نشد خطی شد و افتاد به پیشانی من @Aftab_gardan_ha
نبین که غصه‌ی دل را نمی‌کنم ابراز دلم پر است از این آسمان، از این پرواز خدا کند که کسی خسته‌دل سفر نکند که زحمت است در این ماجرا و راه دراز منم مسافرِ از شهر یار برگشته و پای آبله بسته در این نشیب و فراز چقدر شعر برای نگفتن آوردم چقدر دفتر بی‌انتهای بی‌آغاز به وسعت همه‌ی آسمان دلم تنگ است چگونه شعر کنم شرح شرح روضه‌ی باز؟ جهان عشق پر از اضطراب و دلتنگی‌ست ولی خوش آمدی ای دل، بمان، بسوز و بساز @Aftab_gardan_ha
ما بی‌خبران را خبر تازه چه داری؟ ای عشق بگو دردسر تازه چه داری؟ ما را طلب عافیت و امن و امان نیست ما بی‌سپران را خطر تازه چه داری؟ هی زخمه بزن تار دل زخمی ما را بی‌پرده بگو شور و شر تازه چه داری هر قدر که ناز تو زیاد است، نیازیم! در شرط و شروطت، اگرِ تازه چه داری؟ در باب وصال تو نوشتند شهادت در وادی عشاق، در تازه چه داری؟ ما خانه به دوشیم، چه غم در به دری را؟ بی‌همسفران را سفر تازه چه داری؟ مرغیم، نداریم ولی بال پریدن ای عشق بگو بال و پر تازه چه داری؟ غم را نفروشیم به هر سیم و به هر زر در چنته‌ی خود سیم و زر تازه چه داری؟ حیف است که از تلخی ایام بگوییم شیرین‌دهنا! می‌شکر تازه چه داری؟ @Aftab_gardan_ha
مثل خودت انگشت‌نمایم کردی تا با چشمانت آشنایم کردی هر چند که سر به زیر بودی چون ماه مانند زمین سر به هوایم کردی @Aftab_gardan_ha