پای بردار
ساقهای هست که هنوز از مرگش
خورشیدی فراموش نشده
باید
غروبم را به شانهای هدایت کند
شاید توانستم
در دستهای مادرم
بوی زردچوبه را بازشناسم
و صورت خیسم را
مستجاب کنم
شاید
تنها همهی غروب باشم
که حافظهام
دور و شرجیست.
درِ همهی اتاقها را
با هم زده بودیم
که دیگران چهطور رفتهاند پس
دیگران چهطور مرده میشوند؟
مینشینم و به این نامهای سالخوردهی در مشتت
نگاه میکنم
میپوسند
و از دری گمشده
مراقبت میکنند.
#سید_محمد_صادق_آتش_زر
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha