تقدیم به شهدای فاطمیون
کوچههامان پر از سیاهی بود، شهر را از عزا در آوردند
چشمهای ستارهها خندید، ماه را سمت دیگر آوردند
شاخههایی که سرفرازانند، میوههایی که جلوهی باغند
مادران مثل ام لیلایند، که پسر مثل اکبر آوردند
روی تابوتهایشان بستند پرچمی که به رنگ خورشید است
فاطمیون فداییان حرم، سرورانی که سر برآوردند
قصهها را یکی یکی خواندند، آخر ماجرا سفر کردند
عاشقی هم برایشان کم بود، عشق بردند و باور آوردند
عصر یک جمعهی بهاری بود، همه در انتظارشان بودیم
بادهای بهاری از هر باغ، لالههایی معطر آوردند
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
حیّ علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش
این نور از کجاست که همواره روشن است؟
این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟
جاری شدهست چشمهی آیات در حجاز
گلها شکفتهاند برای تلاوتش
حسن ختام و نقطهی آغاز دهر بود
حسن ختام بود شروع نبوتش
از آسمان کوه حرا، نور میرسید
نوری که داد مژده برای رسالتش
دستان اتحاد نباید جدا شوند
آری امید داشت به دستان امتش
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
به بهانهء زخم تازهء کابل
شعر کهنه، به افغانستان عزیزم:
یک کوه درد با تو برابر نمیشود
آری، بخند، زخم تو بهتر نمیشود
از روزگار تلخ خودت شکوه کن، وطن!
هرگز نترس، گوش فلک کر نمیشود
تاریخ، باز مرثیهات را مرور کرد
با روضهی تو، چشم کسی تَر نمیشود
وقتی جهان به پیش دو چشم تو تار شد
کابل، دوباره آینهای از غبار شد
این روزها نمیرود از یاد دِهمزنگ
لعنت به زخمِ دوم مرداد دِهمزنگ
در راه روشنایی شبهای بامیان
خاموش میشوند چرا این ستارگان؟
تو درد میکشیدی و درمان نداشتی
پاییز میشدی و بهاران نداشتی
تو آبِ دیدهی خود از آمو گرفتهای
وقت قیام، دست به زانو گرفتهای
من عهد میکنم که بیایم به کشورم
یک روز میرسد که در آغوش مادرم...
آن روز ناله کن به زبان دَریِ خود
آرام گریه کن به تَی چادَریِ خود
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
به بهانهء زخم تازهء کابل
شعر کهنه، به افغانستان عزیزم:
یک کوه درد با تو برابر نمیشود
آری، بخند، زخم تو بهتر نمیشود
از روزگار تلخ خودت شکوه کن، وطن!
هرگز نترس، گوش فلک کر نمیشود
تاریخ، باز مرثیهات را مرور کرد
با روضهی تو، چشم کسی تَر نمیشود
وقتی جهان به پیش دو چشم تو تار شد
کابل، دوباره آینهای از غبار شد
این روزها نمیرود از یاد دِهمزنگ
لعنت به زخمِ دوم مرداد دِهمزنگ
در راه روشنایی شبهای بامیان
خاموش میشوند چرا این ستارگان؟
تو درد میکشیدی و درمان نداشتی
پاییز میشدی و بهاران نداشتی
تو آبِ دیدهی خود از آمو گرفتهای
وقت قیام، دست به زانو گرفتهای
من عهد میکنم که بیایم به کشورم
یک روز میرسد که در آغوش مادرم...
آن روز ناله کن به زبان دَریِ خود
آرام گریه کن به تَی چادَریِ خود
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
به جانم، به افغانستانم
آخر چطور بعد غروب تو سر کنم؟
رخت سیاه باید ازین پس به بر کنم
اینبار آرزوم به مقصد نمیرسد
دیگر نمیشود به هراتت سفر کنم
این دختران کوچک در خانهی تو را
باید عروس حجلهی یک بیپدر کنم
درد زنان بیوهی بیشوی مانده را
فریاد میزنم که جهان را خبر کنم
اینک جهان نشسته به تطهیر طالبان
گویا نبوده مرگ تو تقصیر طالبان
این بغض لب به لب شده را داد میزنم
امشب برای داغ تو فریاد میزنم
از یادمان نمیرود اندوه سالیان
برگشته است قاتل بودای بامیان
دیگر به جای چادَری آبیات وطن
از خاک و خون کنند زنانت کفن به تن
بعد از هرات و غزنی و قندوز و قندهار
رفتند دشمنان سخی جانب مزار
از بوی خون دوباره دهان تو پر شدهست
آموی چشم دخترکان تو پر شدهست
با بغض پیش پای تو آمو گریسته
در گوشهای بدون هیاهو گریسته
این گریهی مدام به مقصود میرسد
روزی ز راه جمعهی موعود میرسد
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
ز شوقت واژههای شعر هم جان میدهد اینجا
به پای مقدمت جان را به قربان میدهد اینجا
به خود لرزیدهاند از اتحادی که تو آوردی
مسیر ظلم را نام تو پایان میدهد اینجا
نگین پادشاهی هیچ چیزی جز شهادت نیست
نگینی که خدا دست سلیمان میدهد اینجا
شهادت مکتب ایمان و انسانپروری بوده
که درس عشق بر طفل دبستان میدهد اینجا
بساط انتقام سخت از ابلیس آمادهست
بگو این را به هر دیوی که جولان میدهد اینجا
به خونخواهی تو روزی قیامت میکنیم آری
و شیطان سخت بر خون تو تاوان میدهد اینجا
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
عید #مبعث
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست، نمازی به قامتش
این نور از کجاست که همواره روشن است؟
این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟
جاری شدهست چشمۀ آیات در حجاز
گلها شکفتهاند برای تلاوتش
حسن ختام و نقطۀ آغاز دهر بود
حسن ختام بود شروع نبوتش
از آسمان غار حرا نور میرسید
نوری که داد مژده برای رسالتش
دستان اتحاد نباید جدا شوند
آری امید داشت به دستان اُمّتش
#عاطفه_جعفری
@Aftabgardan_ha
به عشق شهیدان میهن بیا
از آنهاست حقی به گردن، بیا
نه چون بادِ هرجایی هرزه گرد
که با عزمی از جنس آهن بیا
بنفشه نباشی که سر خم کنی
سرافزاری ای سرو گلشن! بیا
گر امروزِ دوران، چنین و چنان
به امید فردای روشن بیا
تو را رای، تضمین امنیت است
پی پایداریِ مامن بیا
جهان هر طرف فتنه در فتنه است
به کوری چشمان دشمن، بیا
زن و مرد و پیر و جوان همدلند
تو ای مرد کشور! تو ای زن! بیا
#عاطفه_جعفری
#انتخابات
@Aftabgardan_ha