دیدین تو این فیلما نشون میده طرف نشسته تو جمع ساکت گوش میده یهو حالش بد میشه میره عوق میزنه کلی تو دستشویی-_-
از لحاظ روحی همون حال رو دارم -_-
با این اختلاف که خبر خوشحال کننده ای به دنبالش نیست🙂
در انتهای کوچه ی تنهایی..
«امید» کمین کرده بود!
و جوانک در میانه ی راه جان داد...
گریه بی صدا هیچ وقت و هرگز جای هق هق گریه های بلند در خلوت رو نمیگیره
خدایا چرا فکر کردی ماها اینجا _دور از اونجایی که باید باشیم_ دووم میاریم؟
بفرمایید هر چیزی همان باشد که می خواهد!
"همان"، یعنی نه مانندِ من و مانندهای ما
#حقگویی_های_قیصر
دیدید یه سری آدما به خاطر آشنایی و مصاحبت زیاد فارغ از ویژگی هاش براتون عزیز میشن؟
ینی طرف هیچ یک از ویژگی های عامه ی مثبت رو در حد اعلا نداره! نه زیباست خیلی نه رفتار و اخلاق خاص و مثال زدنی ای داره ! ولی چون مدت هاست میشناسیدش خیلی واستون دوست داشتنیه!
این مسئله نه فقط بین آدما بلکه تو همه ی امور زندگی جاری و ساریه!
حتی درمورد کانال ها هم همینطور !
یه سری کانال ها هست که اصلا حرف خاص و نادری توش زده نمیشه! ولی چون آدم مدت هاست عضوشه هر پیامش واسش دوست داشتنی و دنبال کردنیه!
خلاصه که خیلی به این اعتقاد دارم!
اسم این تئوری رو میزارم تئوریِ #اثر_خاطرات
و میتونه زیر مجموعه ی این باشه که انسان موجودی ست که «عادت میکند» و « خو میگیرد»!
#اثر_خاطرات شاید به این دلیل باشه که تک تک خاطره هایی که ما از هر شخص یا امری داریم روی هم جمع میشه و به صورت آرشیو در ذهنمون حفظ میشه!
بنابراین داشتن خاطره ی بیشتر با یه شخص مساویه با داشتن شناخت بیشتر نسبت به اون شخص
و فک کنم میشه نتیجه گرفت شناخت باعث گرایش میشه! که البته باید گفت نه همیشه بلکه تحت شرایطی! چ بسا شناخت هایی که هیچوقت به گرایش منتهی نشه!
بنابر این به صورت استدلالی:
A)شناخت بیشتر=ایجاد خاطره
B)گرایش بیشتر=ایجاد خاطره
R)) نه لزوماً) گرایش بیشتر=شناخت بیشتر)❌
R²)) گرایش بیشتر=مجهول+شناخت بیشتر✅
*R=result