فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معــــ🌷﷽🌷ـــــ۱۷ـبر
📺 حتماً ببینید و بشنوید
📽 کلیپ《کربلای جبههها یادش بخیر》
🎬 برشی از مجموعهی مستند روایت فتح
🎤 نوای خاطره انگیز حاج صادق آهنگران:
《بار دیگر با اجازه از تفنگ
میرود ذهنم بسوی شعر جنگ
ذوق و شوق نینوا کرده دلم
چون هوای کربلا کرده دلم
بود سنگر بهترین معوای من
آه جبهه کو برادرهای من
در تمام سالهای عشق و جنگ
مهر در سجاده ما شد فشنگ
سنگر خوب و قشنگی داشتیم
روی دوش خود تفنگی داشتیم
جنگ ما را لایق خود کرده بود
جبهه ما را عاشق خود کرده بود
روز کوچ کاروان از بر و بحر
روز آزادی شداز زندان شهر
نفرت از هر خود ستایی داشتیم
خلق و خوی روستایی داشتیم
آسمان تکبیر ما را دوست داشت
هر حسینی کربلا را دوست داشت
روزها در عشق پرپر میزدیم
در دل شبها منور میزدیم
داشتیم ای دوست شبهای خطر
سایهی صاحب زمان را روی سر...》
🌷🍃🌸💠🌸🍃🌷
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان والامقام صلوات🌷
🌹یاد باد آن روزگاران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشتباهی که موقع وضو گرفتن مرتکب میشویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ساده ترین راه پس گرفتن کارت از خودپرداز🌸
اگر عابر بانک به هر علتی کارت شما را خورد، در همان لحظه اول (تعلل نکنید) کلید زرد، به همراه صفر را ۵ ثانیه نگه دارید، تا کارتتان را بدون مراجعه به داخل بانک پس بدهد.ـ
نکته: این ترفند را همیشه در ذهن بسپارید » ۱۴٠۲/۲/۹
رستمی.:
💝هر روز یک صفحه
💝💝 از قرآن کریم
💝💝💝سوره الذاریات
💝💝💝💝صفحه ۵۲۲
💝💝💝💝💝بهمراه ترجمه
💝💝💝💝به نیابت از
💝💝💝 امام زمان (عج)
💝💝جهت سلامتی و
💝 تعجیل در ظهور ش
🌸🌸🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🌸🌸به نام خداوند بخشنده مهربان
۞ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ (31)
[ابراهيم] گفت: پس اى فرستادگان! کار مهمّ شما چيست؟ (31)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ (32)
گفتند: همانا ما به سوى قومى مجرم فرستاده شده ايم. (32)
لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِينٍ (33)
تا [براى هلاکتشان] سنگ هايى از گِل بر آنان فروفرستيم، (33)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ (34)
که نزد پروردگارت براى [نابودى] مسرفان علامت گذارى شده است. (34)
فَأَخْرَجْنَا مَنْ كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (35)
پس کسانى از مؤمنان را که در آن [سرزمين] بودند، بيرون برديم. (35)
فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (36)
پس غير از يک خانه از اهل تسليم در آن نيافتيم. (36)
وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ (37)
و در آن [سرزمين] براى آنان که از عذاب دردآور مى ترسند، نشانه اى [براى عبرت] بر جاى گذاشتيم. (37)
وَفِي مُوسَىٰ إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ (38)
و در [داستان] موسى [نيز نشانه اى بر جاى گذاشتيم] آن گاه که او را با دليلى روشن به سوى فرعون فرستاديم. (38)
فَتَوَلَّىٰ بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (39)
پس با نيرويش روى برتافت و گفت: [او] ساحر يا ديوانه است. (39)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ (40)
پس او و سپاهيانش را گرفتيم و آنان را در دريا، افکنديم، در حالى که او سزاوار ملامت بود. (40)
وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ (41)
و در قوم عاد [نيز نشانه اى برجاى گذاشتيم] آن گاه که آن باد عقيم را بر آنان فرستاديم. (41)
مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ (42)
هيچ چيزى را که بر آن مىوزيد بر جاى نمى گذاشت، مگر اين که آن را مانند استخوان پوسيده و نرم مى کرد. (42)
وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّىٰ حِينٍ (43)
و در قوم ثمود [نيز نشانه اى برجاى گذاشتيم] آن گاه که به آنان گفته شد: [از زندگى] تا زمانى اندک بهره بگيريد. (43)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنْظُرُونَ (44)
پس از فرمان پروردگارشان سرپيچى کردند، در نتيجه صاعقه آنان را فراگرفت در حالى که نظاره مى کردند. (44)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنْتَصِرِينَ (45)
پس نه توان برخاستن داشتند و نه مى توانستند از کسى يارى بطلبند. (45)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (46)
و قوم نوح را پيش تر [هلاک کرديم] زيرا آنان مردمى فاسق بودند. (46)
وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (47)
و آسمان را با قدرتى [وصف ناپذير] بنا کرديم و همانا ما قدرتمنديم. (47)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ (48)
و زمين را گسترديم و چه خوب گستراننده و آماده کننده اى هستيم. (48)
وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (49)
و از هر چيز زنده اى دو زوج [نر و ماده] آفريديم، باشد که شما متذکّر شويد. (49)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (50)
پس به سوى خدا بگريزيد، همانا من از سوى او بر شما اخطار کننده اى آشکارم. (50)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۖ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (51)
و با خدا معبودى ديگر قرار ندهيد، همانا من از سوى او براى شما اخطار کننده اى آشکارم. (51)🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌸🍃
🌸پروردگارا...
✨برکتت را بر من ارزانی فرما!
✨آنسان که هر روز در مسیر
✨حرکت الهی زیارت گونه خویش
✨ دیدگانم خيره به عظمت و شكوه
✨ و جلال زیبایی های تو باشد!
✨و هیچ گاه وظایف انسانی
✨خود را از یاد نبرم
✨و دعای هر روزه ام این باشد:
✨پروردگارا باشد كه
✨هر آنچه خواست توست
✨انجام پذيرد !
🌸آميـن
🌸🍃
🔘داستان کوتاه
وسط های لیست تقریبا بلند و بالایم نوشته بودم: یک و نیم کیلو سبزی خوردن.
همسرم آمد. بدوبدو خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز میکردم سبزی ها را دیدم. یک و نیم کیلو نبود. از این بسته های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمی داد. حسابی جا خوردم! چرا اینطوری گرفته خب؟! بعد با خودم حرف زدم که بی خیال کمتر میگذارم سر سفره. سلفون رویش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد. بعله. تره ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون نایلون خرید را هم خیس کرده بود. در بهت و عصبانیت ماندم. از دست همسری که همه خریدهایش اینطوری است. به جای یک و نیم کیلو میرود سبزی سوپری میخرد و بوی پلاسیدگی اش را که نمی فهمد، از شکل سبزی ها هم متوجه نمی شود!! یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم زنگ بزنم به همسرم که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟!ویک دعوای بزرگ راه بیاندازم.
. بعد بی خیال شدم. توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم و بعد همان طور که با خودم همه نمونه های خریدهای مشابه این را مرور میکردم ، فکر کردم: شب که آمد یک تذکر درست وحسابی میدهم.
بعد به خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدی! شب که آمد هم نرم تر صحبت ميکنم.
رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده. ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. ارزش ندارد غرغر کنم. ارزش ندارد درباره اش صحبت کنم حالا! مگر چه شده؟! یک خرید اشتباهی. همین.
دم غروب، همین منی که میخواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟؟؟ آرام گفتم :
راستی سبزی هاش هم پلاسیده بود. یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ همون روز باشه.
تمام.
همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم میخواستم از سبزی فروشی بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری وخسته ﻣﻴﺸﻲ، دیگه نخواي سبزی هم پاک کنی.
آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد. ""مکث"" را تمرین کردم....وﺑﻪ همسرم عاشقانه تر نگاه کردم.وفهمیدم اگراونموقع زنگ میزدم واعتراض ميكردم ، امکان داشت روزقشنگم تبدیل بشه به یک هفته قهر..
"مكث" رو امتحان كنيم.👌👌
شما بودید چه میکردید.......؟
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️⃟🌾༺⃟
❤️ همهی حاجت ها؛ به واسطهی امام زمان(عج) مستجاب میشود.
🌺 استـاد عــالــی
🌤 اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِــڪَ الـفَـ♡ـرَّجْ 🌤
╰⊱♥⊱╮ღ꧁🌹꧂ღ╭⊱♥≺