eitaa logo
منتظران ظهور اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
2.3هزار دنبال‌کننده
75.3هزار عکس
18.1هزار ویدیو
69 فایل
هر گونه کپی وبرداشت بهر صورت با ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان حلال میباشد و معرفی ما صدقه جاریه
مشاهده در ایتا
دانلود
*چرا علی دنبال عمار می گشت؟* 🔸چون عمار کسی بود که با بصیرت بود! 🔹دشمن شناس بود! 🔸امام شناس بود! 🔹جبهه شناس بود! *🔸هر جا که حس میکرد باید روشنگری بکند همانجا آتش به اختیار عمل میکرد!* *🔹هر جا که میدید شبهه ای ایجاد شده سریعا اقدام میکرد!* *یک آتش به اختیار اول از همه باید جبهه را بشناسد*🤔 دوم افراد خودی را از دشمن تشخیص بدهد! 👈در جبهه جنگ یک تک تیرانداز ماهر هر چقدر هم قهار و وارد باشد اگر جبهه را نشناسد و جهت را اشتباه بگیرد تیرش را به هدف خواهد زد اما به سینه افراد خودی😐 👈چون جبهه را بلد نیست! چون جهت را نمیشناسد فقط و فقط در تیراندازی مهارت دارد! *به فرموده حضرت آقا آتش به اختیار یعنی یک کار تر و تمیز ارائه دادن* دقت کنید هر چقدر مالک اشتر شما ماهر باشد در جنگاوری ، 👈 وقتی که عمار ولی را زدند مالک مجبور به عقب نشینی شد! 👈یعنی اگر عمار نباشد مالک باید برگردد! 👈در صفین دشمن تا عمار را زد ، بازار شایعه و شبهات گرم شد! با چند شبهه دشمن ، خودی های جاهل تبدیل به یاران دشمن شدند❌ امام علی(ع) تا این را دید به مالک دستور عقب نشینی داد❗ 👈در واقع امام علی ع ضربه بی بصیرتی یارانش را خورد 👈 چون عماری نبود که روشنگری کند ، تا تن به مذاکره ندهد🤔 *به زمان حال بر میگردیم* *در بحبوحه فتنه ۸۸ که مردم بصیرت کافی نداشتند ندای ( این عمار ) رهبری بلند شد🧐* 👈این یعنی اینکه این جبهه نیاز به روشنگری دارد و عماری نیست تا اینکار را بکند!😐 👈آنجا بود که حضرت آقا به افسران جنگ نرم دستور جهاد دادند! *جهاد در جبهه نرم* 👈با به دوش کشیدن بار مسئولیت بصیرت افزایی مردم توسط حضرت آقا و البته زحمات افسران جنگ نرم فتنه ۸۸ فروکش کرد! *برای روشن شدن مردم ، حضرت اقا مجبور به دادن امتیازاتی شدند!* 👈از جمله نرمش قهرمانانه و مذاکره با شیطان بزرگ🤔 👈وقتی انتخاب مردم اشتباه شد ، هزینه های تحمیلی به مردم هم زیاد شد❌😑 با انتخاب نادرست مملکت به دست نااهلان و لیبرالها افتاد❌ 👈یک عده که رفع تمام مشکلات را در غرب میبینند😑 👈هر چه حضرت اقا فرمودند که چشمتان به داخل باشد 👈 باز کار خود را کردند و چشم به دست بیگانه دارند🤨 👈هر چه فرمودند که اینها بد عهدند ولی اینها باز اعتماد کردند! *حاصل تمام زحمات و خونهای دانشمدان هسته ای به باد رفت!* 👈نگاه به اوضاع منطقه بکنید! مالک اشترهای علی به ده قدمی خیمه رسیدند! 👈بوی خاک پوتینهای یاران حاج قاسم سلیمانی به مشام اسرائیلیها رسیده چون دقیقا این پوتینها بر روی گردنشان گذاشته شده😏 👈خمینی کبیر(ره) فرمود راه قدس از کربلا میگذرد! یک زمان این حرف خنده دار بود! 👈چون صدامی بر مسند قدرت لود که با ما جنگ داشت ولیکن همین الان بر سر درب کاخ صدام عکس بزرگی از امام خمینی و حضرت آقا به چشم میخورد😏 چه کسی فکرش را میکرد؟ 👈ولی الان میبینید که از کربلا گذشته ایم و ۷ کیلومتری مرزهای قنیطره و رژیم کودک کش و غاصب و حرامزاده و منحوس اسرائیل رسیده ایم😏 👈الان وقت شلوغ کردن نفوذی هاست❌ 👈مراقب باشید که عمارها را نزنند! 👈مراقب باشید که اولویت اول شما حمایت از عمار ها و اینکه خود هم عمار شوید است! 👈اگر عمار ها حفظ شوند روشنگری خواهند کرد! مالک اشترها نیاز به عمار ها دارند تا بتوانند خیمه را فتح کنند❗ مواظب باشید که میخواهند قرآن به سر نیزه کنند🧐 👈بازار شبهات از این پس گرمتر خواهد شد شبهات سیاسی شبهات اقتصادی شبهات اعتقادی *و البته نوک پیکان این شبهات به سمت رهبری معظم خواهد بود!* *مواظب باشید که وقتی قرآن به سر نیزه کردند و حکم به ارتداد علی دادند ، پشت علی را خالی نکنید!* *در همه حال پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد!* -خوئینی   💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐🌼
!! در سال 67 و پس از قبول قطعنامه، میرحسین موسوی استعفا می دهد! سه روز قهر و می کند که با واکنش امام(ره) و رئیس جمهور وقت(رهبری بزرگوار) مواجه می شود. ✅ مرحوم امام به او می گوید: "اگر نبود کار چند سال شما، به ملت اعلام می کردم که شما در و نظام ایستاده اید!"(1) ✅ آقای بادامچیان نقل می کند: "موسوی بعد از استعفا به مدت سه روز در خانه ای پنهان شده بود. مرحوم سید احمد آقا هر روز تماس می گرفت و می پرسید که موسوی کجاست؟ تا اینکه روز سوم، صبح سید احمد آقا زنگ زد و گفت موسوی را پیدا کنید و بگویید بیاید خدمت امام چون امام نامه ای نوشته و گفته اند اگر تا ظهر موسوی نیامد، بدهیم اخبار بخواند. اگر این نامه پخش بشود، نه دنیا برای موسوی می ماند و نه آخرت. خیلی نامه تندی بود. ما به همه گفتیم تا این که موسوی ساعت یازده صبح آمد و امام هم نامه را تغییر داد." (2) ✅ آیة الله خامنه ای در جواب استعفای موسوی می نویسد: "اکنون هم استعفای شما را به مصلحت ندانسته و اصرار بر آن را ضربه به نظام و حتی با کمال معذرت _البته خیانت غیر عمدی_ می دانم و معتقدم خوب است جنابعالی امروز نظرات امام در امور اقتصادی را به طور دربست بپذیرید." (3) ✅ امام که از استعفای هماهنگ نشده و خود سرانه تعجب کرده بود در نامه ی خود به ایشان مطلبی را می فرماید که بهتر بود جناب موسوی در وقایع سال 88 آن را آویزه گوش خود می نمود و آن را فراموش نمی کرد: "همه بايد به خدا پناه ببريم و در مواقع عصبانيت دست به کارهايي نزنيم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از اين گونه مسائل در طول انقلاب زياد ديده‌اند. اين حرکات هيچ تأثيري در خطوط اصيل و اساسي انقلاب اسلامي ايران نخواهد داشت..." (4) ✅ سرانجام موسوی که _ به قول خودش _ پیام هشدار دهنده امام را شنیده بود استعفای خود را پس گرفت و اظهار داشت که "اینجانب عزت و مصلحت را در تبعیت از مقام معظم رهبری می‌دانم" (5) اما در سال 88 شد آن چه نباید و انجام داد آنچه نباید... ✅ جناب موسوی عجب حکایتی دارد... زمانی به دلیل مصلحت، رهبرِ سابق، او را به اجبار از منزل بیرون می کشد... زمانی دیگر باز هم به دلیل مصلحت، رهبرِ حاضر، او را به اجبار در منزل نگاه می دارد... در هر دو اجبار و حکم، از جانب هر دو رهبر مشهود است... ✍محمد صالح مشفقی پور (1) انقلاب اسلامی در بوته آزمایش/ ص365. (2) بازگشت از نیمه راه/ ص254. (3) همان (4) صحیفه امام/ ج 21/ ص129. (5) اینجا 🇮🇷به گروه منتظران نور 👉دعوتید 🇮🇷
. 💥 * یک ی واقعی و بسیار * 🛑در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی كه در تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی، گاه و بیگاه خاطرات و تجربه‌هایی از سال‌های زندگی در ایالت نقل می‌كرد . روزی ایشان تعریف کردکه:👇 یک روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده، مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم ریچارد - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است.👌 🛑به دلیل كثرت دانشجویان، كلاس‌ها در آمفی تئاتر برگزار می‌شد و استاد كه هر هفته با از می‌آمد، دیگر فرصت آشنایی با یكایک دانشجویان را نداشت؛ اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد، نام و مشخصات برخی را می‌پرسید.🍂 🔆در یكی از همان جلسات نخست، به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه هستم، از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد، قدری درباره سخن گفت و البته در آن روزگار كه كسی با اسلام علوی آشنا بود، همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری ازآقا امیرالمومنین علی «علیه‌السلام» با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. ♻️این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او، ترجمه را تهیه كردم و هفته‌های بعد، به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا به او برساند.🌀 در جلسات بعد دیگر فرصت گفت‌وگویی پیش نیامد و من هم تصور می‌كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل، تقریبا موضوع را فراموش كردم. 👈روزی از روزهای آخر ترم، در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد.💥 با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم، با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته‌اش، بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه‌ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می‌بینی⁉️ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم، خبر و تصویر دردناک یک جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می‌دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست⁉️ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی‌گری و موسیقی‌های اعتراضی و آسیب‌های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و شماست❗️❗️❗️❗️ من با اضطراب سخن او را می‌شنیدم و با خود می‌گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است⁉️ او سپس از یاد كرد و گفت:👇 🗞از وقتی هدیه تو به دستم رسیده، در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی‌بن‌ابیطالب، به را كپی گرفته‌ام و هر روز می‌خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه، مرور می‌كنم تا جایی كه كنجكاو شده و می‌پرسد: 👈این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است⁉️ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه‌ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی‌توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است👌👌 ودوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می‌دانی درد امثال این جوان كه زندگی‌شان به نابودی می‌رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی‌شناسند💥 آری، تقصیر شماست كه آقا حضرت را برای خود نگهداشته‌اید و پیام حضرت علی را به این جوانان نرسانده‌اید❗️ دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور، نهج البلاغه است.🌀 🍂من این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره باران غدیر در تهران میزبان مرحوم «دهرمندرنات »نویسنده و شاعر برجسته بودیم، چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد.⭐️ پیرمرد در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشک در چشمانش حلقه زده بود، از مظلومیت آقا علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: 👇 شما در معرفی امام علی و نهج‌البلاغه موفق نبوده‌اید😓😓😓 باید پیام‌های امام علی را چون سیم‌كشی برق و لوله‌كشی آب به دسترس یكایک انسانها در كشورها و جوامع مختلف برسانید. 🍂لطفا به عشق مولا علی علیه السلام نشردهید💥