چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود
#قاتل شد؟
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان باشیم.
امروز صبح که خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه؟!
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بود که از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود. این مطلب از زبان ایشان است:
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند:
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت برند،
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم:
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت
دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
🩸 #تشرف سيد #بحرالعلوم و ارزش گريه بر امام حسين صلواتالله علیه 🩸
🥀 مرحوم سيد بحرالعلوم رحمةالله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه #اشک و #گريه بر #امام_حسين صلواتالله علیه تمام گناهان را مىآمرزد، فكر مىكرد.
🥀 در همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعد پرسيد:
🥀 جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفتهاى؟ و در چه انديشهاى؟ اگر مساله علمى است، بفرمائيد شايد من هم اهل باشم!
🥀 سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مىكنم كه چطور مىشود، خداى تعالى اين همه ثواب به #زائرين و گريه كنندگان بر حضرت #سيدالشهداء علیهالسلام مىدهد، یا مثلا در هر قدمى كه در راه #زيارت بـرمىدارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مىشود و براى يك قطره #اشك #تمام گناهان #صغيره و #كبيرهاش آمرزيده مىشود؟!
🥀 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مىآورم تا مشكل حل شود:
🥀 سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مىرفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العادهاى افتاد و بسيار گرسنه شد.
🥀 پس خيمهاى را ديد و وارد آن خيمه شد.
در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد.
آنان در گوشه خيمه عنيزهای (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مىگرداندند.
🥀 وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند.
🥀 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد و در نهايت از ايشان سؤال كرد:
🥀 اگر بخواهم #پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟
🥀 يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد...
🥀 سـلطان گفت: هر چه بدهم #كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كردهام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. و من هم بايد هر چه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
🥀 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب #بحرالعلوم حضرت #سيدالشهداء علیهالسلام هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، #همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند بـه #زائرين و #گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون
#خدا كه خـدائيش را نمىتواند به #سيدالشهداء علیهالسلام بدهد، پس هر كارى كه مىتواند، انجام مىدهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به #زوار و #گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مىكند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن #حضرت نمىداند.
🥀 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد.
📕 العبقریالحسان، علامه نهاوندی
▪️ بسمت خدا | #سیروسلوک