eitaa logo
آقامحمودرضا
2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
87 فایل
💠گرامیباد یاد ادمین کانال 🌷شهیدحاج مرتضی مسیب زاده ♻ ️تنها کانال رسمی منتسب به خانواده شهیدبیضائی ♻ دارای مجوز وکدشامد 1-1-3454-61-3-1 از وزارت ارشادوشورای عالی مجازی کشور ♻️ دارنده مقام نخست سومین جشنواره فضای مجازی کشور درسال۹۵
مشاهده در ایتا
دانلود
💠سردارسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: 🍃🌸مقام معظم رهبری یک، جمله مهمی دارد و آن این است که « کلمه اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم به این معناست که اگر #فهم شما در #یاری کردن #دین_خدا یک درصد است، باید شما ۱۰۰ درصد عمل کنید. اگر شما آن یک درصد را ۱۰۰ درصد عمل کردید، #خدا هم ۹۹ درصد را به شما #پیروزی خواهد داد. اگر شما به آن یک درصد سهم خود عمل نکردید، چه توقعی دارید که خدا حمایت کند؟» شما حرکت کن و خدا برکت می دهد.!! ♻️سخنرانی در جمع مدافعان حرم/آبان ۱۳۹۴ 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
🔴یکی از برنامه‌های جریان #سقیفه بعد از به قدرت رسیدن امیرالمومنین (ع) این بود که یاران حضرت(ع) را از
🔴ماجرای سقیفه بنی ساعده چه بود؟؟ 🍃🌸سقیفه ی بنی ساعده جایگاه و ایوانی سرپوشیده و دارای سقف در مدینه بود، که مربوط به قبیله بنی ساعده بوده و مردمان در مشاوراتشان در آن گِرد می‌آمدند. 🔷 (ص) مردم شدند: 1⃣گروهی در منزل امام علی(ع) که مشغول آماده سازی مقدمات تشییع پیامبر(ص) بود، تجمع کردند. 2⃣مهاجرین در مسجد به رهبری ابوبکر بن ابی قحافه تجمع کردند. 3⃣انصار در سقیفه بنی ساعده به رهبری سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج تجمع کردند. 👈پس بدین ترتیب؛ سه نفر بودند: 👤امیرالمومنین امام علی(ع) 👤ابوبکر بن ابی قحافه! 👤سعد بن عباده! اهل مسجد بعد از مطلع شدن از تجمع مردم در سقیفه، سریعا خود را به سقیفه رساندند و با آنان به مذاکره نشستند، هر دو گروه مدعی برتری خود بودند وبه نوعی خود را می ستودند و خویش را لایق می دیدند. و همه👈واقعه ی را از یاد برده بودند❗️ مدعی بودند خلیفه باید از مهاجرن مکه باشد. چون پیامبر(ص) خود از مهاجرین بوده و چون قریش بوده، پس غیر قریش بر قریش نمی تواند حکومت کند! مدعی بودند آن زمان که مردم مکه پیامبر(ص) را راندند، این انصار بود که پیامبر(ص) را حمایت کرد، پس انصار به این سِمَت خلافت لایق ترند تا مهاجرین! تا اینکه شخصی گفت: که دو امیر برای خلافت انتخاب گردد! یک امیر از مهاجر و امیری از انصار! مهاجرین گفتند که دو شمشیر در یک غلاف نگنجد. پس بالا گرفت تا اینکه در این میان 👈عمر از ابوبکر خواست که دستش را جلو بیاورد، تا با او کنند. وابوبکر چنین کرد و عمر با او بیعت نمود. به‌دنبال او سایر مهاجرین و انصار نیز با ابوبکر بیعت نمودند. سقیفه کاملاً به نفع ابوبکر تمام شد و کسی در این میان به سعد بن عباده اعتنایی نکرد و همگی به سمت مسجد برای ادامه بیعت روانه شدند. ابوبکر بر فراز منبر نشست و مردم با وی بیعت می کردند. حال در این میان وارد عمل شدند. آنها عشیره ای بودند که هر ساله برای تهیه آذوقه به مدینه می آمدند. از طرفی هم بنی اسلم دشمنی دیرینه با انصار داشتند. آنها در میان هر کوچه و برزنی افراد را به اجبار به مسجد برده تا با ابوبکر بیعت کند، تا جایی که اگر شخصی امتناع می کرد او را با زور و کتک به قصد کُشت، روانه ی مسجد می کردند. طبری در تاریخ خود می نویسد : 《وأقبلت أسلمُ بجماعتِها حتّی تضایقت بهم السَکَک فبایعوه! فکانَ عمرُ یَقول : ما هُو إلا أن رأیتُ أسلم فأیقنت بالنَصرِ》 قبیله اسلم همگی در مدینه گرد آمدند تا با ابوبکر بیعت کنند، آن قدر جمعیت زیاد بود که حتی بازارها نیز گنجایش ایشان را نداشت. عمر در این هنگام گفت : قبیله اسلم را که دیدم یقین به پیدا کردم. بدین ترتیب ابوبکر خلیفه شد و اکثریت مسلمانان با وی بیعت کردند، اما در این میان ابوبکر نیاز به خود را دارد که این مهم 👈👈 فقط با بیعت کردن (ع) و همراهان وی از قبیل سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و زییر و ابن عباس و..عملی می شد. پس باید برای بیعت علی(ع) را هم به مسجد بخوانند. 📚منابع: ۱)تاریخ کامل ابن اثیر، ج۳، ص۱۱۹ ۲)تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۴ ۳)تاریخ طبری، ج۴، ص۱۳۴۲ ۴)سقیفه علامه عسگری، ص۴۲ 🆔 @Agamahmoodreza
💠شهیدیوسف شریف درکنکور دانشگاه پذیرفته شده بود ومادرش هم خیلی دوست داشت اوبه دانشگاه برود. یوسف گفت:باید با صحبت کنم وکسب تکلیف کنم. یکروز من و حاج قاسم و حاج عبدالله به خیبر میرفتیم،باحاج قاسم صحبت کردم و گفتم وضعیت یوسف اینطور است،آیا صلاح می دانید که ایشان به دانشگاه بروند؟ کار اوهم درجبهه کاریست که بارفتن یوسف،ما لطمه ای نمیبینیم. حاج قاسم گفت:ما روی کارهای این شخص حساب نمی کنیم،ما روی ایشان حساب می کنیم، یوسف برای لشگر می آورد. 🍃🌸این صحبت حاج قاسم بودکه میگفت: بُعدمعنوی اشخاص بیش ازتوان فردی و تخصصی آنها برایمان اهمیت دارد. یوسف شریف کسی بودکه "با شروع دعای کمیل به سجده میرفت و ساعتی بعد از دعا نیز هنوز در سجده بود." 🍃🌸یکروزصبح كه بچه‌ها برای فيلمبرداری و گرفتن عكس قبل از عمليات رفته بودند شهيد شريف را شناختند.يوسف خود را پنهان میكرد تا كسی نتواند از او تصويربرداری كند. می خواست گمنام باشد. 🍃🌸بارها به حاج قاسم گفته بود: «دوست دارم شهادتم درحالی باشد كه درسجده هستم.»  يكی ازدوستان میگفت: «درحال عكس گرفتن بودم كه ديدم يکنفر به حالت پيشانی به خاک گذاشته فكر كردم نمازمیخواند،اماديدم هواكاملاًروشن است و وقت نماز گذشته، همه تجهيزات نظامی را هم با خودش داشت.جلورفتم تا عكسی درهمين حالت از اوبگيرم دستم را روی كتف اوگذاشتم به پهلو افتاد. ديدم گلوله‌ای از پشت به اواصابت كرده و به قلبش رسيده، آرام بود انگارديگردراين دنيا كاری نداشت. صورتش را كه ديدم زانوهايم سست شد. به زمين نشستم باخودگفتم این که یوسف شریف است. 🆔 @Agamahmoodreza