🍀🌸میگفت چشمان #شهدا
به راهـے است ڪہ
ازخود به یادگار گذاشته اند،
اما چشم ما
بـه #روزى است ڪه با
آنان رو بروخواهیم شد.
دعائـے...🙏
تا ڪه شرمنده نباشیم😔😢
#شهید_محمودرضا_بیضایی🍃🌟
|.🦋.|@agamahmoodreza1392
👈هر وقت دلتــ گرفت از آدما،
دلت تنگ شد براے یہ رفیق مهربون
ڪہ بتونے حرفاتو بهش بگے
برو سر مزار #شهـــــدا🌟🍃🌸...
اونجا یہ #دوست_شهید برا خودت انتخاب ڪن، سر مزارش حرفاتو بزن🌈☁️..
اگہ نمیتونے برے، بگرد دنبال شهیدے ڪہ #نگاهش تورو نگہ میداره...👌😇
🌸حاج حسین یڪتا :
🍃🌻بچہ هـــــا !
هر جا قلـ❤️ــــبها سخت شد،
#شہدا بودند؛
هر جا مرزے حفظ شد، شہدا بودند🙂
و هر جا خطشکنے صورت گرفت
باز هم
شہدا بودند؛ ✋
پس باید #نام ، #رسم و #فرهنگ_شہدا رو بیش از پیش در سراسر جامعہ تقویت ڪنیم:)🌱...
#یادموݩ_نرھ_رفقا😍🙂
#شہدا❤️
#شہید_محمود_رۻا_بیۻایێ💚
#مزار_شہید🍃🥀
•°|🦋🌿🌻🎈↻⇩
@Agamahmoodreza1392
@Agamahmoodreza
☘سلام به همه همراهان گرامی...،
#داستانی که در پیش رو دارید #واقعی است.
نویسنده شخصا با شخصیت اصلی داستان مصاحبه کرده و داستان را به شیوۀ #رمان به رشتۀ تحریر در آورده است
ــــــــــــــ✨ــــــــــــــ
🦋مقـــدمــــه....
این داستان و رخدادهای آن براساس حقیقت و واقعیت می باشند ... و بنده هیچ گونه مسئولیت و تاثیری در این وقایع نداشته ... و نقشی جز روایتگری آنها ندارم ...با تشکر و احترام...Ⓜ️
________
شــــــروع داستان ✨
داستان ادامه دار نسل سوخته 🌿
قسمت اول:#نسل_سوخته
دهه شصت ... نسل سوخته ...
هیچ وقت نتونستم درک کنم چرا به ما میگن نسل سوخته... ما نسلی بودیم که ... هر چند کوچیک ... اما تو هوایی نفس کشیدیم که ... شهدا هنوز توش نفس می کشیدن...
#ما_نسل_جنگ بودیم ...
آتش جنگ شاید شهرها رو سوزوند ... دل خانواده ها رو سوزوند ... جان عزیزان مون رو سوزوند ... اما انسان هایی توش نفس کشیدن ... که وجودشون بیش از تمام آسمان و زمین ارزش داشت ... #بی ریا ... #مخلص ... #با_اخلاق ... #متواضع ... #جسور ... #شجاع ... #پاک ... انسان هایی که برای توصیف عظمت وجودشون ... تمام لغات زیبا و عمیق این زبان ... کوچیکه و کم میاره ...
🔹و من یک دهه شصتی هستم ... یکی که توی اون هوا به دنیا اومد ... توی کوچه هایی که هنوز #شهدا توش راه می رفتن و نفس می کشیدن ... کسی که زندگیش پای یه تصویر ساده شهید رقم خورد ...
من از نسل سوخته ام ... اما سوختن من ... از آتش #جنگ نبود ...
داشتم از پله ها می اومدم بالا که چشمم بهش افتاد ... غرق خون ... با چهره ای آرام ... زیرش نوشته بودن ... "بعد از شهدا چه کردیم؟ ... #شهدا_شرمنده_ایم"💔🍃 ...
🔹چه مدت پای اون تصویر ایستادم و بهش نگاه کردم؟ ... نمی دونم ... اما زمان برای من ایستاد ... محو تصویر #شهیدی شدم که حتی اسمش رو هم نمی دونستم ...
مادرم فرزند #شهیده ... همیشه می گفت ... روزهای بارداری من ... از خدا یه بچه می خواسته مثل #شهدا ... دست روی سرم می کشید و اینها رو کنار گوشم می گفت ...
اون روزها کی می دونست .. #نفس_مادر ... چقدر روی جنین تاثیرگذاره ... حسش ... فکرش ... آرزوهاش ... و جنین همه رو احساس می کنه ...
ایستاده بودم و به اون تصویر نگاه می کردم ... #مثل_شهدا 🌹🍃 ...
اون روز ... فقط 9 سالم بود ...
#نسل_سوخته 🌿
قسمت دوم:#غرور_یا_عزت_نفس
اون روز ... پای اون تصویر ... احساس عجیبی داشتم ... که بعد از گذشت 19 سال ... هنوز برای من زنده است ...
مدام به اون جمله فکر می کردم ... منم دلم می خواست مثل اون #شهید💔 باشم ... اما بیشتر از هر چیزی ... قسمت دوم جمله اذیتم می کرد ...
بعضی ها می گفتن مهران خیلی مغروره ... مادرم می گفت... عزت #نفس داره ...
#غرور یا عزت #نفس ... کاری نمی کردم که مجبور بشم سرم رو جلوی کسی خم کنم و بگم ...
- ببخشید ... عذرمی خوام ... شرمنده ام ...
هر بچه ای شیطنت های خودش رو داره ... منم همین طور... اما هر کسی با دو تا برخورد ... می تونست این خصلت رو توی وجود من ببینه ...خصلتی که اون شب ... خواب رو از چشمم گرفت ...
صبح، تصمیمم رو گرفته بودم ...
- من هرگز ... کاری نمی کنم که شرمنده شهدا بشم ...
دفتر برداشتم و شروع کردم به لیست درست کردن ... به هر کی می رسیدم ازش می پرسیدم ...
- #دوست_شهیدداشتید؟ ... #شهیدی رو می شناختید؟ ... #شهدا🌹 چطور بودن؟ ...
یه دفتر شد ... پر از خصلت های اخلاقی #شهدا ... خاطرات کوچیک یا بزرگ ... رفتارها و منش شون ...
بیشتر از همه مادرم کمکم کرد ... می نشستم و ازش می خواستم از پدربزرگ برام بگه ... اخلاقش ... خصوصیاتش ... رفتارش ... برخوردش با بقیه ...
و مادرم ساعت ها برام تعریف می کرد ...
خیلی ها بهم می خندیدن ... مسخره ام می کردن ... ولی برام مهم نبود ... گاهی بدجور دلم می سوخت ... اما من برای خودم هدف داشتم ...
هدفی که بهم یاد داد ... توی رفتارها دقت کنم ... #شهدا ... خودم ... اطرافیانم ... بچه های مدرسه ... و ... پدرم ...
✍🏼نویسنده:شهید سیدطاها ایمانی
#ادامـــــــــہ_دارد...🌿