📌 *تاملاتی به بهانه غزه*
🖋علیرضا قربانی
🔹️یکی از مهمترین منظرها در بررسی یک نظریه، فهم کلانروایتهای حاکم بر آن است. شباهت و تفاوت نظریهها را باید در این سطح جستجو کرد. بهعنوان مثال، برخی اندیشمندان معتقدند که مارکسیسم علیرغم ظاهر مذهبستیزانهاش، بهشدت مبتنی بر کلانروایتی دینی و بهویژه مسیحی است؛ بشر در بهشتی زندگی میکرده (کمون اولیه)، گناه اول از او صادر میشود (گناه تقسیم کار)، از آن بهشت اخراج شده و به زمین (وضعیت بردهداری، فئودالیسم، سرمایهداری) تبعید میشود و در سرنوشتی محتوم با قیام حق علیه باطل به بهشت (کمون ثانویه- جامعه سوسیالیستی) باز میگردد.
🔹️با این مقدمه، نگاهی به انبوه نظریاتی بیندازیم که درصدد توضیح علل عقبماندگی کشورهای جنوب جهانی تولید شدهاند؛ به طور مشخص متفکرانی که در مورد ایران چنین تلاش نظریای را انجام دادهاند. بهعنوان نمونه، لشکربلوکی در کتاب استراتژی توسعه ایران، علل عقبماندگی ایران را از منظر ۱۰ روشنفکر ایرانی بررسی کرده است. بسیاری از این نظریات در این نکته مشترکند که مسئله را به "درون" ارجاع میدهند و راهحل را نیز بالتبع در همان جستجو میکنند. این کلانروایت در عنوان کتاب زیباکلام "ما چگونه ما شدیم؟" با تیتر فرعی "ریشهیابی علل عقبماندگی در ایران" به خوبی هویدا است. این نظریات در اینکه چه چیز "ما" مشکل دارد، با یکدیگر تفاوت دارند، اما در اینکه بالاخره مشکل در خود "ما" است، همنظرند.
🔹️کلانروایت نظریه "استضعاف" دقیقا در نقطه مقابل همین نگاه است. ما ضعیف نیستیم، ما را ضعیف نگه داشتهاند.
استضعاف در آموزهای دینی به حیطه اقتصاد و سیاست محدود نمیشود، بلکه به حوزههای فرهنگ و دین نیز بسط مییابد و برای توضیح علت فقر فرهنگی و ضعف ایمان برخی جوامع، به استضعاف فکری آنها ارجاع داده میشود. نظریه استضعاف به ما میگوید که بدون حذف ظالم که عامل محرومشدن اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی توست، نمیشود از وضعیت محرومیت خارج شد. آنکه با کلیدواژه "عقبماندگی"، نسبت جنوب و شمال جهانی را در مسابقه توضیح میدهد، این حقیقت را میپوشاند که شمالیها رسما تمام هست و نیست و زمین دو "قاره" (آمریکای شمالی و استرالیا) را بلعیدند، رسما دهها کشور را مستعمره کردند و این کار هنوز هم ادامه دارد که یک نمونهاش همین رژیم صهیونیستی است.
مفهوم "عقبماندگی" تو را مقصر میداند و مشکل را به عناصر فرهنگی، تاریخی یا اقلیمی تو ارجاع میدهد و نهایتا تو باید خود را اصلاح کنی و به ظالم کاری نداشته باشی. حقیقت این است که تو عقب نماندهای، اصلا مسابقهای در کار نیست، او دست و پای تو را بسته و خودش دارد میدود و میچاپد.
🔹️همه آنچه گفتم مقدمه این بند بود. پروژهای که رهبر عزیزمان در این سالها پیش برده و نظم منطقه را بازطراحی کرده، بیش از آنکه طرحی نظامی-امنیتی باشد، طرحی در لایه ذهنیت جوامع است. ساخت و معماری یک گفتمان، طرحی عظیمتر از یک طرح نظامی-امنیتی است و او این هر دو را با هم پیش برده است. اینها را از زبان کسی بشنوید که سر و کارش با فرهنگ است. طراحی یک گفتمان و تثبیتش در اذهان کاری بسیار پیچیده است؛ اینکه چطور دالهای اصلی و فرعی را کنار هم در یک زنجیره همارزی بچینی و بعد چطور این مفاهیم را در ساختمانی از آجرهای واژه نگاشت کنی و بعد چطور ذهن و احساس مخاطبان مختلف را به آن پیوند بزنی.
در کنار آن طراحی نظامی و امنیتی، پروژه زیربناییتر رهبر انقلاب طراحی گفتمان مقاومت بوده است؛ گفتمانی مبتنی بر ایده توصیفی استضعاف (ما را ضعیف نگه داشتهاند)، در تلفیق با ایده تجویزی جهاد (باید این وضعیت را به هم بزنیم). گفتمانی که بر پایههای دینی عمیق شکل گرفته، اما به لحاظ ظرفیت مفهومی میتواند حتی چپهای آمریکای لاتین را هم زیر بال و پر خود بگیرد. سربسته بگویم، حتی آن مسلمانی که حاضر نیست ذیل گفتمان اسلامی با ما سر یک میز بنشیند - چون در چارچوب آن گفتمان، سیادت را از آنِ دیگریهایی میداند- حاضر است در چارچوب این گفتمان با ما تعامل کند. لطافت این طراحی در آن است که گفتمان مقاومت، رقیب گفتمان شیعی و اسلامی نیست، بلکه در دامنه آنها و حتی زمینهساز برای آنهاست.
🔹️طراحی گفتمان مقاومت، با این حد از عمق دینی و فراگیری جمعیتی، پروژه بزرگ رهبر انقلاب در این سالها بوده که کمتر به آن التفات داشتهایم. این روزها هرچند از غم غزه میسوزیم، اما به حماسه آن نیز میبالیم و افتخار میکنیم. و این افتخار در کنار تلاشهای مجاهدان مقاومت، مرهون زحمات معمار گفتمان و میدان مقاومت است..
@Agha_najafi_ir
#دوگانه_جدید
#نظممقاومت