#تیزر_تبلیغاتی _موضوع: آژانس تبلیغاتی پرتو _آوا: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#تلفن_گویا _موضوع: آژانس تبلیغاتی پرتو _آوا: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#داستان_کوتاه ما یه همسایه داریم که سد‌ه اول زندگی رو تقریبا" رد کرده و افتاده توی سراشیبی سده دوم یه خونه دونبش آفتابگیر بزرگ داره با یه ماشین اسپورت سیاه که قیمتش با قیمت خونه من برابره پشت ماشینش یه برچسب زده و نوشته که a good day will come دقیقا" همون جمله‌ای که من معادل فارسیش رو قاب کردم و زدم به دیوار اتاق کارم یک روز خوب می‌آید من تازه امروز صبح برچسب پشت ماشین مرد همسایه رو دیدم بابت همین وقتی رسیدم سر کار تابلوی خودم رو پایین آوردم نوشته رو کشیدم بیرون و پاره‌ش کردم و انداختم توی سطل و به جای اون عکس یه زرافه دراز رو گذاشتم که مشغول خوردن برگهای بلندترین درخت آفریقاست حالا هم نشستم روی صندلی و به عکس زرافه نگاه میکنم گمان کنم امروز بزرگترین درس زندگیم رو گرفتم دیدن برچسب مشترک من و آقای همسایه فقط یه نتیجه منطقی به من میده این که یه روز خوب هیچ وقت قرار نیست بیاد! . . . روز خوب همین امروزه ... با همه سیاهیا و سفیدیاش! انتخابی جز این وجود نداره! پس زنده باد خیام ... و همین امروز و همین دم و لحظه! _متنی از: فهیم عطار (با اندکی تغییر) _با آوای: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#شعر از کوچه زیبای تو امروز گذشتم دیدم که همان عاشق معشوقه‌پرستم دیدم که ز سر تا به قدم شوق و امیدم هر چند گل از خرمن عشق تو نچیدم آن شور جوانی نرود لحظه‌ای از یاد ای راحت جان و دل من خانه‌ات آباد هرگز نشود مهر تو ای شوخ فراموش کی آتش عشق تو شود یک‌سره خاموش با اشک جگرسوز، دل سخت تو سفتم خاک ره این کوچه به خار مژه رفتم دل می‌تپد از شوق که امروز کجایی شاید که دگرباره از این کوچه بیایی _شعری از: فریدون مشیری _با آوای: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#روایت _موضوع: خلاصه ده سال دفاع و مبارزات در استان کرمانشاه _آوا: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#شعر بربود دلم در چمنی سرو روانی زرین‌کمری، سیم‌بری، موی‌میانی خورشیدوشی، ماه‌رخی، زهره‌جبینی یاقوت‌لبی، سنگ‌دلی، تنگ‌دهانی عیسی‌نفسی، خضررهی، یوسف‌عهدی جم‌مرتبه‌ای، تاج‌وری، شاه‌نشانی شنگی، شکرینی، چو شکر در دل خلقی شوخی، نمکینی، چو نمک شور جهانی جادوفکنی، عشوه‌گری، فتنه‌پرستی آسیب‌دلی، رنج‌تنی، آفت‌جانی بیدادگری، کج‌کلهی، عربده‌جویی لشکرشکنی، تیرقدی، سخت‌کمانی در چشم امل معجزه آب حیاتی در باب سخن نادره سحر بیانی بی زلف و رخ و لعل لب او شده سعدی آهی و سرشکی و غباری و دخانی _شعری از: سعدی شیرازی _با آوای: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#شعر ﻋﺎﻗﺒﺖ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﻣﺤﻮ ﻣﺸﺮﻕ می‌شود ﻋﺎﻗﺒﺖ ﻏﺮﺑﯽﺗﺮﯾﻦ ﺩﻝ ﻧﯿﺰ ﻋﺎﺷﻖ می‌شود ﺷﺮﻁ ﻣﯽﺑﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﻓﺮﺩﺍﯾﯽ ﻧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﻭ ﺩﻭﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎنی حاﮐﻢ ﮐﻞ ﻣﻨﺎﻃﻖ می‌شود ﻫﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﺳﻬﻤﯿﻪ ﺩﻝﻫﺎﯼ ﺩﻝﺗﻨﮓ ﻭ ﺻﺒﻮﺭ ﻫﻢ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺭﺛﯿﻪ ﺟﺎﻥﻫﺎﯼ ﻻﯾﻖ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻗﻠﺐ ﻫﺮ ﺧﺎﮐﯽ ﮐﻪ ﺑﺸﮑﺎﻓﺪ ﻧﺸﺎﻧﺶ ﻋﺎﺷﻘﯽﺳﺖ ﻫﺮ ﮔﻠﯽ ﮐﻪ ﻏﻨﭽﻪ ﺯﺩ ﻧﺎﻣﺶ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﻬﻤﯽ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﺎ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺧﺎﮎ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺧﻼﯾﻖ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻋﻘﻞ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﯾﮏ ﺟﻮﺭﯼ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻋﺸﻖ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻋﻘﻞ ﯾﮏ ﻧﻮﻋﯽ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻋﻘﻞ ﺍﮔﺮ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭ ﺟﻨﻮﻥ ﺷﺪ ﻋﯿﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﮔﺎﻩﮔﺎﻫﯽ ﻋﺸﻖ ﻫﻢ هم‌رنگ ﻣﻨﻄﻖ می‌شود ﺻﺒﺢ ﻓﺮﺩﺍ ﻣﻮﺳﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺁئینه‌ﻫﺎﺳﺖ ﻓﺼﻞ ﻓﺮﺩﺍ ﻧﻮﺑﺖ ﮐﺸﻒ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺩﺳﺖﮐﻢ ﯾﮏ ﺫﺭه ﺩﺭ ﺗﺎﺏ ﻭ ﺗﺐ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺵ ﻻﺍﻗﻞ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﮕﻮ ﮐﯽ ﺻﺒﺢ ﺻﺎﺩﻕ ﻣﯽﺷﻮﺩ می‌رسد ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺷﺮﻁ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽﺳﺖ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺮ ﺩﻝ ﻓﻘﻂ یک بار ﻋﺎﺷﻖ می‌شود _شعری از: قیصر امین‌پور _با آوای: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#شعر پشه‌ای در استكان آمد فرود تا بنوشد آنچه واپس‌مانده بود كودكی از شيطنت بازی‌كنان بست با دستش دهان استكان پشه ديگر طعمه‌اش را لب نزد جست تا از دام كودك وارهد خشك‌لب می‌گشت، حيران، راه‌جو زير و بالا، بسته هر سو راه او روزنی می‌جست در ديوار و در تا به آزادی رسد بار دگر هر چه بر جهد و تكاپو می‌فزود راه بيرون رفتن از چاهش نبود آن قدر كوبيد بر ديوار، سر تا فرود افتاد خونين‌بال‌وپر جان گرامي بود و آن نعمت لذيذ ليك آزادی گرامی‌تر عزيز! _شعری از: فریدون مشیری _با آوای: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#دکلمه پا می‌گذارم بر خاکی که ... بوسیدۀ قدم‌های عاشقان است! هر ذرّه‌اش نویدِ وصال می‌دهد! کربلا ... این بار نه با اشک ... که با پاهای برهنه می‌آیم ... تا شعله‌های سینه‌ام را ... بر خاک‌ریزِ غمت پهن کنم! اربعین ... نه عدد است ... نه شماره! تنها بهانه‌ایست ... برای پیوستن به آن کاروانِ بی‌بازگشت! راه طولانی‌ست ... اما هر گام ... یک "حسین" بیش‌تر ... در جان می‌رویاند! _متنی از: یلدا مجد _با آوای: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#کتاب_صوتی _عنوان: پرواز پای دماوند _اثر: محمدحسین علی‌جان‌زاده _با آوای: مسعود کرمی _طراحی و تدوین: علیرضا کسرایی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#کتاب_صوتی _عنوان: پرواز پای دماوند _اثر: محمدحسین علی‌جان‌زاده _با آوای: مسعود کرمی _تدوین: علیرضا کسرایی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی

#دکلمه ای کاروان! این جا کربلاست! خاک این صحرا هنوز با نبض دست‌های بریده عباس می‌تپد! و باد فریاد تشنه‌لبانی را با خود می‌برد که در گودال قتل‌گاه تنها ناله گریه داشتند! زینب! ای بانوی آینه‌دار حقیقت! چهل شب‌وروز بار غربت را بر شانه‌های شکسته کشیدی! در کوچه‌های شام چشمانت چراغ‌هایی بودند که ستم را می‌سوزاند و در بند اسارت نماز نشسته‌ات تکیه‌گاه آسمان شد! یادم می‌آید برادرت را بر نیزه دیدی! و طفل سه‌ساله‌ات را در آغوش مرده رباب! دیدی چگونه سنگ‌ها بر سینه علی‌اصغر فروریخت و شنیدی ناله‌های سکینه را که از پشت قفس پدر را می‌خواند! اما تو ایستادی هم‌چون کوه! در خطبه‌های آتشینت تاج یزید را به زباله‌دان تاریخ انداختی! و فریاد زدی به خدا جز زیبایی ندیدم! . . . ای زائران کربلا! پای بر این خاک بگذارید و بشنوید صدای پای زینب را که با کاروان غم از شام می‌آید! و بر مزار برادر زمزمه می‌کند سلام ای ثارالله! آمدم با دل هزارپاره اما دیدمت که در خون خفته‌ای و لبخندت گویی به من می‌گوید صبر کن که این خون فردا در رگ‌های تاریخ جاری خواهد شد! _متنی از: یلدا مجد _با آوای: مسعود کرمی #به_کانال_گویندگی_من_بپیوندید #مسعود_کرمی