و گفت: مُحبت آن بُوَد که خـویش را، جُمله به محبوبِ خویـش بـخشی و تو را هیچ بازنماند از تو! #اللهم‌_عجل‌_لولیک‌_الفرج

خدایا اگر اندوهگین شوم، تو ذخیره و مایۀ دل‌خوشی منی؛ و اگر از هر دری محرومم کنند، تو محلّ رفت و آمد منی؛ و اگر در فشار و سختی قرار گیرم، کمک خواهی‌ام از وجود توست؛ و آنچه از دستم رود، عوض و بدلش نزد توست؛ و برای هر چه فاسد شود، مایۀ اصلاح پیش توست؛ و هر آنچه را ناپسند داری، تغییرش به دست توست؛ خدایا پیش از بلا، به تندرستی و عافیت؛ و قبل از درخواست، به توانگری؛ و پیش از گمراهی، به هدایت بر من منّت گذار؛ و مرا از سختی و دشواری آزار بندگان بازدار و ایمنی روز قیامت را نصیبم کن و ارشاد کردن نیکو و خوب را به من عطا فرما. •صحیفهٔ‌عزیز‌سجادیه، دعای‌بیستم•

برای ظهورش؛ یک #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج از سر نیاز و از صمیم قلب بگویید...

میفرمود: ای #دنیا؛ به خدا سوگند! اگر شخصی بودی که میشُد آن را دید، و قالبی محسوس داشتی، حدود خدا را بر تو جاری می كردم! • به خاطر بنده‌هایی كه آنها را با آرزوهایت فریب دادی.... نهج‌البلاغه،نامه۴۵

میفرماد اگه میخوای گناه‌های چشمات بخشیده بشه، یه کتاب از فضائل امام علی بردار بخون.

حاج شیخ جعفر شوشتری در یکی از جلساتشون منبر رفتند و فرمودند: "بسم اللّٰه الرحمن الرحیم آهای مردم! خدا هم هست والسلام" از منبر پایین آمدند و رفتند ..

یکی از قشنگ‌ترین دعاهایی که شنیدم الهی مولا داخل قنوتشون بگن: خدایا واسه منِ مهدی نگهش دار..

هدف یک مسلمان تشکیل جامعه توحیدی نیست. هدف یک مسلمان فقط تسلیم امر الهی بودن در تمام جنبه‌هاست در عین ‌حال در مسیری که ‌برای رسیدن‌ به حد اعلای عبودیت و بندگی تلاش می ‌کند، به اقتصاد سالم هم خواهد رسید ، عدالت و نظام صحیح اجتماعی را هم پیدا خواهد کرد. انسان خلوت و خلوت انسان| شهید دکتر دیالمه

مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را! #اللهم‌_عجل‌_لولیک‌_الفرج

" انّ الانسان خُلِقَ هَلوعا " که انسان بسیار حریص، و کم طاقت آفریده شد! [ المعارج،۱۹ ] • خداوند هر چیزی به انسان میبخشد؛ طمعِ آن را نیز به او میدهد! چگونه؟! _ او تمام آرزویش این است که ازدواج موفق و خوبی داشته باشد. خداوند این ازدواج را به او میبخشد و خیلی هم موفق. بعد از مدتی طمع به سراغش می‌آید که من میتوانستم، توجهات بیشتری را به خودم جلب کنم! یا با فرد بهتری ازدواج کنم. اینجاست که عیب‌های طرف مقابل را بیشتر میبیند و کار به طلاق میکشد؛ آن هم فقط با یک طمع کوچک. شاید درست است که میگویند: چشم و دل سیر ها؛ از چشم و دل پاک‌ها برترند...!

[ وَ فَرَّغْ قَلْبِي لِمَحَبَّتِكَ ] قلبم را از همه‌چیز تهی ساز تا جای محبت تو باشد(:🌱 صحیفه سجادیه، دعای۲۱

نه دَم باقی نه غم باقی #هوالباقی

قلبم به شوقِ با تو نشستن کشیده پر! «عاشق همیشه سمتِ چپ سینه‌اش تهی‌ست» #یااباعبدالله 🍃

☘سلام ما بر علی اکبرِ لیلا☘ می ایستم امروز خدا را به تماشا ای محو شکوه تو خداوند سراپا ای جان جوان مرد،به دامان تو دستم من نیز جوانم،ولی افتاده ام از پا آتش بزن آتش به دلم،کار دلم را ای عشق مَینداز از امروز به فردا آتش بزن آتش به دلم،ای پسر عشق یعنی که مکن با دل من هیچ مدارا با آمدنت قاعده ی عشق به هم خورد لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا تا چشم گشودی به جهان ساقی ما گفت: «اَلمِنَّةُ لِلَّه که در میکده شد وا...» اَبروی تو پیوسته به هم،خوف و رجا را چشمان تو کانون تولا و تبرا ای منطق رفتار تو چون خُلق محمد(ص) معراج برای تو مُهَیاست،بفرما! این پرده ای از شور عراقی و حجازی است پیراهن تو چنگ و جهان،دست زلیخا لب تشنه ی لب های تو،لب های شراب است لب وا کن و انگور بخواه از لب بابا دل مانده که لب های تو انگور بهشتی است یا شیرخدا روی لبت کاشته خرما عالم همه مبهوت تماشای حسین است هر چند حسین است تو را محو تماشا چون چشم تو دل می برد از گوشه نشینان شد گوشه ی شش گوشه برای تو مهیا از گوشه ی شش گوشه دلم با تو سفر کرد ناگاه درآورد سر از گنبد خَضرا مجنون علی شد همه ی شهر ولی من مجنون علی اکبر لیلام به مولا... 🖋سید حمید رضا برقعی میلاد با سعادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) و روز جوان بر همه ی عزیزان مبارک باد⚘

در بین فرزندان بنی هاشم تنها به حضرت علی اکبر علیه‌السلام لقب (نَارِئُ القُرَی) داده‌اند. و این لقب به کسی گفته می‌شد که بر بام خانه خود، شعله آتشی را بر می‌افروخت تا اگر مستمندی یا بیچاره‌ای و یا مهمانی که پناه ندارد، به سمت شعله‌های کرامت بیاید و پای سفره اطعام و مهمان نوازی‌اش بنشیند. و این شخص، به قدری هیزم میهمان نوازی اش را زیاد می کرد که هر فقیر و درمانده‌ای از دورترین نقطه آن را می‌دید و نظرش را جلب می‌کرد.

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی سال نو و عید باستانی نوروز مبارک باشد بر شما عزیزان سالی پُربار و توأمان با موفقیت، سلامتی و شادی را برایتان آرزومندیم.🌱🌱

ومراازكسانى‌قرارده‌ كه‌شيوه‌شان‌آرام‌گرفتن‌به‌درگاهِ‌توست…🍃

در عبادت، باید خداوند متعال اذن و اجازه داده باشد. این چنین نیست که هر لحظه بتوانی هر اراده‌ای را اعمال کنی. فرقی نمی‌کند چه برای خوب شدن و چه برای بد شدن، نیاز به اجازه او داری. ممکن است از این حرف تعجب کنید ولی خدا اجازه سقوط را هم به هر کسی نمی‌دهد. اگر به رابطه با خدا این گونه نگاه کنیم، ارتباط و گفتگو با خدا خیلی جذاب می‌شود. قبل از نماز درباره نماز با خدا گفتگو کنیم و از او بخواهیم که ما را بپذیرد و اذن ورود به حریم کبریایی‌اش را بدهد، بعد از نماز هم درباره نماز با خدا گفتگو کنیم. همان طور که در هنگام ورود به حرم مطهر ائمه(ع) از آن‌ها اذن دخول می‌گیریم و معتقدیم که آن‌ها حی و زنده هستند، قبل از ورود به نماز هم کسب آمادگی کرده و دربارۀ نماز با خدا صحبت کنیم. برخی دعاهایی که از معصومین رسیده و خواندنش قبل و بعد از نماز توصیه شده نیز به نوعی، گفتگو با خدا و ایجاد آمادگی برای ورود به نماز یا گفتگو درباره نمازی که خوانده‌ایم است. #رابطه_عبد_و_مولا

-میگفت.. همه‌ی ماه‌های طول سال از نظر رحمت و لطف و فضیلت، در ماه رمضان جمع شده است و همه‌ی خوبی‌ها و فضیلت‌های این ماه در شب قدر گرد آمده است. عمل در شب قدر معادل با هزار شبی است که شب قدر در آن نباشد.🖤 -آیت‌الله‌خوشوقت- • @aghigheshgh •

امشب فقط ظهور تورا میخواهیم #یاصاحب‌الزمان🖤

اکنون سه دسته‌ایم برای قطع سه سر از اژدهای فساد و خون‌ریزی در اسلام؛ تا امت را از این همه اختلاف و تفرقه برهانیم. دسته‌ای به شام برای کشتن ظلم معاویه دسته‌ای به مصر برای کشتن مکر عمروعاص و ما؛ دسته‌ای به کوفه برای کشتن عدل زیاده‌ی علی. امشب وقتی هرکدام به محرابی امام قوم خویش است، برق سه شمشیر نجاتی خواهد شد بر امت متفرق اسلام. پس ای شمشیرها نلرزید و استوار باشید که امشب انتقام خون‌های صفین و نهروان بر شماست. عبدالرحمن این‌ها را گفت و اشاره کرد به شبیب و آرام گفت که دیگر تکرار نمی‌کنم، وقتی جماعت در سجده‌اند برمیخیزی و فرق علی را دو نیم میکنی؛ تو اگر موفق نشدی یا کشته شدی، پس من کشنده علی‌ام. در سحر نوزدهم، وقتی جماعت در سجده بود، شمشیر بلندی از بین جماعت بالا رفت. فریاد الله‌اکبری هم. اما به طاق کوتاه مسجد کوفه گیر کرد و لغزید و مردم گرفتندش. شبیب بود. علی انگار که هیاهوی مسجد را نمی‌شنود، باز به سجده رفت. عبدالرحمن این بار در میان هیاهو کار نیمه را تمام کرد. خون خلیفه، شتک زد به محراب و منبر. عمامه از میان دو نیم. فردا خبر در بلاد اسلام پیچید که ظالم و مکّار جان به در بُردند، و تنها سومی بود که فرقش شکافت. بله... عدالت می‌میرد، و ظلم و مکر می‌ماند. «مهدی مولایی» به اقتباسی اندک از «مجلس ضربت زدن» از بهرام بیضایی #شب_قدر