#عقیقشعر
میبینمت میانۀ میدان غریبتر
یعنی که از تمام شهیدان غریبتر
میدان چقدر دستخوش عمروعاصها
بر نیزه است یکسره قرآن غریبتر
میبینمت که خسته و مجروح میروی
میبینم از همیشهات ای جان غریبتر
در غربت بقیع، شبانگاه میوزد
موسیقی ملایم باران غریبتر
باران مگر بیاید و کاری کند دریغ
آنجا گل است وقت بهاران غریبتر...
هر شب شمیم گمشدۀ یاس با تو بود
هر روز در مدینه کماکان غریبتر
افسوس کوفهکوفه خوارج هنوز هست
رسم نفاق -سکۀ رایج- هنوز هست
او کیست بر نخیله که خنجر کشیده است
شولا میان معرکه بر سر کشیده است
سنگر گرفته پشت سرت در پناه نخل
خود را کنار از آن همه لشکر کشیده است
کوفیست... بر سیاهی پیشانیاش کسی،
تصویر ابنملجم دیگر کشیده است...
پرتاب کرده دشنۀ مسموم، ناگهان
آتش از آن به خانۀ حیدر کشیده است
بر دوش کوچههای مدائن چه میکنی؟
در ازدحام لشکر خائن چه میکنی؟
وقت جهاد با تو موافق نبودهاند
یک روز بین معرکه صادق نبودهاند
در برگریز حادثهها رنگ باختند
انگار از تبار شقایق نبودهاند
آن شبه مردها که فقط طعنه میزدند
با چشمهای شبزده، عاشق نبودهاند
گویی تو را به دوش پیمبر ندیدهاند
در اقتدا به چشم تو لایق نبودهاند
گیرم شبی حدیث کسا را نخواندهاند
یک صبح نیز چشم به مشرق نبودهاند؟
والشمس و والضحی مگر از یاد رفته بود
مردان آفتابی سابق نبودهاند
حتی تو را به معرکه تکفیر کردهاند
قومی که غیر آینۀ دق نبودهاند
عمار کو که عرصه سراسر غبار شد
ابر سیاه تفرقهها آشکار شد
ترکیببند، شعلهور از آه میشود
این بند آخر است که کوتاه میشود
انگار در مدینه دلم سینه میزند
یا در بقیع همنفس چاه میشود
گویی امام بین حرم راه میرود
تا شهر غرق ذکر هوالله میشود
ترکیببند از جگرم قطعه قطعهایست
نذر ضریح گمشدۀ ماه میشود
اینجا نشسته جامهدران گریه میکنم
شهری از استغاثهام آگاه میشود...
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#محمدحسین_انصارینژاد
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیقشعر
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان
که ضرب تیغ میدان می دهد سیّاس را برهان
سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ
اگر هم بسته باشد مجتبا با دشمنش پیمان
ولایت چیست؟ رختی که فقط بر او برازنده است
خلافت چیست بعد از او؟ به مشتی چارپا پالان
حسن اصل کرامت بود عالم بر درش سائل
حسن عقل مجسم بود عالم بی حسن نادان
حسن تنها نه در منزل اسیر حیله ی زن بود
که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان
حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او
حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان
به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامه ی احمد
بروی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان
بپرس از کوچه ها بعد از علی ابن ابی طالب
کدامین شانه در تاریکی شب می برد انبان؟
کسی که گرد فرشش را تبرک می برد جبریل
نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان
معزّ المومنین است او بپرس از مردم نجران
کریم اهل بیت است او بپرس از سوره انسان
خوشا بر من که در عالم امامی این چنین دارم
که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان
شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن
سر و جانم فدای این دو سید این دو تا سلطان
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#سعید_تاج_محمدی
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیقشعر
هر قدر که میخواست گدا، شاه کرم داشت
آن قدر که پیش کرمش، خواسته کم داشت
در خانهٔ او بود که در اوج غریبی
دلهای غریبان جهان، راه به هم داشت
دلخوش به نفسهای مسیحایی او بود
شبهای مدینه که فقط غربت و دم داشت
داغی شده بر سینه غمهای وسیعش
یک کوچۀ باریک که بیش از همه غم داشت
راحت شد از اندوه جفاکاری یاران
ای کاش که یاری به وفاداری سَم داشت
ای آینهها آینهها! ذکر بگیرید
ای کاش حرم داشت، حرم داشت، حرم داشت...
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#زهرا_بشری_موحد
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
اشعار شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
👇👇
https://aghigh.ir/fa/news/127630
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
هدایت شده از عقیق
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای آنکه تن سرخ تو آموخت به تاریخ
کشته شدن و زنده ذلت نشدن را ...
شعرخوانی #غلامرضا_طریقی در رثای #حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیقشعر
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند
صف جن و ملک با زائرانت همقدم هستند
به عشقت از عوالم، خیل خاطرخواه میآیند
زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد
زمین و آسمان با زائرانت راه میآیند
ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا
به شوق دیدن تو پابهپا، همراه میآیند
گروهی غرق توصیفاند و مستِ مدح چشمانت
گروهی روضهخوان، با سیل اشک و آه میآیند
به شهرت میرسند و حال و روز شهر بارانی است
پر از بغضاند و نمنم تا دم درگاه میآیند
مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست
به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه میآیند
قیامت کردهای، انگار تصویریست از محشر
که دوشادوشِ هم نزدت گدا و شاه میآیند
نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم میگیرند
به لطف گوشهچشمت آخرش کوتاه میآیند
#زیارت_اربعين
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیقشعر
این روزها پر از تبِ مولا کجاییام
اما هنوز کوفهای از بیوفاییام
هم زخم میزنم به تو هم دوست دارمت
در گیر و دار تیرگی و روشناییام
گم کردهام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستاییام
گفتند کربلای زمینی... نیامدم
حالا که راه بسته شده من هواییام
این بار چندم است که تا مرز آمدم
آه از شکستهبالی و بیدست و پاییام...
پلکم که گرم میشود از خواب میپرم
با سُرفههای همسفر شیمیاییام
آوردهام بضاعت مزجاة قوم را
انگشتر «عزیز»م و تسبیح «دایی»ام
آوردهام پناه به ششگوشهٔ غمت
برگشتهام به اصلیَتِ نینواییام
دستت همیشه روی سر ما پیادههاست
این اربعین به لطف خدا کربلاییام...
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#زیارت_اربعين
#حسن_بیاتانی
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیقشعر
"بر شاهراه آسمان پا میگذارم
این کفشها دیگر نمیآید به کارم
آوردهام آهِ دلِ جاماندهها را
سنگینی آن بغضها شد کولهبارم
آوارهتر از رودها، صحرا به صحرا
خود را به امواج خروشان میسپارم
پاداش حج، در هر قدم! اجر کمی نیست
شکر خدا این گونه طی شد روزگارم
لبخند شوقی نان و خرما دست من داد
از پینههای دستهایش شرمسارم
تیر هزار و سیصد و هشتاد و هشت است
تا کربلا زخم تنت را میشمارم
این ازدحام شهر، خلوتگاه راز است
من هم دلم را با تو تنها میگذارم
ذکر مصیبت میکند لبهای خشکت
بر زخمهای تو چگونه خون نبارم؟
در کربلای غربت تو، تاب ماندن...
از کربلایت پای برگشتن ندارم
من آمدم، بیشک تو هم میآیی آخر
ای مهربان! ای روشنیبخشِ مزارم!
از راه برمیگردم اما از تو هرگز..."
#زیارت_اربعين
#عباس_همتی
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیقشعر
"پای زخم آلود من! طاقت بیاور میرسی
صبح فردا محضر ارباب بیسر میرسی
صبح فردا پابهپای اشک بانوی دمشق
زخمی و رنجور... پابوس برادر میرسی
ای دل بیتاب من! آرامشت را حفظ کن
شک نکن فردا به آن غوغای محشر میرسی
چشم گریانم! صبوری کن که پیش از آفتاب
روبروی صحن گلهای معطر میرسی
چشم در چشم هزار آیینۀ بیرق به دوش
وقت ندبه، در حرمهای مطهر میرسی...
یک قدم باقیست تا آن اجتماع قلبها
میرسی ای دیده! با شور مکرر میرسی...
رود رود گریه و لبیک و بیرقهای سرخ
یک ستون مانده... به آن دریای احمر میرسی
کربلا... وقت اذان ظهر... روز اربعین
لحظۀ ذکر مصیبتهای خواهر میرسی
عطر یاس دلنشینی میوزد در بادها
پای من! روزی به خاک پاک مادر میرسی
صبح نزدیک است... آری... صبح موعود عزیز
حتم دارم که به آن روز مقدر میرسی"
#زیارت_اربعين
#مریم_سقلاطونی
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیقشعر
"ای سمت خود کشانده خواص و عوام را
دریاب این سپاه پیاده نظام را...
هر کس سلام داد تو را در سفر، گرفت
در موکب نخست، جواب سلام را
از دست خادمان تو نوشید هر که چای
یکجا چشید لذت شُرب مدام را...
گفتم که «السلامُ عَلی مَن بَکَتهُ…» برد
اشک علیالدوام ، قوام کلام را
«ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش»
ما قابلیم نوکری این امام را
پای پیاده آمدم و روی من سیاه!
پای برهنه نیستم این چند گام را
با دست خالی آمدم و روی من سیاه!
چیزی نبود قابل عرض این مقام را
مصراع آخر است، رسیدیم کربلا
باید چه کرد این همه حُسن ختام را؟"
#زیارت_اربعين
#محمد_حسین_ملکیان
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیقشعر
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمی است در دل جامانده های کربوبلا
که هرچه هست، یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفته است، بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفته است، کمسعادت نیست
و آن کسی که در این راه اهل دل باشد
مدام اهل گله کردن و شکایت نیست
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نباید اینهمه دلدل کند که فرصت نیست
#زیارت_اربعين
#جامانده_ها
#مریم_کرباسی
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
بساط کفر را بر هم زده طوفان الاقصی
به صهیون سیلی محکم زده طوفان الاقصی
خروشی در فضا پیچید و غافلگیر شد دشمن
به حول الله از حق دم زده طوفان الاقصی
هراسان باش ای ظلمت صدای نور میآید
همین فریاد در عالم زده طوفان الاقصی
به صبر و استقامت با خلوص و معرفت ، بوسه
به پای قائدِ اعظم زده طوفان الاقصی
همانا بشنوید این صیحۀ آخر زمانی را
به اقلیم شرف پرچم زده طوفان الاقصی
به پیش ای قلّه پیمایان غیرت فتح نزدیک است
در اوج اردوی مستحکم زده طوفان الاقصی
شنو آوای اَلقُدسُ لَنا از نای حزب الله
دلِ سرگشته را بر یم زده طوفان الاقصی
#حاج_ولی_الله_کلامی_زنجانی
#طوفان_الاقصی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem