مراسم تشیع استاد مرحوم #عباسعلی_براتیپور دوشنبه چهارم اردیبهشت ماه در حوزه هنری تهران برگزار شد
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
خدا این بار میخواهد سپاهش خار و خس باشد
برای خواری دشمن همین بایست بس باشد
خدا اهل ستم را بر زمین گرم خواهد زد
و شاید از زمین گرم منظورش طبس باشد
طبس را شهر بیدیوار میپنداشتید اما
گمان هرگز نمیبردید مانند قفس باشد
طبس با خاکریز جبهه یکسان است تا وقتی
که ما را دشمنی همچون شما در پیش و پس باشد
غم این خاک بالین شما را سخت میگیرد
غمش حتی اگر اندازۀ بال مگس باشد..
برای جبهه دلتنگیم و میجنگیم و میجنگیم
و میجنگیم و میجنگیم تا وقتی نفس باشد
#محمدحسین_ملکیان
#شعر_ضد_استکباری
#طوفان_طبس
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
دلِ آیینه، گریان بقیع است
غم و اندوه، مهمان بقیع است
مدینه شمع روشن کن که هرشب
شب شام غریبان بقیع است
نه گنبد نه حرم نه آستانی
نه خادم تا از او پرسی نشانی
زیارتنامۀ این چار قبر است
عزا و اشک و آه و نوحهخوانی
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#میثم_مومنی_نژاد
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
بقیع بُقعه ندارد، ولی بقا دارد
ضریح و صحن ندارد، ولی صفا دارد
برای گنبد و گل دسته که نیامده است
گدا به خانهی ارباب التجا دارد
کنار صحن و سرای پیمبر اکرم
خرابه بودن آن آستان "چرا" دارد
به احترام امامان شیعه در آنجا
اگر مدینه بسازیم باز جا دارد
جبین بسای به خاک درش که این درگاه
به قدر چشم همه خلق توتیا دارد
به جبرئیل کند فخر از سعادت خویش
کبوتری که در آنجا برو بیا دارد
کجا رواست که قبرش غریب و ساده شود
کسی که در همه تاریخ آشنا دارد
بقیع و غربت آن را چه خوب میفهمد
دلی که اُنس به گُلدستهی رضا دارد
به خط خون به سر کوچهی بنی هاشم
نوشتهاند که "یک دست هم صدا دارد"
به خاکبوسی آن آستان مرا ببرید
که این گلوی رمق دیده عقدهها دارد
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#سیدروح_الله_مؤید
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
صحنهای بس جانفزا و دلنشین دارد بقیع
رنگوبو از لالههای باغ دین دارد بقیع
گشته دامانش زیارتگاه قرص آفتاب
سایه از بال و پر روحالامین دارد بقیع
زآسمان وحی دارد در بغل خورشیدها
گر چه جا در دامن خاک زمین دارد بقیع
تا چراغش قبر بیشمع و چراغ مجتباست
روشنی در دیدۀ اهل یقین دارد بقیع
خرمنی از مشک جنّت بر سر هر تل خاک
از غبار قبر زینالعابدین دارد بقیع
تا توسل بر مزار حضرت باقر برند
یک جهان دل در یسار و در یمین دارد بقیع
صادق آل محمّد خفته در آن خاک پاک
راستی فیض از امام راستین دارد بقیع
لالۀ عباسی از دامان پاکش سر زند
خُرّمی از تربت امّالبنین دارد بقیع
قبر ابراهیم را بگرفته در آغوش جان
فیضها از پیکر آن نازنین دارد بقیع
خاک آن صحرا صدف، دُرّ فاطمه بنت اسد
گوهری چون مادر حبلالمتین دارد بقیع
پیکری گم گشته در اشک امیرالمؤمنین
لالهای از رحمةللعالمین دارد بقیع
بر مشام «میثم» آید بوی قبر فاطمه
تربتی خوشبوتر از خلدبرین دارد بقیع
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#غلامرضا_سازگار
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست
یا از صدای آشنایی، ردّ پایی نیست
طوفانی از اندوه، دلتنگی، پریشانی
جاریست در این دشت، اما ناخدایی نیست
مرزی فراتر از زمین و آسمان دارد
بیوسعت این خاک، گویا ماورایی نیست!
قندیل آه عاشقان، فانوس شرم ماه
مشتی ستاره، بیش از اینش روشنایی نیست
در غربت این دشت، اما آنچه میپیچد
تنها هیاهوی سکوت است و صدایی نیست
هر یک بقیع کوچکی در سینهمان داریم
ماییم و اندوهی که آن را آشنایی نیست
بر شانههای غربت ما، زخم میروید
زخمی که او را ابتدا و انتهایی نیست
ماییم و، ارث چارده قرنِ عزا، آری!
غمگینتر از این قصه، گویا ماجرایی نیست
در شعلههای شرم میپیچم که میبینم
شعرم به یاد غربتش، شعر رسایی نیست
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالماند
قبرشان قبلهست حالا بیحرم یا با حرم
یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم
یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم...
اوج غربت در کدامین داغ معنا میشود
این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟
فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر
خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم...
در مدینه کاخها با خاک یکسان میشوند
بعد از آن، از دور چون دُرّ میشود پیدا حرم
گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست
داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم
یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه
پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم
ناله میزد مادری با اشک، واویلا حسین
ناله میزد خواهری با اشک، واویلا حرم
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#علی_ذوالقدر
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
هر چقدر این خاک، بارانخورده و تر میشود
بیشتر از پیشتر جانش معطر میشود
این حریم آسمانی گنبدش فیروزهایست
روز و شب مفروش با بال کبوتر میشود
هر رواقش آینه در آینه نور است، نور
صحن در صحنش صلات ظهر، محشر میشود
دل تمنا میکند «باب الکرم» را، عاقبت،
با امام مجتبی، اینجا مُیسّر میشود
«قال باقر»، «قال صادق» مینشیند بر زبان
دور تا دور حرم یک روز، منبر میشود
کربلا هم میرسد اینجا لبی را تر کند
طرح سقاخانهها روزی مُقدّر میشود
روضهخوان اینجا نشسته روضهخوانی میکند
در دلم تازه غم و اندوه مادر میشود
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#فاطمه_نانی_زاد
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
چشمم همین که گشت خوشاقبال، گریه کرد
یاد بقـیع کرد و به هر حـال گریه کرد
همراه چار قـبلۀ حاجـات اشک ریخت
هـمپـاى چـار کـعـبـۀ آمـال گـریه کـرد
«یکباره چار کوه کجا بر زمین نشست
هفت آسمان به هشتم شوّال گریه کرد»
در کوچه، مادرى به زمین خورد و مجتبى
با یادِ آن شکـسـته پـر و بال گریه کرد
با یـاد نـیـنوا چـه به سـجّـاد مىگـذشت
بعد از پدر، قریبِ چهل سال گریه کرد
با داغ باقـر و غـم صـادق دلم شکست
حتّى به روی شانۀ من، شال گریه کرد
بعـد از مـدیـنه، نـوبت کـربـبـلا رسـید
آن جا که تل به سر زد و گودال گریه کرد
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#محمد_حسین_مهدی_پناه
بیت داخل گیومه از #جواد_هاشمی_تربت
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
رفت و با خون خودش باز به ما ثابت کرد
وطنم پر شده از نام سلیمانیها
#شهید_آیت_الله_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#فائزه_امجدیان
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر
پریشان است احوال من از حالی پریشان تر
مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند
و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر
گمان ذره ها خاموشی خورشید بود اما
نفهمیدند بیش از پیش می گردی فروزان تر
ولی می بینم این بدکارها از کار خود روزی
پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان تر
دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد
بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان تر
تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب
ولیکن در وجود خاکیت قدریست پنهان تر
رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت
چه می بیند که برمی گردد از پیش تو بی جان تر
تو می باری به حال زائر و زائر به حال تو
تو از دل می شوی ویران تر و دل از تو ویران تر
برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را
بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#محمدعلي_بياباني
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
در آفتاب تو انوار کبریاست، مدینه
به سویت از همه سو چشم انبیاست، مدینه
اگرچه گرد غریبی نشسته بر در و بامت
هماره با دل ما نامت آشناست مدینه...
کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟
که گرم زمزمه و ناله دعاست؛ مدینه
به اشک دیدۀ مهدی، به خون دیدۀ زهرا
مزار فاطمه و محسنش کجاست؟ مدینه
صدای نالهای از کوچه میرسد، به گمانم
صدای نالۀ جانسوز مجتباست، مدینه
چرا خراب نگشتی در آن غروب غمافزا؟
که فاطمه ز خدا مرگ خویش خواست، مدینه
به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی
که روز تو چو شب تیره غمفزاست، مدینه...
سرشک دیدۀ مولا گذشت از سرِ هستی
اگرچه گریۀ او در تو بیصداست مدینه
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#غلامرضا_سازگار
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
پشت این پنجره هرچند که غم خواهم خورد
به ضریحی که ندارید، قسم خواهم خورد
به ضریحی که ندارید قسم، آقایان!
محشر از رفتن در نار قلم خواهم خورد
تولیَت دست محبّان رضا میافتد
از غذاهای پُر از نور حرم خواهم خورد
اشک را با نفس لطف شما مثل شراب
معجزه کرده و از دست خودم خواهم خورد
وسط صحن شما مست قدم خواهم زد
جرعه در جرعه به هر صحن کرم خواهم خورد
ارزشم هست همانقدر که عاشق باشم
نانْ سر سفره اگر گریه کنم خواهم خورد
حال اگر مثل کبوتر بشوم خوشحالم
دانهی عشق، چه بسیار چه کم، خواهم خورد
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#مجید_لشگری
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست
چه دستها که رسیدهست تا بقیع از دور
که قد کشیدن زائر به قامت و قد نیست
نه صحن مانده، نه ایوان، نه آینه، نه رواق
اگرچه خاک، دلیل نبود مرقد نیست
همیشه حس زیارت حرم نمیخواهد
که گاه عرض ارادت به رفت و آمد نیست
برای بودن در زیر آفتاب اینجا
میان ماندن و رفتن کسی مردد نیست
«دعای سوتهدلان مستجاب، خواهد شد»
در این حرم که اجابت به طاق و گنبد نیست
بقیع، خاکی عشق است پس بگو شاعر
اگر به شوق ضریح آمده، نیاید، نیست
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#محسن_ناصحی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
ای آنکه نور عشق و شرف در جبین توست
روشن، سرای دل ز چراغ یقین توست...
مهر رسولِ نور، تو را برده سوی نور
این رشتۀ سعادت و حبل المتین توست
در یاری رسول خدا، جان دشمنان،
آتش گرفته از نفس آتشین توست
بر روی مرگ خنده زدی در شب وداع
تا گفت مصطفی که شب آخرین توست
ای سرو سربلند و سرافراز باغ دین
از چه به خاکِ غم، سر شور آفرین توست
از آن زمان که ریخته خونت به روی خاک
صحرای لالهزار اُحد شرمگین توست...
از اشک فاطمه ز دل خاک گل دمید
آنجا که بین خاک تن نازنین توست...
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#شهادت
#سید_هاشم_وفایی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem