eitaa logo
نوشته‌ها
841 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
647 ویدیو
32 فایل
اینجا به یاری خدا از خانواده، زنان، سیاست، مبانی تمدن غرب و نقد اندیشه‌ها می‌نویسم. «اللهم اجْعَلنی مُجَدِّد دینک و مُحیِ شَریعَتِک» نقدی داشتید اینجا بهم بگید👇 https://harfeto.timefriend.net/17335852547776 @ma_3461 ایتا اینستاگرام @maryam_ordouei
مشاهده در ایتا
دانلود
یه جمله حضرت آقا چند روز پیش در دیدار با خانواده شهدا گفتند که:«به تعبیر قرآن کریم، عقب‌نشینی غیرتاکتیکی در هر میدانی چه عرصه نظامی و چه میدان‌های سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی، غضب الهی را به دنبال دارد.» حالا اگر زنان محجبه و چادری ما با تبلیغات حجاب استایل‌ها از پوشش برتر عقب‌نشینی کنند و به بهانه‌ی راحتی و غیره پشت کنند به چادر آیا عذاب الهی به دنبال نخواهد داشت؟ این روزها وقتی برخی زنان و دختران فامیل رو می‌بینم که عقب‌نشینی کردند و حتی از عبا هم عقب‌تر رفتند واقعا ناراحت می‌شم.
🔰پنجه‌های آهنین پشت دست‌کش‌های مخملین اخیرا ترامپ در یکی از میتینگ‌های انتخاباتی‌ش در رابطه با زنان افغانستان نطق‌هایی داشته یا بهتر است بگویم اعترافاتی کرده و روکش مخملی از پنجه‌ی آهنی آمریکا کنار زده که چگونه زیر دستکش مخملی دفاع از حقوق زنان در تلاش برای بی‌حجاب کردن زنان افغانستان بوده است. او می‌گوید:« من مصاحبه‌ای با زنان افغانستان دیدم که خودشان می‌گفتند ما می‌خواهیم حجاب داشته باشیم؛ زنان افغان هزاران سال است که محجبه بوده‌اند. لعنتی‌ها چرا رفتیم اونجا و بهشون گفتیم حجابشون رو بردارند؟» وقتی کلیپ صحبت‌های ترامپ را دیدم...در ادامه بخوانید @aghletarif
🔰پنجه‌های آهنین پشت دست‌کش‌های مخملین مراجعه به تصویر اخیرا ترامپ در یکی از میتینگ‌های انتخاباتی‌ش در رابطه با زنان افغانستان نطق‌هایی داشته یا بهتر است بگویم اعترافاتی کرده و روکش مخملی از پنجه‌ی آهنی آمریکا کنار زده که چگونه زیر دستکش مخملی دفاع از حقوق زنان در تلاش برای بی‌حجاب کردن زنان افغانستان بوده است. او می‌گوید:« من مصاحبه‌ای با زنان افغانستان دیدم که خودشان می‌گفتند ما می‌خواهیم حجاب داشته باشیم؛ زنان افغان هزاران سال است که محجبه بوده‌اند. لعنتی‌ها چرا رفتیم اونجا و بهشون گفتیم حجابشون رو بردارند؟» وقتی کلیپ صحبت‌های ترامپ را دیدم تصاویر پروپاگاندای رسانه‌ای آمریکا برای همراه کردن مردم جهان به جهت حمله به افغانستان و مشروعیت دادن به حضور ناتو در خاک این کشور جلوی چشمانم رژه رفتند. مثلا تصویر دختری افغان با صورتی دفرمه شده بر روی جلد مجله‌ی تایم و مقاله‌ای با این تیتر که «اگر افغانستان را ترک کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟» یا بیلبوردهایی که در سال 2012 سازمان عفو بین‌الملل ایالات متحده پیش چشمان مردمان غرب نصب کرد، در حالی‌که زنان برقع‌پوش افغانستان را در مرکز تصویر قرار داده بود تیتر زد:« حقوق بشر برای زنان و دختران در افغانستان!» و در گوشه‌ی دیگر تصویر با شعار «ناتو: پیشرفت را ادامه دهید» اذهان را برای تداوم حضور در افغانستان آماده می‌کرد. تصویری که تحلیل آن خیلی هوش زیادی نیاز نداشت. حتی هافینگتون پست در آن زمان حضور ناتو در افغانستان را «نخستین جنگ فمنیستی» ‌دانست. پس از 11 سپتامبر آمریکا در حالی به بهانه‌ی دفاع از حقوق زنان در برابر طالبان قدم بر خاک این کشور گذاشت که سال‌ها قبل‌تر، از زمان ریاست جمهوری ریگان، سیاست خارجی‌ش را حمایت از «مبارزان آزادی» اسلامی یا همان رشد و تکثیر طالبان قرار داده بود. در واقع سیاست‌های مداخله جویانه‌ی سازمان سیا بود که مدارس سکولار در افغانستان را به سمت آموزش‌های ستیزه‌جویانه‌ی مثلا اسلامی با تحریف معنای جهاد سوق داد. بعدتر مدارس دینی تحت حمایت سیا از 2500 مدرسه در سال 1980 به 39000 رسید. دانش‌آموزان افغان طرح درس‌هایی را می‌گذراندند که پر از آموزه‌های خشونت‌آمیز تکفیری بود. رشد قارچ‌گونه‌ی اسلام طالبانی بعدها بهانه‌ای شد برای تجاوز به خاک افغانستان و توجیه حضور نظامیان ناتو برای محافظت از زنان در برابر محدودیت‌های طالبان!!! خانم گارگی باتاچاریا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شرق لندن در کتابی با عنوان «مردان قهوه‌ای خطرناک» به سوء استفاده‌ی کشورهای غربی از فمنیسم در سیاست خارجی‌شان می‌پردازد و در بخشی از کتاب می‌نویسد: «این ادعاهای فمینیستی که در برخی واکنش‌های سران ایالات متحده دیده می‌شد برای عموم مردم آمریکا عجیب بود؛ چراکه دولت بوش آشکارا و به شدت مخالف هرگونه گسترش حقوق زنان در داخل یا خارج آمریکا بود. مخاطبانی که از این مسائل آگاه بودند ادعاهای فمینیستی دولت در جنگ علیه تروریسم را چیزی بیش از یک پوشش برای یک تلاش امپریالیستی اقتصادی، برای حفاظت از دسترسی خود به منابع ژئوپلیتیکی، نمی‌دانستند.» باتاچاریا در بخشی دیگر از کتاب نسبت به این واقعیت که هنوز زندگی زنان در افغانستان مملو از خطر و سرکوب است، اعتراف می‌کند. به عبارتی حضور آمریکا نه تنها وضعیت زنان را بهبود نبخشید بل‌که با گسترش ترورها، ناامنی و عدم توسعه‌ی این کشور وضعیت تمامی ساکنان افغانستان و به ویژه زنان را بدتر کرد. سیاست‌هایی که به قول امیرخانی در «جانستان کابلستان»: سوخت به آتش برادرکشی می‌ریزد. خانه جنگی-جنگ داخلی- به راه می‌اندازد و هرازگاهی با انفجار پلی یا ایرپورتی، چشمان دخترکان بلاکش هندوکش را بی‌فروغ و سیاه‌سری را در انتظار بازگشت شوهرش جان‌ به ‌لب می‌کند. @aghletarif
16.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنانی که کشف حجاب می‌کنند اگر از سیاست‌های پشت پرده‌ی اینکار خبر داشته باشند، دست به اینکار نمی‌زنند. من در راستای همین فرمایش متن«سرکوب روی سکو» و متن «دستکش‌های آهنین پشت دست‌کش‌های مخملین» را نوشتم تا شاید ذهن یک نفر را هم شده بیدار کنه، اگر صلاح می‌دونید در نشرش کمک کنید، ممنونم🙏 @aghletarif
سَتّاره، ستاره پنهان کودتای ۲۸ مرداد و کاهش جمعیت سَتّاره در آمریکا به دنبال یک شغل بود، و شرکت نفتی او را با درآمدی شگفت انگیز به کار گرفت، این درآمد و مزایا برای ستاره غیر قابل تصور بود. و با پیشنهادات قبلی متفاوت بود. عجیب این بود ستاره در این شرکت نفتی، بولتن خبری، از تحولات ایران تهیه می کرد این بولتن به دست مدیر شرکت می رسید، رئیس شرکت از دوستان نزدیک رئیس جمهور آمریکا بود این موضوع باعث شد، این بولتن به دست رئیس جمهور هم برسد و ستاره از این موضوع خوشحال بود. ستاره نسبت بسیار نزدیکی با مصدق(نخست وزیر ایران) و مسئولین نفتی و... ایران داشت. او علاوه بر نشریات ، از برخی بستگانش که مسئول بودند، اخبار را تهیه می کرد. قسمت عجیب این داستان، تصور ستاره بود، او فکر می کرد با این کار، به ایران و مصدق کمک می کند، او حتی به آمریکایی ها پیشنهاد می داد و سعی می کرد پیشنهادهایی طبق برنامه آمریکا با واسطه به مصدق و سایر بستگانش بدهد. چیزی نگذشت که مصدق سقوط کرد و ستاره دچار ناامیدی شد، او تصور می کرد آمریکا حمایت کافی برای جلوگیری از سقوط مصدق نکرده بود. اما نمی دانست آمریکا کودتا را مدیریت می کرد... ستاره نمی دانست برای سقوط مصدق نقش آفرینی موثری داشته است، چیزی نگذشت که ستاره از این مسئولیت بی ربط در شرکت نفتی، استعفا داد و چند سال بعد به ایران بازگشت. ستاره در ایران هم موثر بود او مادر مددکاری ایران نام گرفت و مهم ترین مهره کلیدی سازمان ملل برای کاهش جمعیت در ایران پیش از انقلاب بود. ✍ معصومه فاطمی https://eitaa.com/dokhtarehavva @aghetarif
من طاقت ندارم ببینم یه خار کوچیک بره تو دست برادرزاده‌م حتی طاقت دیدن گریه‌اش رو ندارم. اونوقت یه کلیپ دیدم که کودک فلسطینی با همین سن و سال با دهان پر از خون لابلای پیکرهای شهدا داشت جون می‌داد. طاقت نیاوردم کامل ببینم. میخکوب شدم سر جام و اشک امانم رو برید، واقعا چه صبر و طاقتی دارند این مردم مظلوم. چه ایمانی، چه ایمانی، چه ایمانی خدایا به حق خون پاک این کودکان معصوم نابودی این رژیم کودک‌کش رو زودتر برسان اگر در مسیر مشایه هستید، دعا برای این مردم مظلوم رو فراموش نکنید. @aghletarif
چند روز پیش این پیام را در گروهی دیدم و از شدت سطحی و مسخره بودن از کنارش گذشتم. تا اینکه ۱۳ صفر شد و حماسه‌ای که ملت در صف‌های طولانی خرید طلا رقم زدند. باورم نمی‌شد مردم این خرافات را باور می‌کنند. البته این ساده لوحی بی دلیل نیست و حاصل باور به خرافاتی چون قانون جذب است که سال‌ها در حال ترویج در کشور است. یکی از بسترهای گسترش این خرافه هم همین فضای بی در و پیکر مجازي است. چند روز پیش پیجی را دیدم با یک میلیون و ششصد فالوور که منبع نشر همین اعتقادات بود با روکش ادبیات دینی. سمینارهایی که همین افراد برگزار می‌کنند با قیمت‌های بالا و مخاطبینی که پای این حرف‌های تقلبی می‌نشینند. این اتفاق خبر از یک واقعیت تلخ می‌دهد که مرجعیت فکری مردم از روحانیت به این افراد منتقل شده. معضلی که معنویت اصیل را در جامعه مورد تهدید قرار داده و سودش به جیب نظام سرمایه‌داری سرازیر می‌شود. چراکه چنین آموزه‌هایی به شدت با عقل و دین در ستیزند و جامعه‌ای که به چنین خرافاتی ایمان بیاورد اسب زین‌کرده‌ی خوبی برای نظام فرعونی غرب است. بارها نوشته‌ام که راهبرد فرعون ایجاد استضعاف فکری در جامعه بود و با این راهبرد و تحقیر کردن امت، آنها را به اطاعت از خود وا می‌داشت «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ» اما از آن طرف هم نمی‌توان از قصور روحانیون چشم‌پوشی کرد که از سرعت تحولات این قرن عقب مانده‌اند و منابر خود را متناسب با نیاز مخاطب به روز رسانی نمی‌کنند. @aghletarif
«قانون جذب» یکی از اصول دین جدیدی، به نام تفکر نو است که از حدود اوایل قرن نوزدهم به تدریج شکل گرفت. تفکر نو جریانی است که در سال 1875 توسط «ماری بیکر» در آمریکا پایه‌گذاری شد. این جریان که برگرفته از افکار کابالیستی سوئدنبرگ، هندوئیسم مدرن و مسیحیت متعالی است، بر قدرت ذهن تمرکز دارد و مدعی است با تمسک به این قدرت می‌توان به تمام خواسته‌های خود دست یافت. مروجان تفکر نو با ارائه‌ی تعریفی نوین از معنویت، آن را به معنای بازگشت به نیروهای درونی و پتانسیل الهی درون بیان کرده و ادعا می‌کنند به دنبال توانمندسازی انسان‌ها و به حرکت درآوردن نیروهای درونی بشری هستند. چنین افکاری که ریشه در آموزه‌های کابالا یا عرفان یهود دارد؛ بیش از آن که یک عرفان باشد، یک آئین جادویی است که در جستجوی نیروهای ناشناخته و تأثیرگذار بر عالم و نفوذ در ساختار خلقت است. قانون جذب نیز به عنوان یک اصل از تفکر نوین ریشه در کابالا داشته و اولین بار در سال 1906 بود که والتر اتکینسون با نوشتن کتاب «ارتعاش اندیشه» به صورت اختصاصی به قانون جذب پرداخت و توانست میان مردم موجی ایجاد کند. اما با بحران اقتصادی آمریکا در سال 1930 این موج رو به افول نهاد. موج بعدی در سال 2006 و با ساخت فیلم «راز» به راه افتاد که بعدها متن فیلم به صورت کتابی با همین نام منتشر شد. @aghletarif