#خبرنامه | #اختصاصی 🗞 پیش به سوی انتخابات یا التهابات؟! 📌 «آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات شد» خبری که طی چندروز گذشته در رأس اخبار رسانه‌ها قرار گرفت. برای تحلیل چرایی این انتخاب باید قدری به عقب رفت و تحولات اخیر این جبهه را مورد مداقه قرار داد. 🔹 جبهه اصلاحات که در آستانه‌ی انتخابات ۹۹ و به هدف هدایت انتخاباتی احزاب اصلاحات جایگزین شورای عالی سیاست‌گذاران اصلاح‌طلبان شد، با ریاست بهزاد نبوی کار خود را شروع کرد. بهزاد نبوی اما در اسفند ماه گذشته از سمت خود استعفا داد. اگرچه به گفته‌ی نبوی علت این استعفا ضعف جسمی بوده، اما شواهد امر نشان از چند پارگی و دریوزگی در درون جبهه اصلاحات دارد. بعد از انتخابات ۱۴۰۰ که کاندیدای مورد نظر بیش از نیمی از احزاب حاضر در جبهه اصلاحات که از حمایت خاتمی نیز برخوردار بود، نتوانست اعتماد مردم را به این جبهه جلب کند و میزان آرایی که به سبد این کاندید سرازیر شد خبر از یک شکست مفتضحانه برای جناح اصلاحات داشت، انتقاداتی را به سمت رئیس این جبهه روانه کرد. به گونه‌ای که برخی خبر از مرگ اصلاحات داده و این ژنرال پیر را فاقد توانایی‌های لازم سیاسی دانستند. همین امر سبب نقد تند برخی چهره‌های رادیکال اصلاحات نسبت به عملکرد نبوی گردید. به عنوان مثال سعید حجاریان بعد از انتخابات ۱۴۰۰ نوشت: «اصلاحات صندوق‌محور مُرد! اما قبل از تدفین شکوهمند باید به اتاق تشریح برده شود تا علت مرگ روشن شود. آیا مرگ به علت کهولت سن بوده است یا می‌توان رد پای قاتل یا قاتلانی را پیدا کرد؟» اما به اذعان یکی دیگر از فعالان اصلاح‌طلب «محافلی که از بیرون جبهه اصلاحات تصمیم می‌گیرند، او را کنار زدند». 🔸 سید محمد خاتمی نیز در بیانیه‌ی اخیر خود با بیان اینکه «اصلاح طلبی به شیوه و روال تجربه شده... اگر نگوییم ممتنع شده است دست کم به صخره ستبر بن بست برخورد کرده است و مردم هم حق دارند از آن مثل خود نظام حاکم نومید شوند.» به از دست رفتن وجهه‌ی اصلاحات در میان مردم و به بن‌بست رسیدن این جناح سیاسی اذعان کرد. از سوی دیگر آقای جوادی حصار سخنگوی حزب اعتماد ملی، پیش از انتخاب آذر منصوری، راهکار برون رفت اصلاحات از این بن‌بست سیاسی را، قرار گرفتن در کنار اکثریت مردمی دانست که معترض و منتقد وضع موجودند. مضاف بر این و با توجه به دو بیانیه‌ی‌ اخیر موسوی و خاتمی که پس از پایان یافتن آشوب‌ها منتشر گردید و در آن به عبور از ساختارهای نظام و قانون اساسی اشاره شد، می‌توان به این نکته دست یافت که اصلاحات که در عرصه سیاسی و تصاحب قدرت به بن‌بست رسیده است، در تلاش برای زنده نگهداشتن جو اغتشاش و رادیکال کردن فضای جامعه در فضای انتخاباتی است. از همین رو انتخاب یک زن در رأس این جبهه، خبر از آرایش جنگی جدیدی در جبهه‌ی اصلاحات در مقابل نظام می‌دهد. مؤید این نظر را می‌توان در واکنش چهره‌های مختلف اصلاحات در رابطه با این انتخاب مشاهده کرد که این انتخاب را متناسب با انتظارات و تحولات برآمده از جنبش زن زندگی آزادی، با همان اسم رمز مهسا امینی بیان کرده‌اند. 🔹 بنابراین با توجه به قراین موجود و جو به وجود آمده در کشور در جریانات پس از مرگ مهسا امینی و شبه جنبش زن زندگی آزادی، می‌توان انتخاب آذر منصوری را به ریاست جبهه اصلاحات در آستانه‌ی انتخابات مجلس دوازدهم، تنها تیر موجود در کمان اصلاحات برای دمیدن روحی تازه در پیکر بی‌جان این جناح سیاسی و خیز گرفتن به سمت ملتهب کردن فضای پیشاانتخاباتی دانست. 🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان 🌐|@asrezanan_ir|

#خبرنامه | #اختصاصی 🔻مراجعه به تصویر 🗞 بیایید تکلیف احساس تکلیفمان را روشن کنیم 📌 " این روزها تب احساس تکلیف بر سر دست یافتن به صندلی ریاست جمهوری بالا گرفته تا جایی که داغی این حس تکلیف به جامعه‌ی زنان نیز کشیده شده و چهار زن را به وادی این رقابت کشانده است. بحث بر سر ریاست جمهوری زنان در جمهوری اسلامی یک بحث سابقه‌دار است." 🔹سخنگوی شورای نگهبان به یک بانوی خبرنگار که پرسید «با توجه به ثبت نام یک خانم با عنوان نامزد ریاست جمهوری و طبق تعریف شورای نگهبان از یک رجل سیاسی آیا می‌توانیم این انتظار را داشته باشیم که تأیید صلاحیت یک خانم برای اولین بار رقم بخورد؟» اینگونه پاسخ داد: «مبنای ما مصوبه مربوط به اصل 115 قانون اساسی است و مسئله جنسیت در قانون وجود ندارد و ثبت نام مانعی ندارد. بقیه‌ش به تشخیص اعضای شورا» پاسخی زیرکانه به خبرنگاری که تلاش می‌کرد به موضوعی که بر سر مبنای آن اختلاف نظر فقهی وجود دارد وجهه‌ای ژورنالیستی بخشد. ما هم اینکه «رجل سیاسی» معنایی عام دارد یا خاص را همچون سخنگوی محترم به اهلش واگذار می‌کنیم. اما فارغ از دعواهای جنسیتی که حالا بیشتر پایش به صحنه‌ی انتخابات باز شده و کشاکش بر سر تصاحب مناصب سیاسی را به جدل‌های جنسیتی بدل کرده است، می‌خواهم این پرسش را مطرح کنم که چه بر سر زنان و مردان سیاست‌ورز ما آمده که رسالت خود را اینگونه بی‌مهابا در رسیدن به مناصب قدرت دیده‌اند و هر یک منصب ریاست جمهوری را در خود متعین یافته‌اند؟ 🔸وقتی به حالت رهبر انقلاب در زمانی که مجلس خبرگان به اتفاق، رأی به رهبری ایشان داد و تلاش‌های ایشان برای امتناع از پذیرش این بار سنگین مسوولیت فکر می‌کنم، اینهمه اشتیاق برای زیر بار مسوولیت رفتنی چنین خطیر برایم غیرقابل درک می‌شود. مردانی که با علم به رد صلاحیت یا عدم اقبال عمومی به آنها یا حتی عدم توانایی اداره‌ی کشور در صورت تایید صلاحیت اقدام به ثبت نام در این انتخابات کرده‌اند چقدر به هزینه‌های بیت المال، وقت و انرژی فکر می‌کنند که قرار است برای بررسی صلاحیت آنها و بعد از تأیید صلاحیت صرف تبلیغات و معرفی آنها شود، آن هم برای هیچ. آیا این مردان نمی‌دانند که هزینه‌ی هر یک از صندلی‌های خدمت چندین هزار شهید بوده، شهدایی که دغدغه‌شان نسبت به بیت‌المال آنها را وا می‌داشت تا با پای برهنه از میدان مین عبور کنند که مبادا پوتینشان که بیت‌المال است آسیب ببیند تا کمتر به مملکت هزینه تحمیل شود. شهدایی که نه تنها از خودکار بیت‌المال برای مصرف شخصی استفاده نمی‌کردند، بلکه در میدان جنگ از روشن کردن کولر ماشین پرهیز داشتند تا مبادا سوخت بیشتر مصرف شود. شهدایی که شیعیان راستین امیرالمومنین علیه السلام بودند که شمع بیت‌المال را هنگام صحبت در مورد مسائل غیر حکومتی خاموش می‌کرد. 🔹اما روی سخنم با شما بانوانی است که با رویکردی جنسیتی اقدام به ثبت نام کرده‌اید. شما چقدر به سنگینی این بار تکلیف فکر کرده‌اید؟ چقدر شانه‌تان توانایی کشیدن مسوولیتی چنین سنگین را دارد؟ زنان و مردان سیاس ایران زمین امیدوارم روزی برسد که همه‌ی ما به چنان بلوغ سیاسی و فکری رسیده باشیم که تا یقین نکرده‌ایم تکلیفی در ما متعین شده است، اینگونه احساس تکلیف نکنیم. 🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان 🌐 |@asrezanan_ir|