هدایت شده از آیین چراغ | روحالله شمسیکوشکی
💠 عمل سیدالشهداء را میگیرند (داده)
و میبرند در دستگاه فکری لیبرال اندیشِ خود(پردازنده)
سپس پیامی که از عمل امام می گیرند؛ دقیقا میشود منطبق با ارزش ها و دستاوردهای لیبرالیسم! (فرآورده)
▪️ از حضرت زینب به عنوان «زنِ حافظِ ودیعه امامت»، تفسیر «فمینیسم لیبرالی» ارائه می دهند و تمام فضیلتش را در هرچه شبیه تر شدن حضرت زینب به مردان می دانند!
(زینب مثل مردان خطبه خواند، مثل مردان اعتراض کرد و...)
▪️امام حسین، به عنوان «قائم بالسیف در یک قیام تاریخ ساز» را تبدیل میکنند به صرفاً یک معترض سیاسی فراری که فقط به دنبال انجام میتینگ سیاسی و «پلوتیک پابلیسیتی» بوده است! (امام حسین را در حد مارتین لوتر کینگ پایین می آورند!)
▪️«بیعت ولائی» با امام را چیزی شبیه «قرارداد اجتماعی» و «معامله عرفی»، معرفی می کنند که اگر شکسته شود هم اشکالی ندارد ولو اینکه به قیمت جان امام تمام شود!!
🔻 اینگونه بزرگترین تحریف عاشورا رقم می خورد!
حماسه ای که خودش تاریخ ساز و ارزش ساز است را تبدیل می کنند به کاتالیست ارزش های مدرن در جوامع سنتی!!
✍️ روح الله شمسی کوشکی|
@rouhollah_shamsi_koushki
🔰ماریه زنانه پای انقلاب حسین ایستاد
«کتیبه و پرچم و سیاهی و کیسههای برنج و دیگ و اجاق گاز برای مراسم محرم و فاطمیه، یک طرف تمیز و مرتب چیده شده بودند. سمت دیگر، بستههای ارزاق و لباس برای خانوادههایی که یکماه را تاماه بعد، چشم به راه کمک سر میکردند. یک طرف هم ویلچر و تخت و تشک بیمارستانی و دهها وسیله ضروری و رفاهی برای خانوادههایی که بیمار داشتند و امکانات مالی نه». این توصیف خانه اشرفسادات، مادر شهید معماریان در مقدمه کتاب «تنها گریه کن» است. این توصیفات را کنار روایت «المراه سیده بیتها» بگذارید. هویت یک خانه با هویت زن گره خورده است. او تعیین میکند، خانه پایگاه تجملات فردی باشد یا کانون تجمعات اجتماعی.
در تاریخ زنی هست به نام «ماریه العبدیه»، حدس میزنم نامش را نشنیده باشید. ماریه یا سعدیه، بانویی از عبدالقیس ساکن بصره بود. او در کربلا حضور نداشت اما همیشه حضور نداشتن بهمعنای نبودن نیست. ماریه خیلی قبلتر همسر و فرزندش را در جنگ جمل در حمایت از امیرالمومنین(ع) از دست داده بود. این نسبت میتوانست برای او تبصرهای باشد تا با خود بگوید من سهمام را در دفاع از ولایت پرداختهام و باقی عمر را کنج عافیت گزیند، اما او به جای «توجیه المسائل» اهل «توضیحالمسائل» بود. در زمانهی اختناق که کوچکترین تحرک در حمایت از اهلبیت از نظر دور نمیماند و نفس کشیدن هم احتیاط میخواست، خانه ماریه پایگاه تجمع شیعه و مرکز شکلگیری حرکتهای شیعیان و هسته اصلی مذاکرات آنها در شهر بصره محسوب میشد.
یاران امام حسین(ع) در خانه او جمع میشدند، حدیث میگفتند و میشنیدند و سیاست را تحلیل میکردند. مباحث علمی و عقیدتی را مطرح و به بحث میگذاشتند.
خانهای کوچک مرکز نشر معارفی عظیم و محل تربیت مردانی بزرگ شده بود. هنگامی که پیام امام حسین(ع) به بزرگان بصره ابلاغ شد، بیت ماریه نخستین پایگاه مخابره دقیق پیام بود. «یزید بن ثبیط بصری» به همراه دو پسرش «عبدالله» و «عبیدالله» در همین خانه پیام امام را دریافت و تصمیم گرفت به کاروان حسین(ع) در مکه بپیوندد. «ادهم بن امیه» از اصحاب و راویان حدیث رسولالله(ص) و کسی که در آغازین حملات سپاهیان یزید در پشتیبانی از ولایت هدف اصابت تیر خصم قرار گرفت و به شهادت رسید، در اجتماع شیعیان در خانه ماریه حضور داشت و از آنجا به کاروان عاشورا پیوسته بود. ماریه، اینگونه زنانه پای انقلاب حسین(ع) ایستاد.
✍️مریم اردویی
@aghletarif
هدایت شده از عصر زنان
31.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اختصاصی | #کلیپ
▪️ غیاب زنان در بزنگاههایی که حضورشان ضرورت داشت...
🎙 به بیان: دکتر فریبا علاسوند
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔺ختم کلام
یکی از نکات مهم در نقل تاریخی پیرامون تدفین حضرت سیدالشهداء، حضور پررنگ زنان بنیاسد است که به عنوان اولین گریهکنان و عزاداران حضرت، مردان خود را برای دفن شهدا به کربلا کشاندند.
یعنی طلایهدار عزاداری بر سیدالشهدا، زنان در تاریخ بودهاند.
🆔 @Qasas_school
هر وقت درگیری بین آمر به معروف و یکی از افراد اباحهگر اتفاق میافته، عدهای از جماعت مذهبی سریع تقصیر رو به گردن آمر میندازند و این اشتباهی هست که حتی برخی دغدغهمندان انقلابی هم مرتکب میشن. در فضایی که تمام توان دشمن بر علیه دین بسیج شده، دائم مذهبیها رو مقصر جلوه دادن سبب تنگتر شدن دایرهی دینداری و ضیق شدن فضا برای محجبهها خواهد شد. عدم توجه به گفتمان غلط آزادی حاکم بر جامعه و تمایل عدهای به بیمبالاتی، ما رو دچار خطای در تحلیل میکنه.
یادتون هست خاتمی گفت اگر دین در برابر آزادی بایسته، این دین است که باید محدود شود. حالا با این دست تحلیلهای ناقص ما، بدون دیدن فضای کلان، به بسط این گفتمان کمک میکنیم؛ گفتمانی که سبب محدود شدن دین در مقابل آزادی(اباحهگری) میشه.
اینکه دائم بگیم علت این ولنگاریها حکومت هست و در هر درگیری بگیم طرف مذهبی مقصر بوده، عملا داریم گناهکار و عملکننده به منکر را محق جلوه میدیم و گناهش را توجیه میکنیم و این انگاره را برای عملکننده به منکر به وجود میاریم که تو هیچ تقصیری نداری، حتی اراده هم نداری، حتی عاملیت در ارتکاب گناه هم نداری و این حاکمیت و آمر به معروف بوده که تو را در این شرایط قرار داده و تو حق داشتی که اینگونه عمل کنی.
مثل حرف غلطی که اون خانم در برنامهی مهلا زد که «فلان دختر تو باغ کتاب اومد نمازش رو خوند وقتی رفت بیرون شالش رو انداخت، این یعنی با خدا مشکلی ندارد و با تو (حکومت) مشکل داره»
می دونید این منطق خطرناک که بوی لیبرالیسم میده اگر بر جامعه حاکم بشه دیگه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
فتأمل
✍مریم اردویی
@zananegiii
هدایت شده از 🍃محمدعلی صدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این چند جمله ی رهبر معظم، یک قطره از دریایی است که
وسط روها
اسلام رحمانیها
مهدی نصیریها
علی مطهریها
پویانفرها
ضرغامیها
و
اصلا همه ی صورتیها،
هرگز نخواهند فهمید.
کسانی که ادعای دلسوزی برای دین و حجاب و حتی انقلاب دارند؛ اما از بصیرت متناسب با درک ابتدائیات جنگ ترکیبی محرومند.
یادداشتهای دکتر علی صدر را اینجا بخوانید
: @siyasatbrotoush
نوشتهها
🗒️کاش حداقل آداب گفتگو را بلد بودند! ✍️مریم اردویی 🔳پنج نفریم. مشخصات درجشده در بلیط میگوید بلیط
این یادداشت تجربهی شخصی منه
توصیه میکنم مطالعه کنید
برخی کلا پیش فرضشون اینه که آمر به معروف مقصره بدون توجه به تفکر لیبرالی برخی افراد که براشون فضای عمومی معنا ندارد و حریم نمیشناسند و همه جا رو ملک شخصی پدرشون میدونند
هدایت شده از KHAMENEI.IR
⏳حساسیت به انحراف کم شد، شیخ فضلالله به دار کشیده شد
رهبر انقلاب: چه شد که غربیها، مشخصا انگلیسیها، در این مساله [مشروطه] کامیاب شدند؛ از چه شگردی استفاده کردند که کامیاب شدند. در حالی که مردم که جمعیت اصلی هستند، میتوانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود که شیخ فضلالله جلو چشم همین مردم به دار کشیده شود؛ قاعدهی قضیه این بود. به نظر من مشکل کار از اینجا پیش آمد که اینها توانستند یک عدهای از اعضای جبههی عدالتخواهی - یعنی همان اعضای دینی و عمدتا علما - را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد کنند... انسان میبیند که حساسیت آنها را در مقابل انحراف کم کردهاند؛ اما حساسیت بعضیها مثل مرحوم آشیخ فضلالله باقی ماند... یک جمع دیگری از همین جبهه، این حساسیت را از دست دادند و دچار خوشباوری و حسنظن و شاید هم نوعی تغافل شدند. البته انسان حدس میزند که بعضی از ضعف شخصیتیها و ضعفهای اخلاقی و هوای نفس بیتاثیر نبود. ۱۳۸۵/۰۲/۰۹
🗓 یازدهم مرداد مصادف با سالروز شهادت شیخ فضلالله نوری از رهبران نهضت مشروطه در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی
⏳تاریخ ایران و جهان به روایت رهبر انقلاب
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا برای مردم آیه قتال را نمیخوانید؟
دست بردارید از این رحمت هایی که شما توهم میکنید!
اینها رحمت نیست اینها مخالفت با خداست!
@zananegiii
🔰همه چیز زیر سر خودت است!
جایگزینی روانشناسی به جای اخلاق در کتب خودیاری
این روزها وقتی رو به روی ویترین برخی کتابفروشیها میایستم یا از کنار یک کتابفروشی سیار که گوشه یک مکان عمومی بساط کرده است عبور میکنم، عمده کتابهایی که خودنمایی میکنند کتابهایی با عناوینی جذاب هستند که همهشان قرار است آدمها را موفق، پولدار و خوشبخت کنند. برخی از این کتابها روایت زندگی مردان پیر و ثروتمندی است که از مسیر پولدار شدنشان میگویند و تلاش دارند بگویند «سنگفرش هر خیابان از طلاست» یا با ارائه آموزهها و دستورالعملهای یک مرد پولدار که به موفقیت رسیده از فواید پنج صبح بیدار شدن میگویند و بر آموزه و ضربالمثل قدیمی «سحرخیز باش تا کامروا شوی.» کتاب شرحی نوشتهاند و به خلقالله میفروشند. گاهی هم کتاب را یک زن ثروتمند نوشته تا به دختر امروز بگوید تو با تمام نقصهایی که داری «خودت باش». تمام این کتابها را اگر بخواهیم ذیل یک موضوع جای دهیم، آن موضوع، «روانشناسی زرد» و «خودیاری» است. نشر، گسترش و اقبال به چنین کتابهایی از ظهور انسان روانشناختی در عصر حاضر خبر میدهد که موج آن از غرب به کشور ما هم رسیده است؛ موجی که به تعبیر ویلیام گاردنر نویسنده کتاب «جنگ علیه خانواده»، معلول ظهور نسبیتگرایی اخلاقی بهصورت نظام اعتقادی است.
او میگوید: وقتی چنین نسبیتگرایی اخلاقی در قالب یک نظام اعتقادی در جامعه غربی ظهور یافت، روانشناسی جایگزین اصول اخلاقی شد که این گسست اخلاقی دارای دو پیامد قطعی بود. از یک سو کنار گذاشتن اصول اخلاقی در ازای روانشناسی، نیاز انسان را به معنویت پایان نداد، بلکه این نیاز به شدت افزایش یافت و از سوی دیگر، این نیاز سبب ظهور مدعیانی به نام درمانگران با نرخهای بسیار بالا شد تا مجموعهای حیرتآور از درمانهای گوناگون از رواندرمانی تا تصوف شرقی را به فروش برسانند. ظهور چنین شرایطی که معلول زندگی در جهان شبکهای و سرمایهزده امروزی است در کنار اشاعه مبانی اندیشهای جنبش فمینیسم، بیشتر از دیگران زنان و دختران را تحت تأثیر قرار داده است. خلأ معنوی که جهان مدرن با آن روبهرو است و بیشتر از بقیه جنس زن را تحت تأثیر قرار داده است، سبب شده تا سرمایهداران از این نیاز به سود خود بهره جسته و زن را که به گفته شهید مطهری معنویتر و مذهبیتر است، بازیچه امیال سرمایهسالارانه خود کنند. در چنین بازار مکارهای است که مفهوم دینی کمال با مفهوم دنیایی موفقیت جایگزین شده و تب خرید کتب انگیزشی بهعنوان یک پاسخ انحرافی به یک نیاز فطری بالا گرفته است.
دختران جوان و نوجوانی که بهترین سالهای عمرشان را میتوانند صرف تکمیل و تعالی مکارم اخلاقی کنند، آن را پای حرفهای تقلبی مشتی افراد سرمایهدار هزینه میکنند که بدون در نظر گرفتن تفاوتهای فردی برای همه یک نسخه کلی میپیچند. البته با دستفرمان برخی از این کتابها ممکن است فرد در خوشبینانهترین حالت به صلح با خود و نقصهایشان برسد که پذیرش خود اگر پله تعالی انسان نشود و تبدیل به مجالی برای کنار آمدن با ضعفها و نقصهای اخلاقی گردد، ره به ترکستان است. دخترانی که نقششان به فرموده رهبر انقلاب «حساسترین، ظریفترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقشها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به سوی کمال است....و گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن این نقش است.»
فارغ از آسیب معنوی، پیش فرض غالب و البته غلط این کتابها که «فقط خود تو مسئول مشکلات خودت هستی!» فرد را به این نتیجه میرساند که نه جامعه نقشی در مشکلات او دارد و نه او مسئولیتی در قبال مشکلات جامعه دارد. وقتی چنین تفکری مبتنی بر فرهنگ فردگرای غربی در ذهن زنان و دختران جوان جامعه ایرانی شکل بگیرد که افق آرمانیاش تمدنسازی اسلامی است، میتواند نیمی از جمعیت فعال و تأثیرگذار را به انفعال در برابر اصلاح ساختارهای فرهنگی جامعه بکشاند. نیمی که به تعبیر رهبر انقلاب «تأثیر این نیم وقتی بخواهند در سرنوشت دخالت کنند، بیش از تأثیر نیمی از کل جمعیت در سرنوشت است.» معنای این جمله را با این فرمایش امام خمینی(ره) که «بانوان، رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آنها هستیم....صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد» بهتر میتوان درک کرد. بنابراین در یک جمله میتوان گفت ترویج این کتابها در خدمت تداوم حیات نظام طبقاتی سرمایهداری است که بیشترین ظلم را در حق انسانیت و پس از آن در حق زنان روا داشته است.
✍مریم اردویی
@aghletarif
تجربهی یکی از دوستان در مورد کتابهای موفقیت و انگیزشی و خودیاری غربی
@zananegiii
هدایت شده از علیرضا زادبر
39.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید و منتشر کنید
عزای امام حسین(ع) برای جمهوری اسلامی نیست. این چند دقیقه در پاسخ به شخص و شخصیت جواد خیابانی نیست. این را بیان کردم در نقد این تفکر در حال ترویج...
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory
نوشتهها
ببینید و منتشر کنید عزای امام حسین(ع) برای جمهوری اسلامی نیست. این چند دقیقه در پاسخ به شخص و شخصیت
این جریان انحرافی که شکل گرفته و با برنامهی مهلا خودش را عیان کرد هیچ درکی از تفاوت ولایت طاغوت با ولایت الله ندارد.
در حدیثی قدسی به نقل از امام محمد باقر علیهالسلام آمده:« خدا تبارك و تعالى فرمايدمحققاً من عذاب كنم هر فرد رعيتى را در اسلام كه گردن نهد به ولايت و حكومت هر پيشواى جائر و خلاف كار و ستمكارى كه از طرف خدا نيست و اگر چه رعيت در كردار خودش نيكوكار و با تقوى باشد و محققاً بگذرم از هر رعيتى كه در عالم مسلمانى گردن نهد به ولايت و حكومت امام عادل منصوب از طرف خدا و اگر چه خود آن فرد رعيت نسبت به خودش ستمكار و بد كردار باشد».
با انقلاب اسلامی مردم به ولایت الله «آری» گفتند و امام راحل(ره) دینداری فردی را به یک دینداری جمعی و کلان تبدیل کرد و امت را در مقابل کفر مدرن به صحنهی درگیری کشاند. عاشورا را از تکیهها، در کوچه پسکوچهها به عرصهی بین المللی کشاند، و ملتی که روضهی اباعبدالله را در حد دارالشفاء فهم کرده بودند به خالقان حماسهی نه دی ارتقاء ایمان داد.
مراقب جریان تحریف باشیم.
@zananegiii
من اصلا کار به علیمی ندارم
اما در کنار بساط کشف حجاب که الان تمرکز دشمن روی اونه
بساط تمام اینایی هم که علیمی گفته ( البته حرف حقی که ازش ارادهی باطل داره) باید واقعا جمع بشه
یه مشت نفوذی و از خدا بیخبر چنبره زدند روی اقتصاد که سالهاست حضرت آقا فرمودند در جنگ اقتصادی قرار داریم.
نه مثل علیمی باشیم که با حرف حق ارادهی باطل داشته باشیم.
نه مثل برخی دوستان که برای دفاع از حق چشم بر بقیهی باطلها ببندیم.
تمام احکام خدا در کنار هم یک پکیج را تشکیل میدن که باید اجرا بشن. نه به بهانهی وضعیت اقتصادی باید وضعیت حجاب رو رها کرد و نه به خاطر موضوع حجاب از وضعیت فشل اقتصادی غفلت کرد
@zananegiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر رهبر انقلاب:
• به بچههایتان ظلم نکنید تا بچههایتان ظالم نشوند؛ به بچههایتان رحم کنید تا بچههایتان رحم دل شوند؛ به بچههایتان دروغ نگویید تا بچههایتان دروغ نگویند.
• مال حرام به بچههایتان ندهید؛
شیر ناپاک به بچههایتان ندهید؛
غذای ناپاک به بچههایتان ندهید؛
• بچههایتان را فقط تشویق به درس [خواندن] نکنید، تشویق به امور دینی هم بکنید. بچههایم وقتی قصه میخواستند، قصههای قرآن را میگفتم؛ قصه انبیاء و قصههای قرآنی. مواظب بودم که تغییر و تبدیل ندهم. واقع آن را میگفتم. مادر در [تربیت] اولاد خیلی تأثیر دارد... من بچههایم را اینطور بزرگ کردهام. »
منبع: کتاب شرح اسم
@zananegiii
هدایت شده از نوشتهها
■کربلا کارزار مادرها
کربلا بیش از آنکه میدان نبرد مردان باشد,کارزار مادرها است. مادرهایی که در بطن واقعه حضور دارند و زشتیها و زیباییهای کربلا برخواسته از دامان آنها است. نقش عبیدالله بن زیاد در رقم خوردن واقعهی عاشورا بر کسی پوشیده نیست؛ کسی که مشاور مسیحی یزید، سپردن ولایت کوفه را به او پیشنهاد داد؛ چون از سبعیت او به خوبی آگاه بود. عبیدالله از مادری به نام مرجانه که زنی کافر و بدکاره بود متولد شد و به همین دلیل به «ابن مرجانه» شهرت یافت. لقبی که حضرت زینب (س) هنگام حضور در دارالاماره، او را با آن خطاب قرار داد. مرجانه پس از جدایی از زیاد که خود مردی قسی القلب و بدنام بود با مردی زرتشتی به نام شیرویه اسواری ازدواج کرد و عبیدالله تحت سرپرستی فردی غیر مسلمان قرار گرفت و تربیت شد. او چندی بعد به نزد پدرش زیاد برگشت؛ پدری مجهولالنسب که مادرش «سمیه» به زناکاری شهره بود. وقتی معاویه، او را به عنوان والی مدینه انتخاب کرد مردم شهر از ترس او سه روز به قبر پیامبر پناه بردند. نسب ناپاک، از او شخصیتی ساخت که زنان را به مجلس خود میکشاند و از بریدن سر آنها و مثله کردنشان لذت میبرد.
این روحیهی خشن سبب شد تا پس از واقعهی عاشورا در بصره کاخ سفیدی بنا کرده و روی دربهای آن تصاویر سرهای بریده را حک کند. شمهای از این قساوت و سبعیت را میتوان در نامهای که او به عمر سعد نوشت یافت: « اگر حسین و یارانش سر به فرمان نهاده و تسلیم شدند، آنان را به سلامت نزد من بفرست و اگر نپذیرفتند به آنها حمله کن و همه را بکش و اعضایشان را پاره پاره کن. اگر حسین کشته شد، بر سینه و پشت او اسب بتاز... من با خود عهد کردم، اگر او را کشتم با او چنین کنم». میزان نفرت آلالله از ابن مرجانه به حدی بود که وقتی در روز عاشورای سال شصت و هفت هجری، در جنگ خازر، عبیدالله توسط ابراهیم اشتر فرمانده سپاه مختار به درک واصل شد و مختار سرش را به مدینه فرستاد، امام سجاد (ع) با دیدن سر آن ملعون به سجده افتاده و فرمود: «الحمدالله الذی ادرک لی ثاری من اعدائی، و جزی الله المختار خیرا؛ ستایش خدای را که انتقام مرا از دشمنانم گرفت! خدا به مختار جزای خیر بدهد».
ارحام ناپاک که حرث مشترک دهها مرد بودند در مقابل «ارحام المطهره» صفآرایی و بزرگترین جنایت تاریخ را رقم زدند. از همین رو است که پیامبر(ص) فرمود: «برای نطفههای خویش بهترین را انتخاب کنید؛ زیرا اخلاق فرزندان ریشه در اخلاق گذشتگان دارد». در این روایت رسولالله بر نقش مادر در تعیین سرنوشت یک نسل تأکید ویژه کردهاند. مادری که به تعبیر قرآن « حمله و فصاله ثلاثون شهرا» سی ماه به صورت اختصاصی که شامل دوران حمل و شیردهی میشود با فرزند نفس به نفس همراه است و در این دوران میتواند بیشترین اثرگذاری را در شکلگیری شاکلهی شخصیتی کودک بر جای گذارد.
آیتالله جوادی آملی در کتاب «زن در آینهی جمال و جلال» با اشاره به همین دوران سی ماههی حمل و شیردهی بیان میکنند که بخشی از مسئولیتهای پرورشی به عهدهی مادر است که پدر از آن محروم است. علامه معتقدند: « در این سی ماه که مستقیما کودک از مادر تغذیه میکند، مادر عملا مسئول حیات دو نفر است و دو تکلیف دارد اما پدر تنها در اصل نطفه، موظف است که حلال بخورد و اگر بعد مبتلا به حرام شد، ارتباط تنگاتنگی با پرورش کودک ندارد زیرا غذای حرام پدر در جهاز گوارشی پدر هضم میشود اما غذای مادر در دستگاه گوارشی او تبدیل به شیر میشود و کودک مستقیما از آن تغذیه میکند. او موظف است به کودک، شیر حلال دهد و برای همین منظور خود نیز حلال بخورد. این در مورد تغذیه جسمانی است اما در مورد غذای روحانی نیز چنین است. اگر مرد خاطرهی بد، خیال و هوس بدی در سر بپروراند خود را میسوزاند. خیال گناه و خاطرهی تلخ در درون مرد، علیه خود اوست اما خیال باطل و حرام و اندیشهی گناه و خاطرات تلخ برای زن علیه دو نفر خواهد بود».
نکتهای که در فرمایش علامه قابل تأمل است، تأثیرپذیری کودک حتی از خیالات و اندیشههای مادر است. حال اگر مادری دارای افکار باطل و خیالات گناهآلود باشد، اثری که بر تربیت کودک بر جای میگذارد، اثری منفی و در پارهای موارد غیر قابل جبران خواهد بود. اهمیت شیر مادر و تأثیر آن بر تربیت فرزند را میتوان از آیهی 12 سورهی قصص و ماجرای مادر حضرت موسی (ع) برداشت کرد. آیهای که خداوند میفرماید:« و حرمنا علیه المراضع» یعنی خداوند به صورت تکوینی شیر دیگر زنان را بر حضرت موسی(ع) حرام کرد تا زنی غیر از مادرش نتواند به او شیر دهد که راز این امر در تفسیر نمونه اینگونه بیان شده است: «او باید از شیر پاکی همچون مادرش تغذیه کند تا بتواند بر ضد ناپاکیها قیام کند و با ناپاکان بستیزد».
✍مریم اردویی
@zananegiii