از هیچی نمی‌ترسم بجز وقتی حالت چشمات رو از ذوق زده به بی‌حس تغییر میدی و این کار رو انقدر استادانه انجام میدی که نمی‌فهمم چی تو سرت میگذره، اما من وا نمیدم دختر. من این بازی‌های ذهنیت رو از برم! خیلی خب باشه ؟ :

-

‏من انقدر ازش خوشم میاد که دلم میخواد باهاش بچه‌دارشم، یکی دیگه هم ازش درست کنم. نمیدونم میفهمید چی میگم یا نه؟ قیلی ویلی میرم براش. ‌

‏عشق واقعا حس عجیبیه. الان حال ندارم توضیح بدم چرا ولی خدایی خیلی عجیبه یعنی طرف نه خوراکیه نه پوله نه پیتزاست صرفا یه آدم خیلی عادیه ولی وقتی میبینیش قند تو دلت آب میشه:) ‌

من تا حالا با دستور کسی تا ساعت مشخصی نخوابیده بودم ولی گفتی " زودتر پاشی بام حرف نزنن"ت مجبورم کرد بخوابم .

-

تو بودی وقتی هیشکی نبود !

-

عاشق شدن پسرا بدتره! خیلی بدتر ... پسر به آینده فکر می‌کنه به اینکه خونم چی ؟ماشین چی؟ میتونم خوشبختش کنم؟ یا با یکی دیگه خوشبختره ؟

من به تک تک آدمای دورت حسودی میکنم

من به بالشتت حسودی میکنم

من به کتابات حسودی میکنم

من به گوشیت حسودی میکنم

من به چادرت حسودی میکنم

به پلی لیست آهنگات حسودی میکنم

من حتی به خودکاراتم حسودی میکنم

من به تک تک آدمای دورت حسودی میکنم :)

-

بعد از مدتی ، درد خصوصی میشه و گفتنش به دیگران لطفی نداره ، شروع انزوا از همین نقطه‌ست .

-

01:01