eitaa logo
اغثنا ....
50 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
66 فایل
المستغاث بک یا صاحب الزمان عج https://eitaa.com/joinchat/3877830715C57349b16ee
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهنامه+سخن+هادی493+ـ+14001001.pdf
529.4K
پرسمان سياسي ویژه بازخوانی و تبیین ابعاد مختلف حماسه نهم دی https://eitaa.com/joinchat/167510028C5129c73619
📸 دیوارنگاره عظیم حاج قاسم در ضاحیه بیروت لبنان با عنوان در آستانه سالگرد دوم شهادت سیدالشهدای مقاومت رونمایی شد https://eitaa.com/joinchat/167510028C5129c73619
1.25M
جواب سئوال زیر با سلام خدمت شما آقای حسینی ببخشید سوالی داشتم خدمتتون الان در جامعه ما جنگ نرم و اثراتش در جامعه به طور گسترده آمده و روز به روز دارد بیشتر می شود ؛ متاسفانه خیلی از مردم هم بصیرت و تفکر کافی را ندارند و سواد رسانه‌ای شان صفر است و به راحتی فریب حرف های دشمن را می خورند ؛ راهکارش چیست؟ که جلوی این را گرفت؟ چگونه میشه به عموم مردم که در جلسات روشنگری شرکت نمی‌کنند و اهلش نیستند روشنگری کرد؟ باتشکر. سید جلال حسینی https://eitaa.com/joinchat/167510028C5129c73619
16.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قطب نما 213 جهت استفاده هادیان سیاسی
*روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم:* 🔹️ *پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲)، دمشق ساعت ۷ صبح:* با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد... *ساعت ۷:۴۵ صبح:* به مکان جلسه رسیدم.....مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند... *ساعت ۸ صبح:* همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و *فرمانده بزرگ جبهه مقاومت* وارد می‌شود.با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند. دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه *حاج‌قاسم* جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید: همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین!... همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت... گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه... آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت: عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... *ساعت ۱۱:۴۰ ظهر:* زمان اذان ظهر رسید...با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!... *ساعت ۳ عصر:* حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم... پایان جلسه...مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود *حاج‌قاسم* عازم بیروت شد تا *سیدحسن‌نصرالله* را ببیند... *ساعت حدود ۹ شب:* حاجی از بیروت به دمشق برگشته، شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند... حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند..سکوت شد... یکی گفت:حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!... *حاج‌قاسم با لبخند گفت: می‌ترسید شهید بشم!...* باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد: *شهادت* که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست!...حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم.... حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: *میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!...* بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد که اینم رسیده‌ست...اینم رسیده‌ست... *ساعت ۱۲ شب:* هواپیما پرواز کرد... *ساعت ۲ صبح جمعه:* خبر *شهادت حاجی* رسید... به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود... در آن نوشته بود: *«مرا پاکیزه بپذیر...»* 🔹️ راوی: *از ستاد لشکر فاطمیون...* https://eitaa.com/joinchat/167510028C5129c73619
03(1).pdf
472.2K
❄️ 📝 سیاست‌ها و ملاحظات | تبیین مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی 🍃🌹🍃 📛 ویژه سرشبکه‌ها و ادمین کانالها 🆔 splus.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb ❄️
تنها گریه کن... وقتی شنیدم یک کتاب جدید آمده و رهبر فرزانه چه تعریف و تقدیر ویژه‌ای از آن کرده‌اند، بی‌قرار بدست آوردنش شدم و غصه زیاد که دورم از وطن و دستم به کتاب نمی‌رسد... وقتی دیدم در این برنامه ‌های کتابِ تلفن همراه هم آمده و قابل خرید هست، سر از پا نشناختم، خریدم و یک نفس شروع به خواندن... وقایع این داستان واقعی، باعث شد چندبار سنگین گریه کنم، و یکبار دیگر احساس کوچکی و حقارت را تجربه کنم که ما کجا چنین زنان مردآفرین تاریخ کجا... سلام برشهدا، سلام بر مادر شهدا، سلام بر پدر شهدا، سلام بر همه کسانی که برای حفظ خاک و دین و ایمان و ارزش‌های الهی و انسانی، از جان و مال و عمر و عزیزترین داشته‌های خود دریغ نکردند و گذشتند... کتاب را بخوانید تا از داستان آن پارچه سبز بسته شده به این پای عزیز باخبر شوید... 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه @ninfrance
5520652271.pdf
561.7K
❄️ 📝مجموعه یادداشت| مکتب شهید سلیمانی، نیاز امروز ما 🍃🌹🍃 ✍️ دکتر قاسم حبیب زاده 🆔 splus.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb ❄️