eitaa logo
◉ احڪام C᭄‌
417 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
773 ویدیو
63 فایل
Ŧ ﷽ 🔷شهید آوینی: «آیا‌ می‌ارزدڪه در‌ برابر‌ِ متاع‌ِ زودگذر‌ِ دنیا به عذابِ‌ همیشگیِ‌ آخرت مبتلا‌شوید؟» ♦️واقعا آیامی‌ارزد؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ C᭄‌ ⚘گروه پاسخ به سؤالات شرعی💛⚘ https://eitaa.com/joinchat/2173240167C847a1cc6ec
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۶۷ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ... 👤پیمان افراسیابی، استان فارس ساعت ۱۱ شب بود. خبری از تولد فرزندم نبود. حال همسرم کم‌کم بدتر می‌شد. متأسفانه پرستار و دکتر بیمارستان خصوصی آمپول اشتباه به همسرم تزریق کرده بودند و شب خوش زندگی ما تبدیل به سخت‌ترین و عجیب‌ترین شب‌های زندگی‌مان شد. سریع همسرم را به بیمارستان مسلمین شیراز منتقل کردیم. تمام کادر زایمان خبردار شدند که این اتفاق افتاده و تلاش برای برگشت سلامتی مادر و سالم به دنیا آمدن نوزاد شروع شد و کار به سزارین رسید. شرایط وخیم‌تر از تصور من بود. قلب کودک ایست کرده بود و مادر هم داشت در اغما فرومی‌رفت. پزشک‌ها یک‌به‌یک می‌رفتند و می‌آمدند. همراهان همه گریه‌کنان به اهل‌بیت(ع) توسل کرده بودند. مرتب خبر بد و بدتر می‌شد و نگرانی و اضطراب من از جان همسر و نوزاد در آن بیمارستان خصوصی بیشتر می‌شد. با قلبی شکسته و زانوانی خم وارد سالن نمازخانۀ بیمارستان شدم. وضو داشتم. قرآن را باز کردم و بر سر گذاشتم و زیارت عاشورا را با چشم‌های دریایی و اشک ناتوانی خواندم و اول با خدای خودم صحبت کردم و بعد با حضرت زهرا(سلام‌الله علیها). بعد، مستقیم رفتم سراغ فرماندهانم در دانشگاه امام‌حسین(علیه‌السلام) که آقا من یک عمر گفتم: «شما و معروفم به فلانی که خیلی می‌گه یازهرا تو هر منطقه و موضوع و مراسم شب میلاد مادرتونه. چه می‌کنی با دل بی‌قرار من...» فکری در این لحظه مثل صاعقه از ذهنم گذشت: رفیقت! آره! رفیق شهیدت! الان بگو بیاد که ببینه چه لحظاتی رو داره و رفیقش چی می‌کشه. شروع کردم با عباس صحبت کردن... رفیقی که قلبم همیشه برایش می‌زد. گفتم: عباس، داداش، من آبرویی پیش مادرمون حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) و آقا امام حسین (علیه‌السلام) ندارم. واسطه شو و آبرو بخر تو این لحظات، داداش! تو آبروت خیلی زیاده پیش این‌ها‌. تمام صورت و یقۀ لباسم خیس اشک بود که به خودم آمدم و رفتم جلوی در زایشگاه. یکی آمد بیرون و گفت: «بالاخره دنیا اومد و ضربانش هم برگشته.» صدای اذان صبح به افق شیراز فاطمه کوچولو در صبح میلاد بی‌بی فاطمۀ زهرا(سلام‌الله علیها) متولد شده بود و ساعتی بعد، اعلام شد مادرش هم سالم است و چشم باز کرده. ... 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯