هدایت شده از المتقین
#عکسنوشته #آمرین
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_محمود_سعیدی🌷
🌿شهید محمود سعیدی نسب نقل می کرد: در فرصتی سوار تاکسی بودم، راننده بدون ملاحظه سرنشینان، نوار موسیقی مبتذل گذاشت!
«به او تذکر دادم، گفت: آقا #جوان هستم عیبی نداره!»
برایش مثال زدم، گفتم: بله جوان هستید، آتش شهوت در درون شما شعله ور است، ولی آیا میتوان بنزین یا مواد محترقه را به آتش نزدیک کرد؟!💥
پاسخ داد: نزدیک کردن این دو به هم موجب انفجار میگردد! 🔥
اضافه کردم: گوش دادن به موسیقی تند برای شما که جوان هستید آتش #شهوت را خاموش نمیکند، بلکه مانند بنزین آن را شعله ورتر خواهد نمود!
باید آیندهنگر و عاقبت اندیش باشی! این نمونه کارها #دین و #غیرت را میسوزاند❗️
(فصل طواف، صفحه ۶۸)
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🆔 @Almotaqin 💯
هدایت شده از المتقین
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_عطا_الله_اکبری🌷
🌱هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود، مثل همیشه پدر را به بستن مغازه مجبور کرد، می گفت : پدرجان! کار در هنگام #نماز برکت نداره، جمع کن بریم مسجد بعد که اومدیم خودم نوکرتم تموم کارهاتو کمکت میکنم و برات انجام میدم، اینجوری پولی هم که در میاری شبهه نداره، آدمو به یه جایی میرسونه..
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
@Almotaqin
هدایت شده از المتقین
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_مهدی_باکری🌷
🌱آن شب خانه یکی از اقوام خوابیده بود، نیمه های شب برای نمـاز شب بلند شد.
خانمش را هم بیـدار کرد، نمـاز صبـح را هم خواندند، متوجه شده بود که صاحبخـانه بیدار نشده، خیلی ناراحت بود.
صبح به خانمش گفت: سر سفره من به تو میگم چرا به نمـازت اهمیت نمیدی؟؟ به ظاهر صـدام رو بالا میبرم و بحث میکنم تا آنها متوجه خطاشان شوند، خانمش قبول نمیکرد گفت: تو تا حالا عصبانی نشدی، من خندهام میگیرد☺️ نمی تونم بیخیال شو!
تا که دید خانمش موافق نیست، حرف هایش را در نامـهای نوشت و موقع رفتـن به آنها داد...
《کتاب سیره دریادلان۴》
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🆔 @Almotaqin 💯
هدایت شده از المتقین
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_عباس_بابایی🌷
🌱در دوران حکومت شاه، یک روز بعد از ظهر در حالیکه مست و لایعقل به طرف خانه میرفتم، ناگهان بابایی را که در آن زمان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود مقابل خودم دیدم.
پیش خودم گفتم: کارم تمام است! وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من کرد، ولی حرفی نزد.
فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی کنم، اما شهید کلام مرا قطع کرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع به کاری که کردهای حرفی نزن! اگر حقیقتاً از کرده خود پشیمان هستی با خداوند عهد کن عملت را اصلاح کنی.
خدا میداند از پیش او که آمدم احساس میکردم از نو متولد شدم...
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🆔 @Almotaqin 💯
هدایت شده از المتقین
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_علی_خلیلی🌷
وقتی ضارب علی رو با چاقو زد، ما پیکر غرق خونش را به کناری کشیدیم، پیرمردی آمد و گفت: خوب شد؟ همینو میخواستی؟ به تو چه ربطی داشت؟ چرا دخالت کردی؟
علی با صدای ضعیفی گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست و من از ناموس شما دفاع کردم🦋
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🆔 @Almotaqin 💯