♻️ احتجاج امام محمد باقر علیه السلام با مخالفین
«عبد الله بن نافع» از #دشمنان_اميرمؤمنان حضرت علی عليه السلام بود و میگفت : اگر در روی زمين کسی بتواند مرا قانع سازد كه در كشتن «خوارج نهروان» #حق_با_علی بوده است من بدو روی خواهم آورد ، اگر چه در مشرق يا مغرب بوده باشد.
به عبدالله گفتند : آيا میپنداری فرزندان علی (ع) نيز نمی توانند به تو ثابت كنند؟ گفت ؛ مگر در ميان فرزندان او دانشمندی هست؟ گفتند: اين خود سند نادانی توست! مگر ممكن است در دودمان حضرت علی (ع) دانشمندی نباشد؟!
پرسيد: در اين زمان دانشمندشان كيست، امام #محمد_باقر عليه السلام را به او معرفی كردند و او با ياران خويش به مدينه آمد و از امام تقاضای ملاقات كرد...
امام به یکی از غلامان خويش فرمان داد بار و بنه ی او را فرود آورد و به او بگويد فردا نزد امام حاضر شود. بامداد ديگر عبدالله با ياران خويش به مجلس امام آمد و آن گرامی نيز فرزندان و بازماندگان مهاجران و انصار را فرا خواند و چون همه گرد آمدند امام در حاليكه جامه ای سرخ فام بر تن داشت و ديدارش چون ماه فريبنده و زيبا بود فرمود :
سپاس ويژه خدایی است كه آفريننده ی زمان و مكان و چگونگی هاست حمد خدایی را كه نه چُرت دارد و نه خواب آنچه در آسمانها و زمين است ملك اوست... گواهم كه جز«الله» خدایی نيست و «محمد» بنده ی برگزيده و پيامبر اوست، سپاس خدایی را كه به نبوتش ما را گرامی داشت و به ولايتش ما را مخصوص گردانيد. ای گروه فرزندان مهاجر و انصار! هر كدامتان فضیلتی از علی بن ابيطالب به خاطر داريد بگوييد.
حاضران هر يك #فضیلتی بيان كردند تا سخن به «حديث خيبر» رسيد، گفتند: پيامبر در نبرد با يهودان #خيبر ، فرمود. «لاعطين الراية غداً رجلاً يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله، كراراً غير فرار لا يرجع حتي يفتح الله علي يديه»
👌«فردا پرچم را به مردی ميسپارم كه دوستدار خدا و پيامبر است و خدا و پيامبر نيز او را دوست ميدارند، رزم آوری است كه هرگز فرار نمی كند و از نبرد فردا باز نمی گردد ، تا خداوند به دست او حصار يهودان را فتح فرمايد». -
و ديگر روز پرچم را به اميرمؤمنان سپرد و آن گرامی با نبردی شگفتی آفرين يهودان را منهزم ساخت و قلعه ی عظيم آنان را گشود.
⬅️ امام باقر (ع) به عبدالله بن نافع فرمود : درباره ی اين حديث چه میگویی ؟
گفت: حديث درستی است اما علی بعدها كافر شد و خوارج را به ناحق كشت!
⬅️ فرمود : مادرت در سوگ تو بنشيند، آيا خدا آنگاه كه #علی را دوست میداشت میدانست كه او«خوارج» را میکشد يا نمی دانست؟ اگر بگویی خدا نمی دانست كافر خواهی بود.
گفت: میدانست.
⬅️ فرمود : خدا او را بدان جهت كه فرمانبردار اوست دوست میداشت يا به جهت نافرمانی و گناه ؟
گفت: چون فرمانبردار خدا بود خداوند او را دوست میداشت (یعنی اگر در آينده نيز گناهكار میبود خداوند میدانست و هرگز دوستدار او نمی بود پس معلوم میشود كشتن خوارج طاعت خدا بوده است).
🎀 فرمود : برخيز كه #محكوم شدی و جوابی نداری .
عبدالله #برخاست و اين آيه را تلاوت كرد: «حتي يتبين لكم الخيط الابيض من الخيط الاسود من الفجر» [۱] -اشاره به آنكه حقيقت چون سپيده صبح آشكار شد - و گفت «خدا بهتر ميداند رسالت خويش را در چه خانداني قراردهد» [۲].
[۱] سوره بقره آيه ۱۸۷.
[۲] سوره انعام آيه ۱۲۴.
📗 مستفاد از کافی ج ۸ ص ۳۴۹.
احادیث الطلاب @ahadis_tollab
♻️ احتجاج امام محمد باقر علیه السلام با مخالفین
«عبد الله بن نافع» از #دشمنان_اميرمؤمنان حضرت علی عليه السلام بود و میگفت : اگر در روی زمين کسی بتواند مرا قانع سازد كه در كشتن «خوارج نهروان» #حق_با_علی بوده است من بدو روی خواهم آورد ، اگر چه در مشرق يا مغرب بوده باشد.
به عبدالله گفتند : آيا میپنداری فرزندان علی (ع) نيز نمی توانند به تو ثابت كنند؟ گفت ؛ مگر در ميان فرزندان او دانشمندی هست؟ گفتند: اين خود سند نادانی توست! مگر ممكن است در دودمان حضرت علی (ع) دانشمندی نباشد؟!
پرسيد: در اين زمان دانشمندشان كيست، امام #محمد_باقر عليه السلام را به او معرفی كردند و او با ياران خويش به مدينه آمد و از امام تقاضای ملاقات كرد...
امام به یکی از غلامان خويش فرمان داد بار و بنه ی او را فرود آورد و به او بگويد فردا نزد امام حاضر شود. بامداد ديگر عبدالله با ياران خويش به مجلس امام آمد و آن گرامی نيز فرزندان و بازماندگان مهاجران و انصار را فرا خواند و چون همه گرد آمدند امام در حاليكه جامه ای سرخ فام بر تن داشت و ديدارش چون ماه فريبنده و زيبا بود فرمود :
سپاس ويژه خدایی است كه آفريننده ی زمان و مكان و چگونگی هاست حمد خدایی را كه نه چُرت دارد و نه خواب آنچه در آسمانها و زمين است ملك اوست... گواهم كه جز«الله» خدایی نيست و «محمد» بنده ی برگزيده و پيامبر اوست، سپاس خدایی را كه به نبوتش ما را گرامی داشت و به ولايتش ما را مخصوص گردانيد. ای گروه فرزندان مهاجر و انصار! هر كدامتان فضیلتی از علی بن ابيطالب به خاطر داريد بگوييد.
حاضران هر يك #فضیلتی بيان كردند تا سخن به «حديث خيبر» رسيد، گفتند: پيامبر در نبرد با يهودان #خيبر ، فرمود. «لاعطين الراية غداً رجلاً يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله، كراراً غير فرار لا يرجع حتي يفتح الله علي يديه»
👌«فردا پرچم را به مردی ميسپارم كه دوستدار خدا و پيامبر است و خدا و پيامبر نيز او را دوست ميدارند، رزم آوری است كه هرگز فرار نمی كند و از نبرد فردا باز نمی گردد ، تا خداوند به دست او حصار يهودان را فتح فرمايد». -
و ديگر روز پرچم را به اميرمؤمنان سپرد و آن گرامی با نبردی شگفتی آفرين يهودان را منهزم ساخت و قلعه ی عظيم آنان را گشود.
⬅️ امام باقر (ع) به عبدالله بن نافع فرمود : درباره ی اين حديث چه میگویی ؟
گفت: حديث درستی است اما علی بعدها كافر شد و خوارج را به ناحق كشت!
⬅️ فرمود : مادرت در سوگ تو بنشيند، آيا خدا آنگاه كه #علی را دوست میداشت میدانست كه او«خوارج» را میکشد يا نمی دانست؟ اگر بگویی خدا نمی دانست كافر خواهی بود.
گفت: میدانست.
⬅️ فرمود : خدا او را بدان جهت كه فرمانبردار اوست دوست میداشت يا به جهت نافرمانی و گناه ؟
گفت: چون فرمانبردار خدا بود خداوند او را دوست میداشت (یعنی اگر در آينده نيز گناهكار میبود خداوند میدانست و هرگز دوستدار او نمی بود پس معلوم میشود كشتن خوارج طاعت خدا بوده است).
🎀 فرمود : برخيز كه #محكوم شدی و جوابی نداری .
عبدالله #برخاست و اين آيه را تلاوت كرد: «حتي يتبين لكم الخيط الابيض من الخيط الاسود من الفجر» [۱] -اشاره به آنكه حقيقت چون سپيده صبح آشكار شد - و گفت «خدا بهتر ميداند رسالت خويش را در چه خانداني قراردهد» [۲].
[۱] سوره بقره آيه ۱۸۷.
[۲] سوره انعام آيه ۱۲۴.
📗 مستفاد از کافی ج ۸ ص ۳۴۹.
احادیث الطلاب @ahadis_tollab
♻️ واکنش امام #محمد_باقر علیه السلام در مقابل شخصی که به مادر ایشان توهین کرد .
روزی ﻣﺮﺩﯼ ﻣﺴﻴﺤﯽ که به مقام علمی امام باقر علیهالسلام #حسادت می کرد ، وارد مجلس درس ایشان شد و با #تمسخر ﮔﻔﺖ : «أﻧﺖ ﺑَﻘَﺮ» / «ﺗﻮ ﮔﺎﻭ هستی»
ﺍﻣﺎﻡ باقر (ع) ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﻜﻪ عصبانی شوند فرمودند: «ﻧﻪ ! ﻣﻦ ﺑَﻘَﺮ ﻧﻴﺴﺘﻢ ؛ ﺑﺎﻗﺮﻡ»
ﻣرد مسیحی گفت : «مادر تو یک ﺁﺷﭙﺰ ساده ﺑﻮﺩ»
امام باقر فرمودند : «ﺷﻐﻠﺶ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ؛ آشپزی کردن، ﻋﺎﺭ ﻭ ننگ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ»
مرد مسیحی ، جسارت بیشتری کرد و گفت:
«ﻣﺎﺩﺭ تو ، زنی ﺳﻴﺎﻩ ﻭ ﺑﯽﺷﺮﻡ و بي حيا ﻭ ﺑﺪ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩ»
اطرافیان امام به شدت عصبانی شدند ولی امام محمد باقر آنها را #آرام کردند و به مرد مسیحی فرمودند:
👌 «ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻧﺴﺒﺘﻬﺎ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﯽﺩﻫﯽ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ مادرم ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺶ ﺑﮕﺬﺭﺩ. ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ، خدا ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﺗﻮ ﺑﮕﺬﺭﺩ»
مرد مسیحی از مجلس امام باقر علیهالسلام خارج شد و امام باقر اجازه ندادند کسی به او تعرضی کند.
چند روز بعد ، مرد مسیحی نزد امام محمد باقر علیهالسلام بازگشت. این بار نه برای توهین کردن ، بلکه برای #مسلمان_شدن !
📗 ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ، ج ۱۱ ، ص ۸۳
احادیث الطلاب(در ایتا )
🆔 @ahadis_tollab
هدایت شده از احادیث الطلاب
♻️ احتجاج امام محمد باقر علیه السلام با مخالفین
«عبد الله بن نافع» از #دشمنان_اميرمؤمنان حضرت علی عليه السلام بود و میگفت : اگر در روی زمين کسی بتواند مرا قانع سازد كه در كشتن «خوارج نهروان» #حق_با_علی بوده است من بدو روی خواهم آورد ، اگر چه در مشرق يا مغرب بوده باشد.
به عبدالله گفتند : آيا میپنداری فرزندان علی (ع) نيز نمی توانند به تو ثابت كنند؟ گفت ؛ مگر در ميان فرزندان او دانشمندی هست؟ گفتند: اين خود سند نادانی توست! مگر ممكن است در دودمان حضرت علی (ع) دانشمندی نباشد؟!
پرسيد: در اين زمان دانشمندشان كيست، امام #محمد_باقر عليه السلام را به او معرفی كردند و او با ياران خويش به مدينه آمد و از امام تقاضای ملاقات كرد...
امام به یکی از غلامان خويش فرمان داد بار و بنه ی او را فرود آورد و به او بگويد فردا نزد امام حاضر شود. بامداد ديگر عبدالله با ياران خويش به مجلس امام آمد و آن گرامی نيز فرزندان و بازماندگان مهاجران و انصار را فرا خواند و چون همه گرد آمدند امام در حاليكه جامه ای سرخ فام بر تن داشت و ديدارش چون ماه فريبنده و زيبا بود فرمود :
سپاس ويژه خدایی است كه آفريننده ی زمان و مكان و چگونگی هاست حمد خدایی را كه نه چُرت دارد و نه خواب آنچه در آسمانها و زمين است ملك اوست... گواهم كه جز«الله» خدایی نيست و «محمد» بنده ی برگزيده و پيامبر اوست، سپاس خدایی را كه به نبوتش ما را گرامی داشت و به ولايتش ما را مخصوص گردانيد. ای گروه فرزندان مهاجر و انصار! هر كدامتان فضیلتی از علی بن ابيطالب به خاطر داريد بگوييد.
حاضران هر يك #فضیلتی بيان كردند تا سخن به «حديث خيبر» رسيد، گفتند: پيامبر در نبرد با يهودان #خيبر ، فرمود. «لاعطين الراية غداً رجلاً يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله، كراراً غير فرار لا يرجع حتي يفتح الله علي يديه»
👌«فردا پرچم را به مردی ميسپارم كه دوستدار خدا و پيامبر است و خدا و پيامبر نيز او را دوست ميدارند، رزم آوری است كه هرگز فرار نمی كند و از نبرد فردا باز نمی گردد ، تا خداوند به دست او حصار يهودان را فتح فرمايد». -
و ديگر روز پرچم را به اميرمؤمنان سپرد و آن گرامی با نبردی شگفتی آفرين يهودان را منهزم ساخت و قلعه ی عظيم آنان را گشود.
⬅️ امام باقر (ع) به عبدالله بن نافع فرمود : درباره ی اين حديث چه میگویی ؟
گفت: حديث درستی است اما علی بعدها كافر شد و خوارج را به ناحق كشت!
⬅️ فرمود : مادرت در سوگ تو بنشيند، آيا خدا آنگاه كه #علی را دوست میداشت میدانست كه او«خوارج» را میکشد يا نمی دانست؟ اگر بگویی خدا نمی دانست كافر خواهی بود.
گفت: میدانست.
⬅️ فرمود : خدا او را بدان جهت كه فرمانبردار اوست دوست میداشت يا به جهت نافرمانی و گناه ؟
گفت: چون فرمانبردار خدا بود خداوند او را دوست میداشت (یعنی اگر در آينده نيز گناهكار میبود خداوند میدانست و هرگز دوستدار او نمی بود پس معلوم میشود كشتن خوارج طاعت خدا بوده است).
🎀 فرمود : برخيز كه #محكوم شدی و جوابی نداری .
عبدالله #برخاست و اين آيه را تلاوت كرد: «حتي يتبين لكم الخيط الابيض من الخيط الاسود من الفجر» [۱] -اشاره به آنكه حقيقت چون سپيده صبح آشكار شد - و گفت «خدا بهتر ميداند رسالت خويش را در چه خانداني قراردهد» [۲].
[۱] سوره بقره آيه ۱۸۷.
[۲] سوره انعام آيه ۱۲۴.
📗 مستفاد از کافی ج ۸ ص ۳۴۹.
احادیث الطلاب @ahadis_tollab
♻️ احتجاج امام محمد باقر علیه السلام با مخالفین
«عبد الله بن نافع» از #دشمنان_اميرمؤمنان حضرت علی عليه السلام بود و میگفت : اگر در روی زمين کسی بتواند مرا قانع سازد كه در كشتن «خوارج نهروان» #حق_با_علی بوده است من بدو روی خواهم آورد ، اگر چه در مشرق يا مغرب بوده باشد.
به عبدالله گفتند : آيا میپنداری فرزندان علی (ع) نيز نمی توانند به تو ثابت كنند؟ گفت ؛ مگر در ميان فرزندان او دانشمندی هست؟ گفتند: اين خود سند نادانی توست! مگر ممكن است در دودمان حضرت علی (ع) دانشمندی نباشد؟!
پرسيد: در اين زمان دانشمندشان كيست، امام #محمد_باقر عليه السلام را به او معرفی كردند و او با ياران خويش به مدينه آمد و از امام تقاضای ملاقات كرد...
امام به یکی از غلامان خويش فرمان داد بار و بنه ی او را فرود آورد و به او بگويد فردا نزد امام حاضر شود. بامداد ديگر عبدالله با ياران خويش به مجلس امام آمد و آن گرامی نيز فرزندان و بازماندگان مهاجران و انصار را فرا خواند و چون همه گرد آمدند امام در حاليكه جامه ای سرخ فام بر تن داشت و ديدارش چون ماه فريبنده و زيبا بود فرمود :
سپاس ويژه خدایی است كه آفريننده ی زمان و مكان و چگونگی هاست حمد خدایی را كه نه چُرت دارد و نه خواب آنچه در آسمانها و زمين است ملك اوست... گواهم كه جز«الله» خدایی نيست و «محمد» بنده ی برگزيده و پيامبر اوست، سپاس خدایی را كه به نبوتش ما را گرامی داشت و به ولايتش ما را مخصوص گردانيد. ای گروه فرزندان مهاجر و انصار! هر كدامتان فضیلتی از علی بن ابيطالب به خاطر داريد بگوييد.
حاضران هر يك #فضیلتی بيان كردند تا سخن به «حديث خيبر» رسيد، گفتند: پيامبر در نبرد با يهودان #خيبر ، فرمود. «لاعطين الراية غداً رجلاً يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله، كراراً غير فرار لا يرجع حتي يفتح الله علي يديه»
👌«فردا پرچم را به مردی ميسپارم كه دوستدار خدا و پيامبر است و خدا و پيامبر نيز او را دوست ميدارند، رزم آوری است كه هرگز فرار نمی كند و از نبرد فردا باز نمی گردد ، تا خداوند به دست او حصار يهودان را فتح فرمايد». -
و ديگر روز پرچم را به اميرمؤمنان سپرد و آن گرامی با نبردی شگفتی آفرين يهودان را منهزم ساخت و قلعه ی عظيم آنان را گشود.
⬅️ امام باقر (ع) به عبدالله بن نافع فرمود : درباره ی اين حديث چه میگویی ؟
گفت: حديث درستی است اما علی بعدها كافر شد و خوارج را به ناحق كشت!
⬅️ فرمود : مادرت در سوگ تو بنشيند، آيا خدا آنگاه كه #علی را دوست میداشت میدانست كه او«خوارج» را میکشد يا نمی دانست؟ اگر بگویی خدا نمی دانست كافر خواهی بود.
گفت: میدانست.
⬅️ فرمود : خدا او را بدان جهت كه فرمانبردار اوست دوست میداشت يا به جهت نافرمانی و گناه ؟
گفت: چون فرمانبردار خدا بود خداوند او را دوست میداشت (یعنی اگر در آينده نيز گناهكار میبود خداوند میدانست و هرگز دوستدار او نمی بود پس معلوم میشود كشتن خوارج طاعت خدا بوده است).
🎀 فرمود : برخيز كه #محكوم شدی و جوابی نداری .
عبدالله #برخاست و اين آيه را تلاوت كرد: «حتي يتبين لكم الخيط الابيض من الخيط الاسود من الفجر» [۱] -اشاره به آنكه حقيقت چون سپيده صبح آشكار شد - و گفت «خدا بهتر ميداند رسالت خويش را در چه خانداني قراردهد» [۲].
[۱] سوره بقره آيه ۱۸۷.
[۲] سوره انعام آيه ۱۲۴.
📗 مستفاد از کافی ج ۸ ص ۳۴۹.
احادیث الطلاب @ahadis_tollab
🌷 امام #محمد_باقر علیه السلام فرمودند :
خداوند متعال ، هر شبِ #جمعه ، از آغاز شب تا پايان آن ، از فراز عرش خويش #ندا می دهد :
«آيا بنده مؤمنى نيست كه تا پيش از سپيده دَم ، مرا براى آخرت و دنيايش بخواند و من ، پاسخش دهم ؟
آيا بنده مؤمنى نيست كه تا پيش از سپيده دَم از گناهانش به درگاه من ، توبه كند و من هم به سوى او بازگردم (و توبه اش را بپذيرم)
آيا بنده مؤمنی نیست كه من روزى اش را بر او تنگ كرده باشم و او تا پيش از سپيده دَم ، افزايش در روزى اش را از من بخواهد و من بر روزى او بيفزايم و به آن گشايش دهم؟
آيا بنده مؤمنِ زندانى و غم زده اى نيست كه از من بخواهد از زندان آزاد و رهايش كنم؟
آيا بنده مؤمن ستم ديده اى نيست كه تا پيش از سپيده دَم از من بخواهد كه دادش را بستانم و من انتقام او را بگيرم و داد وى بستانم؟» و تا سپيده دَم ، به اين ندا ادامه مى دهد.
📗 تهذیب الاحکام ، ج ٣ ، ص ۵
کانال احادیث الطلاب در(ایتا)
🆔 @ahadis_tollab