eitaa logo
احادیث الطلاب
6.6هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
15 فایل
کپی برداری آزاد است ، حتی بدون اسم کانال ، فقط نقل حدیث از کتاب (احادیث الطلاب) با ذکر کتاب باشد مثلاً چنین نقل شود ،تحف العقول صفحه ۱۰۲ به نقل از کتاب آداب الطلاب‌ صفحه ۷۵ آیدی مدیر کانال👇👇👇 @ahadis_tollab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 اگر در هستید دایم سرتان با دیگران گرم نباشد. گاهی به همسرتان نگاه کنید و بزنید تا محبت شما را حتی در شرایطی که رفت و آمد زیاد است و باعث شده کمی از هم دور شوید کند. 💠 این کار شما، حسابی حال همسرتان را خوب می‌کند و شیرینی خاصی برای او دارد. 💠 اینکار از مصادیق توجه و همسر است. 🍃❤️ @ahadis_tollab
❌بدون دعوت مهمانی نرو ! 📌در این اوضاع بد که مردم در فشار هستند رفتن یهویی و بدون هماهنگی شاید باعث شرمنده شدن میزبان بشه ؛ مراقب هم باشیم ! 🔅امام صادق(ع) از اجداد بزرگوارشان و درنهايت، از پيامبر اكرم(ص) روايت مى‌كنند كه ايشان فرموده‌اند: «يا على! هشت طايفه اند كه اگر اهانت شوند بايد ملامت و سرزنش نكنند مگر خودشان را؛ [یکی از آنها] كسى كه بدون دعوت بر سر سفره برود (مهمان ناخوانده)» 📚(مجلسى، ج ۷۲، ص ۴۴۴) احادیث الطلاب @ahadis_tollab
🔴 💠 اگر در هستید دایم سرتان با دیگران گرم نباشد. گاهی به همسرتان نگاه کنید و بزنید تا محبت شما را حتی در شرایطی که رفت و آمد زیاد است و باعث شده کمی از هم دور شوید کند. 💠 این کار شما، حسابی حال همسرتان را خوب می‌کند و شیرینی خاصی برای او دارد. 💠 اینکار از مصادیق توجه و همسر است. 🍃❤️ @ahadis_tollab
💠﷽💠 🔴 به‌ارزش سبزی پلاسیده 💠 تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم: یک‌ کیلو و نیم سبزی خوردن. همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم گوشی را بردارم و به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. توی کمی جیغ و داد کردم و گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر صحبت می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. ارزش ندارد غرغر کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم. احادیث الطلاب @ahadis_tollab
🌸🍃﷽🍃🌸 🔻گرد و خاک نکنیم!🔻 ✍ آدم باید حواسش باشه که، با رفتارش در دلِ مردم، گرد و خاک به پا نکنه.❌ قرآن کریم در سوره‌ نور می‌فرماید: 🕋 قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ... وَ لا یَضْرِبْنَ بأرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتَهُنَّ (نور/۳۱) 💢 به زنان با ایمان بگو: پاهایشان را محکم به زمین نزنند، تا زینت‌های مخفی‌ِشان نمایان شود، و دانسته شود. ✨یک معنای آیه، در ارتباط با نحوه‌ی راه رفتن، و نحوه‌ی برخوردِ زنها در اجتماع است: 👈 زنها، جلوی مردانِ نامحرم خیلی جولان ندن، و جوری برخورد نکنند که دلِ مردهای دیگه بلرزه.👠 ✨امّا یک معنایِ آیه هم اینه: 👈 طوری با دیگران برخورد نکنید، که زندگی‌تون آشکار بشه، و دلِ اونها بشکنه.💔 ☝️ یکی از آفتهایی که در ارتباطاتِ بین خانواده‌ها وجود داره، اینه که زندگیِ خودشون رو خیلی نمایش میدن. ✔ مثلاً اینکه بعضی خانم‌ها، جلوی دیگران از شوهرشون زیادی تعریف می‌کنند یا بالعکس، این‌ها دلِ طرفِ مقابل رو خالی می‌کنه،☹️ و باعث میشه که در طرف، نسبت به خانواده‌ی خودش یک و بدبینی ایجاد بشه.😔 ✔ مثلاً یک مردی در خانه ظرف میشوره، و یکی نمیشوره. اینکه قرار باشه هرکسی بیاد این چیزها رو تعریف کنه، خوب نیست.❌ 🤔 خیلی وقتها ما خودمون هم میدونیم که داریم با این کارها، در دل بقیه گرد و خاک می‌کنیم، و دل بقیه رو میسوزونیم. ✔ حتّی گاهی از بچّه‌مون جلوی دیگران یه طوری تعریف می‌کنیم که طرفِ مقابل دلش می‌لرزه، و با خودش میگه: 👈 بفرما! مردم بچّه دارند، ما هم بچّه داریم.☹️ ✔ بسیاری از ، که قرار بوده خوش بگذره، با این رفتارها به تنِ بعضی‌ها زهر میشه. بعد از می‌بینی زن و شوهر به جون هم می‌افتند.😤😡 ⛔️ باید در و روابطمون تجدید نظر کنیم. کارهایی اتفاق می‌افته، که رسماً دیگرانه.😳 👈 میری، می‌بینی خانم خانه چند رقم غذاهای مختلف و عجیب و غریب درست کرده،🍱🍔🍲🍕 و با چاقو به جونِ یک هندوانه افتاده،🍉 شکل‌های مختلف درست کرده و... 💔 ممکنه یه نفر توی این ، با خودش بگه: 🙁 «ببین بقیه زن گرفتند، ما هم زن گرفتیم؟!» ☝️ پول داریم، هنر داریم، گاهی نیّتِ بد هم نداریم، امّا با این کارِمون در دلِ دیگران گرد و خاک میکنیم. مهمون‌ها بجای اینکه خوشحال بشن، ناراحت برمیگردن خونه.😔 🎉 کردنِ زیاد در زندگی، گرد و خاک کردن در دل مؤمنان، و خوار کردنِ اونهاست. ☝️ از هر انگشتمون «برای خانواده خودمون» هنر بباره.⛔️ 👈 یا مثلاً: گاهی یه مسافرتی میریم،🏕 یا رستوران و پارکی میریم،🎡 یا ماشین یا خونه‌ای خریدیم،🚗 یا... عکسهاش رو توی اینستاگرام و فضای مجازی میذاریم، و دلِ کلّی آدم رو میشکنیم.💔 ☝️❌ما حق نداریم خوشی‌های خصوصی‌مون رو به رخِ دیگران بکشیم. ☹️ خدا میدونه چقدر زندگی‌ها بخاطر همین عکسها و پُست‌ها بهم خورده. روایت زیر رو بخونیم، تا ببینیم کردنِ زیاد، خوار کردنِ مومنین حساب میشه، و چه گناه بزرگیه: 👇👇👇👇 حسین ابن ابی العلاء میگوید: 👈 حدود بیست نفر با هم از مدینه به سمت مکّه و سفر حج راه افتادیم. ☺️ من خیلی اهل بخشندگی بودم، و هر منزلگاهی که می‌رسیدیم، گوسفندی قربانی می‌کردم،🐑 و به همسفرانم غذا ميدادم. وقتی به مدینه برگشتیم، خدمت امام صادق رفتم.🚶‍♂ ☝️ حضرت به من فرمودند: یَا حُسَیْنُ، وَ تُذِلُّ الْمُؤْمِنِینَ؟! فلانی، آیا مؤمنان را میکنی⁉️ گفتم: پناه بر خدا از این کار.😱 آیا خطایی از من سر زده؟! ☝️ حضرت فرمودند: شنيدم در منزلگاهها قربانی میکردی. گفتم: بله یابن رسول الله، و نیّتی جز نداشتم.😨 ☝️ حضرت فرمودند: أَمَا کُنْتَ تَرَی أَنَّ فِیهِمْ مَنْ یُحِبُّ أَنْ یَفْعَلَ فَعَالَکَ فَلَا یَبْلُغُ مَقْدُرَتُهُ ذَلِکَ فَتَتَقَاصَرُ إِلَیْهِ نَفْسُهُ؟! آیا فکر نمی‌کردی نفر دیگری هم آنجا باشد، که دوست داشته باشد کار تو را انجام دهد، امّا توانائیِ مالی نداشته، و برایش مقدور نبوده است؟!💔 گفتم: یابن رسول الله، دیگر این کار را نمیکنم.❌ 📚 بحارالانوار، به نقل از المحاسن، ص ۳۵۹. ، ، ، ، ، ╲\╭┓ ╭🌸 🍃 ┗╯\╲@ahadis_tollab
🔴 💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه‌ی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم. کانال احادیث الطلاب(در ایتا ) 🆔 @ahadis_tollab