ماجرای شنیدنی یک روز قبل از فوت ...
استاد شیخ حسین انصاریان:
البته باید بگویم که آقای (آیت الله العظمی سید حسین) بروجردی در گریه کردن برای أبی عبدالله(علیه السلام)، حرف اول را میزد
در روز چهارشنبه که صبح فردای آن روز، ساعت هفت از دنیا رحلت کردند، وقتی روی تخت نشسته بودند، یک روز مانده به رحلت، فرمود: یک نفر را از دفاتر محضر به منزل ما بیاورید، چون پزشک اجازه نمیدهد که من از تخت پایین بیایم!
اطرافیان ایشان فوراً به یکی از دفاتر ثبت اسناد مراجعه کرده و مسئول مربوطه را سوار ماشین کردند و آوردند
ایشان فرمودند: من چند قطعه زمین از مرحوم پدرم در بروجرد دارم، خانهای قدیمی هم در قم دارم، اما پولهایی که دارم مِلک خودم نیست و سهم امام(علیه السلام) است، #ثلث_مال من از زمینِ بروجرد و منزلِ قم را همین الآن در جلوی چشم من بنویس که #وقف_وجود_مقدس_حضرت_أبی_عبدالله الحسین(علیه السلام) است و باید برای امام حسین(علیه السلام) خرج شود
ایشان نفرمود: بنویس که کتابهای من برای عالَم آخرت به دادم برسد، نوشتههایم به دادم برسد، عبادات من به دادم برسد، مرجعیت من و مسجد اعظمی که ساختم به دادم برسد
بلکه فرمود: همه اینها را بنویس که برای أبی عبدالله(علیه السلام) است تا من امضاء کنم، چون #راه_نجات ما حسین است، نه نماز و نه مسجدسازی!
📚 جمادیالاول ۱۴۰۰- تهران، حسینیه همدانیها
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب