🔻گریه ارباب وقتی که خواستند حضرت زینب (سلام الله علیها) را دلداری دهند چنانچه از مقتل ابی مخنف نقل شده است که: وقتی آن حضرت وارد زمین #کربلا شدند، درگوشه ای نشستند و شمشیر خود را اصلاح می نمود و این اشعار را خواندند: «ای روزگار، اف بر تو و دوستی تو باد، چه بسیار اشراف و صاحبان اصل را که رفیق تو بودند به قتل آوردی، ای روزگار، به بدل راضی نمیشوی و بازگشت همه به خداوند جلیل است و هر زنده ای راهی را که من می روم‌ خواهد رفت. و این اشعار را بسیار میخواند تا آنکه حضرت #زینب(سلام الله علیها) آن کلمات را شنید ، از جا پریده، دامن کشان خود را خدمت آن سرور جهانیان رساند و عرض کرد: برادرم، ای نور چشمم، کاشکی من می مُردم، ای جانشین گذشتگان، ای پناه آیندگان، این سخن کسی است که به مرگ خود یقین نموده است. حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) موافق روایت ملهوف فرمود: برادرم این کلام کسی است که یقین به مرگ خود کرده باشد. حضرت فرمودند:بلی، ای زینب(سلام الله علیها). آن مظلومه فرمود: وا مصیبتاه، این #حسین(سلام الله علیها) است که خبر مرگ خود را به من می دهد، و گریست و سایر زنان نیز گریستند و صورت های خود را خراشیده، گریبان دریدند. #ام_کلثوم سلام الله علیها ندای «وامحمدا وا علیا وا اخی حسینا» بر آورد. آن مظلوم غریب ایشان را دلداری دادند و فرمودند: ای خواهر، به قضای الاهی راضی شوید، به درستی که همه ی ساکنان آسمان فانی می شوند و همه ی زمین می میرند و همه ی خلق هلاک می شوند مگر ذات خلق تعالی. موافق روایت «منتخب»فرمودند: شیطان بردباریت را نبرد و به قضای خدا راضی شوید، به درستی که اهل آسمانها و اهل زمین همه می میرند و پدرم از من بهتر بود، و هر مسلمانی باید از #پیامبر_خدا صلی الله علیه و آله پیروی کند. حضرت زینب خاتون(سلام الله علیها) فرمودند: ای برادر مهربان، تو را بکشند و من تو را ببینم؟ چون آن مظلوم، این کلام را از زینب کبری(سلام الله علیها) شنید، غصه ی آن جناب عود نمود و اشک از دیده های مبارکش جاری شد، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) فرمود: ای برادر جان، ما را به حرم جد ما به #مدینه طیبه بازگردان. حضرت فرمودند: اگر بگذارند غطا را (که نام مرغی است و صیادان بسیار در کمین او می باشند و آن مرغ از ترس صیادان به خواب نمی رود)، هر آینه آن مرغ می خوابد. 📚منتخب: 428/2 مجلس 9 📚مخزن البکاء: 168 اواخر مجلس 4 📚لهوف: 82 ‌♦ لَعَــنَ اللّٰهُ علی القوم الظالمین ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin

امام حسین «سلام‌الله‌علیه» کودک شیرخوار را در دست گرفته بود... ”...خدایا انتقام ما را از این قوم ظالم بگیر“ از اسب پیاده شد؛ یا غلاف شمشیرش حفره‌ی کوچکی کَند و کودک را در آن نهاد، بر او نماز خواند... شهیدش را دفن کرد... کودکش در خاک شد، ولی در خاطرش ماند؛ قبر کوچکش با خون گِل شده بود... 📚 مقتل الحسین (مقرّم)، صفحه ۲۷۳ @ahadisemasoomin

🗓 هفتم محرّم الحرام در این روز آب را بر اهل‌بیت سیّد الشهداء «سلام الله علیه» بستند. نامه‌ی ابن زیاد بدین مضمون رسید که نگذارید حتّی یک قطره آب هم به آنها برسد. عمرو بن حجّاج زبیدی با چهار هزار تیر انداز مأمور منع آب فرات شدند که به هیچ وجه آبی به خیمه گاه پسر پیامبر برده نشود. 📚 الوقایع و الحوادث، جلد۲، صفحه۱۵۳ / فیض العلام، ص۱۴۶ @ahadisemasoomin

علی اکبر «سلام الله علیه» رجز خواند، شمشیر زد... از لشکر دشمن، بسیاری را به هلاکت رساند... کینه‌ی علی دیوانه‌شان کرده بود... با نیزه به کمرش زدند، با شمشیر به سرش کوبیدند؛ فرق سرش شکافته شد... [رمق نمانده بود به جانش...] دست بر‌ گردن اسبش انداخت، [تا بر زمین نیافتد] اسب [جلوی چشمش را ندید و] به لشکرگاه دشمن روانه شد... اطرافش را گرفتند... با شمشیر زدند... زدند... تا تکه تکه شد... 📚 مقتل الحسین (مقرّم)، صفحه ۲۵۹ @ahadisemasoomin

#قتله_کربلا #اسید_بن_مالک لعنت الله علیه از جمله کسانی که بر #پیکر مطهر امام #حسین علیه السلام #اسب تاختند... سید بن طاووس در لهوف می گوید: پس از #شهادت #اباعبدالله علیه السلام و #غارت #خیمه ها #عمر_بن_سعد(لعنت الله علیه) در میان یارانش فریاد زد: چه کسی حاضر است بر حسین علیه السلام اسب بتازد و پشت او را #لگدمال گله اسبان کند؟ ده نفر از آنان به نام های #اسحاق بن حوبه، همان که پیراهن امام حسین(علیه‌السلام) را غارت کرد و #أخنس بن مرثد و #حکیم بن طفیل سبیعی و #عمربن صبیح صیداوی و #رجاء بن منقذ عبدی و #سالم بن خیثمه جعفی و #صالح بن وهب جعفی و #واحظ بن غانم و #هانی بن ثبیت حضرمی و #أسیدبن مالک(لعنهم الله اجمعین) آماده چنین جنایتی شدند و آن قدر پیکر مقدس امام حسین علیه السلام را زیر سم اسبان لگدمال کردند که استخوان های پشت و سینه آن حضرت خرد شد. سیدبن طاووس ادامه می دهد: آن ده نفر نزد #عبیدالله_بن_زیاد(لعنت الله علیه)رفتند و یکی از آنها به نام أسیدبن مالک گفت: ماییم که #استخوانهای سینه وپشت حسین علیه السلام را یکی پس از دیگری با #سم اسبانمان خرد کردیم . #ابن_زیاد(لعنت الله علیه) دستور داد جایزه ناچیزی به آنها دادند. ☑️ملا حظات : ابوعمروزاهد می گوید: من در احوال آن ده نفر دقت کردم دیدم که همگی #زنازاده اند ☑️سرنوشت او : #مختار دست و پای او را با #میخ های آهنی به زمین کوبید و دستور داد با #اسب بر او بتازند تا #هلاک شود . 📚منابع : نفس‌المهموم ترجمه کامل ابن اثیر، خلیلی تاریخ طبری منتهی‌الامال ابصار العین موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری،نفس المهموم , کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر #اللهم_العن_قتله_الحسین_علیه_السلام ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin

امام سجّاد علیه السلام: خدا رحمت كند عبّاس را! او ايثار كرد و جانانه جنگيد و جان خويش را فداى برادرش كرد الخصال، صفحه68 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @ahadisemasoomin

حضرت ابوالفضل العبّاس علیه السلام: والله اِن قَطعتموا یَمینی انی احامی ابداً عَن دینی بحار الأنوار، ج‏ ۴۵، ص ۶۱ ◼️ ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان و یاران ایشان بر امام زمان علیه السلام وشیعیانشان تسلیت باد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @ahadisemasoomin