❇️علامه سیدمرتضی عسکری(رضوان الله علیه)❇️
🗓 تاریخ تولد: ۱۲۹۳ شمسی
🗓 تاریخ وفات: ۱۳۸۶ شمسی
✅برخی از اساتید:
امام خمینی(ره)
آیت الله مرعشی(ره)
آیت الله شیخ مهدی پائینشهری(ره)
آیت الله میرزا حبیبالله اشتهاردی(ره)
📚برخی از کتب:
عبدالله بن سبا و دیگر افسانههای تاریخی؛
سقیفه؛
نقش عایشه در تاریخ و احادیث اسلام؛
برگستره کتاب و سنت؛
نقش ائمه(علیهمالسلام) در احیای دین؛
عقاید الاسلام فی القرآن الکریم؛
معالم المدرستین؛
📜 برشی از زندگی:
در یکی از سالها(آبان ۱۳۷۴) در ترکیه سمیناری به عنوان "جایگاه سنت در اسلام" برقرار شد و از ایران هم قرارشد حضرت علامه شرکت کنند. ایشان در ترکیه متوجه شدند که متصدی سمینار، سفیر عربستان در ترکیه است. وی این سمینار را تشکیل داده بود که اثبات کند ارتباط شیعه با سنت نبوی قطع است، پس شیعیان قابل تکفیرند.
حضرت علامه به حول و قوه الهی اثبات کردند ارتباط شیعه باسنت نبوی قطع نشده است(این جریان را میتوانید به صورت مفصل در کتاب 《مرزدار مکتب اهل بیت》 تالیف استاد ادیبیلاریجانی مطالعه بفرمایید).
زمانی که وهابیها از این سمینار نتیجه نگرفتند و در واقع با جوابها و سخنان منطقی علامه عسکری شکست خوردند، با انتشار ناقص و تحریف شده سمینار، دست به تخریب شخصیت علامه زدند.
در داخل کشور هم متاسفانه افرادی عجول و کم خرد که اهل تحقیق نبودند با تکثیر این تحریفات، به ماجرا دامن زدند. از جمله این تحریفات نظرات علامه در مورد زیارت عاشورا و همچنین حدیث شریف کساء میباشد، که با نیرنگ! نظر علامه را چیز دیگری انتشار دادند.
#معرفی_علما 2⃣
#علامه_عسکری
http://eitaa.com/adibi_larijani
📜 بخشی از زندگی آیتالله حاج شیخ علیاکبر برهان(ره):
ایشان در تهران به دنیا آمدند و بیشتر دوران کودکیشان در محلهی سرچشمه سپری شد. پدرشان مردی به تمام معنا متدین بود.
در زمان رضاخان که برای اولین بار شناسنامه صادر میکردند، شهرت برهان را برای خود برگزیدند.
مقدمات و قسمتی از سطوح اولیه را در تهران نزد اساتید آن زمان مثل مرحوم آیتالله حاج سیدمحمد استرآبادی گذراندند. با آغاز دورانی که در سلطنت پهلوی دستور داده شد تا لباسها متحدالشکل شود، ایشان به نجف اشرف مشرف و تا اواسط دورس سطح را در آنجا از اساتید مبرز بهرهمند شدند. پس از گذشت حدود سه سال به تهران بازگشتند و به تبلیغ معارف دین پرداختند. مرحوم آیتالله فلسفی واعظ میفرمود: آن موقع آقای برهان از من و همهی منبریهای تهران جلو زد و کمکم داشت منبری درجه یک تهران میشد اما پس از یک سال برای ادامه تحصیل به قم و پس از آن دوباره رهسپار نجف اشرف شدند.
در آن سالها، ایران اسلامی یکی از سختترین دورانهای خود را از نظر دین و مذهب میگذراند. همین مسئله باعث شده بود که آیتالله برهان بار دیگر به ایران مهاجرت و جهاد فرهنگی عظیم خود را شروع کند. در آن زمان که مساجد را به دستور پهلوی یکی پس از دیگری تعطیل میکردند، ایشان مسجدی را که بعدها به نام《مسجد لرزاده》معروف شد در یکی از مناطق جنوبی تهران که در اطراف آن زمینهای دولاب قرار داشت، بنا نهاد. این مسجد سالهای سال مرکز و در واقع مرکز فرماندهی جهاد فرهنگی ایشان قرار گرفت.
در هنگام ساخت مسجد حجراتی را برای سکونت طلاب در نظر گرفت و اولین حوزه علمیه خود را در همان مسجد برپا کردند. ایشان در راه تبلیغ دین خواب و خوراک نداشتند و شب و روزشان را برای تربیت طلاب و مردم، به هم دوخته بودند. تدریس دروس حوزه را ابتدا خود ایشان و یکی دو تن از اساتید آن زمان به عهده گرفتند.
هر روز در مسجد پس از نماز حدود یک ربع تفسیر قرآن میفرمودند و در ضمن آن طلاب و مردم را با معارف دین آشنا و موعظه میکردند. در تمام ایام سال مجالس عزا و همچنین ولادت ائمه اطهار(علیهم السلام) با همت ایشان برپا بود؛ و این چیزیست که در آن زمان کمنظیر بود، یعنی معدود مکانهایی بودند که در تمام شهادتها و ولادتها مراسم داشته باشند. علاوه بر آن مراسماتی همچون احیای شبهای قدر نیز به احسن وجه برگزار میشد و ایشان شخصا بر مراسمات نظارت دقیق داشتند و در نیکو برگزار شدن مراسم شخصا آستین بالا زده و پای کار بودند. یکی از اهالی مسجد نقل میکند یکبار در ایام عاشورا حاج آقای برهان را مشغول شستوشوی سرویسهای بهداشتی مسجد دیدم و حال آنکه ایشان مجتهد و از جایگاه والایی در بین مردم برخوردار بودند!
ایشان در کارها بسیار منظم و دقیق و ظاهری آراسته داشتند و همیشه این مسائل را به طلاب خود نیز توصیه مینمودند.
در راستای تکمیل جهاد فرهنگی خود، مدارس دخترانه و پسرانه از دبستان تا دبیرستان تاسیس کردند زیرا معتقد بودند باید تربیت فرزندانمان را از ابتدا خود برعهده بگیریم. در این مدارس شعرهای مذهبی، قرآن، فعالیتهای دینی و همچنین آمادگی برای ورود به حوزه به جای فعالیت های مرسوم آموزش و پرورش آن زمان(مثلا سرود شاهنشاهی)، برقرار بود.
زندگی ایشان در اوج سادگی و دوری از دنیا بود و عمر با برکت خود را وقف فعالیتهای فرهنگی و تربیت افراد کرده بودند تا جایی که خودشان نقل میکردند در این راه ماشین و منزلی را که داشتم فروختم و خرج کردم! ایشان با دستان خالی اما توکل زیاد و اعتقاد عمیق قلبی به لطف خدا، دوحوزه علمیه، مسجد،مدارس دخترانه و پسرانه تاسیس فرمودند و علاوه بر آن به افراد نیازمند در موارد متعدد کمک میفرمودند.
سرانجام در آخرین سفری که به مکه مکرمه مشرف شده بودند و پس از یک عمر تلاش و مجاهدت علمی و فرهنگی و همچنین تحمل بیماریهای گوناگون، دیده از جهان فروبستند و غریبانه در شهر جده به خاک سپرده شدند و عده کثیری را در غم فراق خویش به سوگ نشاندند. برخی از شاگردان و ارادتمندان ایشان همچون آیتالله شیخ احمد مجتهدی(ره)، حتی تا اواخر عمر خویش در غم از دست دادن آن استاد فرزانه، داغدار بودند .
#معرفی_علما 9⃣
📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی"
🔗 eitaa.com/adibi_larijani