10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزگاری ست نمک خورده نمک گیر شدیم
خوشه در خوشه در این مزرعه تکثیر شدیم
چشم ما آب نمیخورد غزل خیز شویم
از غزل های شکوفا شده لبریز شویم
خشت در خشت اذان گوی معابر باشیم
گنبد آبی عکاس مسافر باشیم
چشم ما آب نمیخورد که پر باز کنیم
از دل روزنه ها راه گذر باز کنیم
زیر باران سحرگاه به لبهای سکوت
چشم ها را بتکانیم به دستان قنوت
دل ما غرق قنوت و برکات است هنوز
چشمه در چشمه در اعجاز قنات است هنوز
فرش سجاده پر از عطر مزارع شده است
قبله ی رهگذران مسجد جامع شده است
حوض مهتاب که دریاچه ای از کاشی هاست
طرح خوشرنگ ترین برکه ی نقاشی هاست
دل ما آب شد ای خاک بیابان زاده
این چه شعری ست که چون رود به راه افتاده؟
آسمان را به تماشای تو دعوت کردیم
ما به اندازه ی یک دشت قناعت کردیم
گرچه طوفان زده هستیم ولی فرصت هست
قطره را قدر بدانیم به هر قیمت هست...
باید این رود ترک خورده مداوا بشود
ماهی برکه ی ما راهی دریا بشود
قحطی آب اگر هست دل ما دریاست
یک جهان تشنه ی دریا دلی یزدی هاست
خاک خوردیم که در کوزه گری گُل کردیم
مِهر آب است که اینگونه تغزل کردیم
#زهرا_غلامزاده_مهرآبادی
#آب
#یزد_جهانی
#چشمه_حسنآباد_مهریز
┄┄┅═◈✧❁❀🌊❀❁✧◈═┅┄
↪️ @zahra_gholamzadeh69 ↩️
🔰کانون گرم اهالی کمیل
لینک کانال 👈 @Ahalie_komail