eitaa logo
حاج صادق آهنگران
1.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
224 فایل
🔴 تمام آثار قدیم وجدید حاج صادق آهنگران را در اینجا ببینید وبشنوید. 🔺این تنها کانال سراسری ، رسمی و عمومی حاج صادق آهنگران است که زیر نظر ایشان اداره می شود. 🔺 برای ارتباط با مسئول کانال کلیک کنید⬇ @idamha141284
مشاهده در ایتا
دانلود
کودک من ، جان مادر، چشم خود را بازکن روی پا برخیز و روزت را زنو آغازکن ای سروش جاودانی ای تمام هستیم ای نشاط زندگانی ای تمام هستیم کودک من، خون روی گونه ات را پاک کن باز هم پیکار با این فرقۀ نا پاک کن کودکم ، محزون مشو دست خدا همراه ماست کاخ استبداد ،ویران از شرار آه ماست حانیه، لیلا، حمیده، زیدابواحمد ، رحیم جمله مهمان خدا هستند و ما جا مانده ایم خوب بشنو حرف مادر را، امید من تویی یادگار،جدّو، ابناءِ شهید من، تویی بعد ما این خانه را روشن تر از مهتاب کن عکس ماها را کنارعکس بابا قاب کن خانه ات هرچند ویران، روزگارت روشن است سست تر ازلانهٔ موران دژ اهریمن است غم مخور روزی،جهانت آفتابی می شود آسمان قیرگون غزّه آبی می شود ماه تابان می زداید سایۀ موهوم را می برد تا قعر آتش این سراب شوم را می رسد گلبانگ آزادی از این معبربه گوش شمع شبهای ستمکاران شود روزی خموش می رسد آخر به پایان عمراین دیو سیاه سر زند بار دگر خورشید، ازاین قبله گاه تنها بازمانده ازیک خانوده
کسی نگفت چرا خانه‌ات اثاث ندارد کسی نگفت چرا کودکت لباس ندارد کسی نگفت چرا بودنت شبیه به مرگ است کسی نگفت چرا مردنت هراس ندارد نگفت چون که پشیزی نداشت گفتنِ این‌ها که این مداخله دخلی به اسکناس ندارد سیاست است و سیاست علی شناس ندارد سیاست است و به جز چند عمرو عاص ندارد جهان که شیفته‌ی چشمِ سبز و روی سفید است تفقّدی به سیاهانِ آس و پاس ندارد! مرا ببخش که این بار گریه‌ام نگرفته! ببخش... گریه برای شما کلاس ندارد... تقدیم به تمام مظلومین بدون حمایت جهان
صدا پژواک یک زخم است و با تکرار برخیزد دعا کن کودکش از زیر این آوار برخیزد کمی از خنده های کودکش را جمع خواهد کرد اگر این سقف قدری پا شود، دیوار برخیزد دلش تنگ است…کو آن کودک نوپا که در خانه بیفتد بر زمین هر بار و هی هر بار برخیزد به یاد ناله های مادری در پشت یک خیمه که شاید کودکش با خواهش و اصرار برخیزد که مادر بود…عبا را دیده بود…اما دلش می خواست "علی" در دست گیرد گوشه ی دستار، برخیزد دوباره قصه ی قنداقه های خالی خونی بگو «عباس» برگردد، بگو «مختار» برخیزد صدا زخمی، گلو زخمی، حکایت موبه مو زخمی بگو از لابلای زخم ها «سردار» برخیزد کنار روضه ی اسباب بازی های بی کودک دعا کن زودتر دنیا شود بیدار…برخیزد نه با سازش، نه با نرمش، نه با خواهش، نه با کرنش که غاصب باید از هر خانه با اجبار برخیزد کی اند این پربهانه قوم خودخواه و لجوجی که پی تهدید آنها کوه با اخطار برخیزد کی اند این وارثان حنجر گوساله ای زرین که هر صوت از گلوشان شوم و ناهنجار برخیزد چنان کودک کش و وارونه گو بودند از اول که گرگ از دستشان با زوزه ی انکار برخیزد بگو با برگزیده قوم شیطان می رسد روزی که از هر ریشه ی قنداقه صدها دار برخیزد بگو خیبرنشین! دل، خوش به این بارو نکن باشد به زودی ذوالفقار حیدر کرار برخیزد بترس ای ریسمان سحر! ای موهوم پوسیده که تنها شیرخوار مانده موسی وار برخیزد… 💢 گروه سراسری حاج صادق آهنگران https://eitaa.com/joinchat/1434255644C68227cef62
بشنو از نی چون حکایت می کند غزّه را در خون روایت می کند غزّه یعنی عزّ و ایمان و شرف هجمهٔ مکر یهود از هر طرف غزّه یعنی غربت و دلواپسی موجی از فریادهای بی کسی غزّه یعنی عشق و ایثار و جنون رقص بسمل در میان خاک و خون غزّه یعنی مادر دل بیقرار در دل خاکستر و گرد و غبار غزّه یعنی چشم بی تاب پدر دیدنِ طفلان در خون غوطه ور غزّه یعنی طفل ، تاول، آبله لشکری از شمر و زجر و حرمله غزّه یعنی در نبرد نیک و بد امّت اسلام در یک کالبد ما در اینجا غصّه و غم دیده ایم یک جهان ظلم مجسّم دیده ایم اشکهای بی صدا را دیده ایم کُلُّ أرضٍ کربلا را دیده ایم چشمهای غرقه خون منتظر مردمی مظلوم امّا مقتدر غزّه یعنی خیبر امروز ما شعلهٔ فریاد عالم سوز ما آه مظلوم است این جا در سکوت می کند ویرانه بیت عنکبوت غزّه یعنی ناله های سوخته شعله های غیرتِ افروخته غزّه یعنی عزّت و صبر و قرار آخرین فریادهای انتظار غزّه آغاز فتوحات ولی است این نوید قطعی سیّد علی است غزّه یعنی باب ظلمت سوی نور با کلید رمز آلود ظهور غزّه یعنی در دل عُسر و حَرَج انتظار پیک جانبخش فرج شاعر : مجتبی تاجیک 💢 گروه سراسری حاج صادق آهنگران https://eitaa.com/joinchat/1434255644C68227cef62
این ظلم، این ظلمِ عیان، پیداتر از پیداست کودک‌کشی کار شب و روز حرامی‌هاست... 💢 گروه سراسری حاج صادق آهنگران https://eitaa.com/joinchat/1434255644C68227cef62
ما به صبح ظهور نزدیکیم به ملاقاتِ نور نزدیکیم جنگِ پایانیِ جهان است این! ما به روز نُشور نزدیکیم... جنگ تا شهرهای خیلی دور تا دل خانه ها کشیده شده در میان دو دست ما جنگ است ما به این جنگِ دور نزدیکیم غزّه می جنگد و غیورانه به قشونِ وحوش می تازد بر درِ معبدِ سلیمانیم به دَکِ مارومور نزدیکیم مرد آن است که در کشاکشِ دَهر سمت مظلوم را بگیرد و ما به هر آزاده ای که می توفَد بر سرِ ظلم و زور نزدیکیم خفتگان جهان بپا خیزید! خفته در جنگ را چه می شاید؟ وقت هشدار رو به پایانست ما به فارَالتنور نزدیکیم به گُلِ پرچمِ وطن سوگند ما پر از بغضِ خفته ی خشمیم خواب از چشم ما حَذَر دارد تا به دجاّلِ کور نزدیکیم آیه ی فتح و نصر می‌خوانیم جگر ما به شیر طعنه زده جان ما شور خیبری دارد ما به قدسِ صبور نزدیکیم لشکری ازفرات تا نیلیم پشت موسای خود ستون بستیم می شکافد به پای ما دریا ما به روزِ عبور نزدیکیم هرکه بر سینه سنگ اسرائیل می زند ،خوب بشنود این را مرد میدان برایشان مائیم ما به اعجاز طور نزدیکیم... 💠آثارحاج صادق را درلینکهای زیر دنبال کنید: https://eitaa.com/joinchat/1434255644C68227cef62 🌀لینک گروه حاج صادق آهنگران درپیام رسان ایتا. https://splus.ir/joingroup/ADkWba1K8_TStpLH5E_OjQ 🌀لینک گروه سراسری حاج صادق آهنگران در پیام رسان سروش
دیگر این جبهه مثلِ سابق نیست خبرِ خوش رسیده از جَنگَش رودِ خونی که بَر زمین جاری ست این سری فرق می کند رنگَش این نِزاعی ست بین شیشه و سنگ تنشِ نا برابری که در آن با کمالِ جسارت و غیرت عاقبت خُرد می شود سنگَش گرچه در جبهه حاج قاسم نیست فتحِ این جبهه با مقاومت است می رسد روی قُله این لشگر با همین پای خسته و لَنگَش و مِن المُجرِمینَ مُنتَقِمون انتقامی بزرگ در راه است پوزِ ابلیس می خورد بر خاک با تمامیِ مَکر و نیرنگَش شب ، لگدمالِ صبح می گردد روی باطل سیاه خواهد شد قدس اگر چه به دست صهیون است در می آید بزودی از چَنگَش پرچمِ سبز، می رَوَد بالا وسطِ صحنِ مسجد الاَقصی و طنینِ علی ولی الله منتشر می شَوَد نماهَنگَش اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
بخوان از چهره طفلانم اینک مشق غربت را بخوان در گوش خاموشان عالم این مصیبت را فلسطینم، صدای رنج انسانم، مرا بشنو که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را فلسطینم، که صبحاصبح با نعش عزیزانم به دوش خسته خود می‌کشانم بار حیرت را کماکان قصه من مانده در پستوی خاموشی مبادا از جهان یک شب بگیرد خواب راحت را بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را مرا با قامت خونین یارانم تماشا کن ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را برای کودکان لالایی از جنس رجز خواندم که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را فلسطینم، که آهی داشتم، بالید و آتش شد نثار جان دشمن می‌کنم طوفان وحشت را فلسطینم، غم آخرزمانم، قبله اول که زیر تیغ می‌خوانم نماز استقامت را
بخوان از چهره طفلانم اینک مشق غربت را بخوان در گوش خاموشان عالم این مصیبت را فلسطینم، صدای رنج انسانم، مرا بشنو که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را فلسطینم، که صبحاصبح با نعش عزیزانم به دوش خسته خود می‌کشانم بار حیرت را کماکان قصه من مانده در پستوی خاموشی مبادا از جهان یک شب بگیرد خواب راحت را بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را مرا با قامت خونین یارانم تماشا کن ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را برای کودکان لالایی از جنس رجز خواندم که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را فلسطینم، که آهی داشتم، بالید و آتش شد نثار جان دشمن می‌کنم طوفان وحشت را فلسطینم، غم آخرزمانم، قبله اول که زیر تیغ می‌خوانم نماز استقامت را
به پیمانِ خود -اهل ایمان - عمل می کنند به قولی که دادند - مردان - عمل می کنند چه اندازه ما - سخت - از عشق دم می زنیم شهیدان چه اندازه آسان عمل می کنند چه باک از سر و تیغ و خنجر ، که در پای عهد شهیدان نه با حرف با جان عمل می کنند دم از جنگ می زد یهود و نفهمیده بود که مردانِ مُلکِ سلیمان ، عمل می کنند خوشا آن شهادت نصیبان که بعد از الست بلیَ گفته اند و به پیمان عمل می کنند خوشا آن شهادت نصیبان که بعد از غدیر علی باورند و به قرآن عمل می کنند چه سلمان چه بوذر چه مالک ، علی یاوران چه آغاز باشد چه پایان ، عمل می کنند
؛ ؛ گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم چشم امّید به فردای فلسطین داریم قدس از سیطرۀ کفر رها می‌گردد عاقبت حاجت مظلوم روا می‌گردد آفتاب از پس این ابر برون می‌آید نوبت عاشقی و فصل جنون می‌آید قدس آزادترین شهر جهان خواهد شد «نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد» خنجر از پشت زدن حیله و ترفند شماست قبلۀ اول عشق است که در بند شماست بهراسید که مهدی زسفر می‌آید صبر ایوبی این قوم به سر می‌آید خالی از عاطفه‌اید و تهی از احساسید بهراسید شمایی که خدانشناسید بهراسید از این آه که دامنگیر است به خود آیید که فردای قیامت دیر است به خود آیید خدا ناظر اعمال شماست آتش دوزخ در دیدۀ دجال شماست نحس در طالعتان است که قابیل شوید حقتان است گرفتار ابابیل شوید گرچه ابری‌ست هوا و شبمان تاریک است اندکی صبر عزیزان که سحر نزدیک است می‌رسد جمعۀ موعود و سواری از راه «هر که دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله» رصا نیکوکار
سلام ای ماه پنهان از نظرها سلام ای با خبر از بی خبرها سلام ای قبله‌ی چشم انتظاران قرار خاطر ما بی قراران سلام ای غائب حاضرتر از ما بفرما امر کن جانا، سر از ما کجا آید کسی انسان‌تر از تو کجا دریاتر و باران‌تر از تو تویی خورشید و ما محتاج نوریم تو نزدیکی به ما، ما از تو دوریم دلی داریم سرشار از ولایت دلی داریم مشتاق سراپا شوق و پا تا سر حضوریم یکایک در بزنگاه ظهوریم اگر در سینه‌ی خود آه داریم غمی از داغ نصرالله داریم غمی از جنس داغ حاج قاسم که ما را سمت لبنان کرده عازم یکایک نعره‌ی آتشفشانیم به فکر انتقام کودکانیم فغان از ناله‌ی هر روز غم لبنان، غم جانسوز غزه اگر هر صبح‌ و‌ شب الغوث خواندیم مقاوم مثل سرو و کوه ماندیم دعا کن مرد میدان تو باشیم دعا کن از شهیدان تو باشیم همه سربازهایت رو سفیدند شهیدند و شهیدند و شهیدند صدای غربتت در چاه پیچید صدای أین نصرالله پیچید صدای آیه‌ی قرآن می‌آید صدا از جانب لبنان می‌آید در آتش سوخت باغ تین و زیتون چه خون‌هایی چکید از تیغ صهیون غربت امروز دنیاست فلسطین آتش جانسوز دنیاست چه فرقی می‌کند در این قضیّه اگر سنوار باشد یا هنیّه شهیدی بین خون غلطید اما شهید دیگری برخاست از جا شهادت هرچه اینجا حجله آراست پس از اکبر، علی اصغر به پا خاست سراپا اهل سوز و اهل دردیم کمک کن تا از این ره بر نگردیم در این غم خسته اما سرفرازیم بفرما خیبری دیگر بسازیم بفرما یاعلی بر لب بیاییم برای کشتن مرحب بیاییم بفرما تا به پا داریم زین پس نماز جمعه در بیت المقدس به زودی در صفوف سخت و محکم نماز نصر می‌خوانیم با هم یهود آورد اگر سنگرشکن را ببیند قدرت خیبرشکن را به جوش آمد اگر خون در رگ ما نمی‌ماند اثر از خاک حیفا ندوزد چشم بر ایران، تلاویو که یکسر می‌شود ویران تلاویو اگر ایران سرود فتح خوانَد از اسرائیل اثر دیگر نمانَد پشیزی نیست پیش قدرت ما بمیرد در خودش از هیبت ما چه باک از شب که ما مصباح داریم برای فتح، ما فتاح داریم جهان لبریز از ایمان شیعه است کلید نصر در دستان شیعه است نگاه ما به سمت آفتاب است جهان آماده‌ی یک انقلاب است خوشا در جبهه عاشق بودن ما خوشا در وعده صادق بودن ما خوشا بت‌های صهیون را شکستن خوشا در مسجد الاقصی نشستن خوشا همراه نصرالله رفتن خوشا با حاج قاسم راه رفتن یمن با پرچم سرخ شهیدان به پا خیزد، از این سو نیز ایران خوشا وقتی که می‌آیی تو از راه به سوی کعبه خواهی رفت ناگاه ز بدر و خیبر و خندق بخوانی خودت تفسیر جاءالحق بخوانی ✍