فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بِسْمِاللّٰهِالرَّحْمٰنِالرَّحیٖم✨
🌸 سلام
ظهر یکشنبه تون بخیر و شادی☕️
🌸براتون آدینه ای پُر ازنشاط
☕️شادی و خوشبختی آرزو میکنم
🌸امیدوارم امروز رو
☕️با سلامتی و دل خوش
🌸همراه با خاطراتی زیبا
☕️در کنار خانواده و دوستان
🌸و عزیزان دلتون سپری کنید.
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
✍🏻🍃موفقیت
موفقیت از آن کسانی است که
یک ثانیه دیرتر ناامید می شوند
و یک لحظه دیرتر دست از تلاش
برمی دارند
مواظب همین "یک"های ساده
باشید.
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🔻همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد.
🔸️ هیچ وقت در زندگی احساس کمبود چیزی را نداشتم. همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد که در خانه عموی ایشان ساکن بودیم. از هر وسیله ای که داشتم استفاده بهینه می کردم مثلاً از چمدان به عنوان میز. تمام وسایلمان در یک اتاق بود و وقتی دوستان شهید به دیدارش می آمدند با بچه ها در محوطه حیاط خانه قدم می زدم.
👤 راوی: همسر شهید
#شهیدعبدالمهدیمغفوری
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یک داستان زیبای مادرانه
⭕️ #دکتر_انوشه
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ناگت_سیب_زمینی
مواد لازم 👇
سیب زمینی آبپز
پنیر پیتزا
ادویه👈 نمک، فلفل، آویشن، پاپریکا، پودر سیر و پودر پیاز
تخم مرغ
آرد سفید
پودر سوخاری
طرز تهیه کامل در فیلم 📽️
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
در حوادث ناگوار صبور باشید، نماز بخوانید، در راه خدا انفاق کنید و دست دیگران را بگیرید
📖 سوره حج آیه ۳۵
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
#اینفوتبیان | فشار چشم دیجیتال و روشهای مقابله با آن
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰امام و قاطعیت در مسئلهی حجاب
🔹آن روزی که امام مسئلهی حجاب را مطرح کردند -یک الزام که زنها در محیط اجتماعی باید حجاب داشته باشند-
🔸خیلیها مخالف بودند، حتّی افراد نزدیک به خود امام؛ یکی از نزدیکان امام آن روز آمد پیش من، میگفت که آقا! این چه حرفی است که آقا دارند میزنند؟ این چه حرفی است که امام دارند میزنند؟
🔹 و شماها مثلاً بروید به امام بگویید منصرف بشوند، که البتّه عقیدهی خود ما هم عقیدهی امام بود؛ یعنی خیلیها مخالف بودند، [امّا] نظر امام این بود و به طور قاطع مسئلهی حجاب را مطرح کردند که حرف درستی هم بود.
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
خواهر و برادرها رقبای طبیعی همدیگر هستند.
با وجود تمام مراقبتها حساسیتها و رعایت ها نمی توان انکار کرد که خواهر برادرها رقبای طبیعی همدیگر هستند.
پررنگ ترین چالش خانوادههای چند فرزندی #دعوای_بین_بچه_ها ست.
چالشی که با مدیریت صحیح و ورود به جا می توان تا حدود زیادی آن را کاهش داد.
بنا بر قول معروف ما سه نوع سبک فرزندپروری داریم:
مستبدانه یا سختگیرانه که مبتنی بر کنترل گری شدید است.
سهل گیرانه که مبتنی بر آزادی بیش از حد است.
و مقتدرانه که در آن تعادل بین آزادی و کنترل وجود دارد .سبکی که در آن تعادل بین لطافت و اقتدار وجود دارد.
در مورد روابط بچهها نیز میتوان همین سه دسته را در نظر گرفت:
دسته ای که اعتقاد دارند بچه ها حق ندارند با همدیگر دعوا کنند و اجازه بروز هیچ احساس ناخوشایندی به فرزندان داده نمیشود.( چه معنی داره دعوا!)
دستهای که میگویند هر چقدر دوست دارید باهم دعوا کنید و اجازه شکستن حریمها در آن صادر می شود .(بچه همینه!)
و دسته ای که می پذیرند خواهر برادرها رقبای طبیعی همدیگر هستند اما روابط آنها قابل مدیریت است. فرزندانشان در بروز احساسات (در چهارچوب ارزشها) آزادهستند و والدین به بهبود روابط و حل مسائل آنان کمک می کنند.
شما جزو کدام دسته هستید؟!
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
هیچ گاه نباید برای هوشیار کردن کودکان قصههای ترسناک برای آنها تعریف کرد چون این داستانها بچهها را در وحشت و اضطراب رها میکند و هیچ راهحلی به آنها یاد نمیدهد.
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
✳️ برای خلاص شدن از سرفه، سرماخوردگی، آنفلوانزا و انواع گلودرد، جوشانده عناب را دریابید
🔹عناب سیستم ایمنی را تقویت میکند و به قدری خاصیت دارد که به آن لقب مروارید سرخ را داده اند!
#تغذیه
#سلامت
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]
#قصه_متن
⚪️🐮تولدِّ كرّه الاغ كوچولو🐮⚪️
يكي بود يكي نبود
ننه گلاب و بابا حيدر پيرزن و پيرمرد مهربان و زحمتكشي بودند كه يك مزرعه و دوتا الاغ داشتند. اسم يكي از الاغها خاكستري و اسم ديگري گوش بلند بود. الاغها براي ننه گلاب و باباحيدر كار مي كردند و بار مي بردند و گاهي هم به آنها سواري مي دادند.
توي مزرعه يك گاو شيرده هم بود كه گوساله ي قشنگي داشت. اسم گاو خال خالي و اسم گوساله اش چشم سياه بود. ننه گلاب و بابا حيدر يك مرغداني پر از مرغ و خروس داشتند ومرغها هر روز براي آنها تخم مي گذاشتند.
زندگي توي مزرعه آرام و يكنواخت بود. حيوانها هر روز از خواب بيدار مي شدند،گاو علف مي خورد و ننه گلاب شيرش را مي دوشيد گوساله اين طرف و آن طرف مي دويد و بازيگوشي مي كرد. مرغها و خروسها دانه مي خوردند و قوقولي و قدقدا مي كردند الاغها بار مي بردند و سواري مي دادند. ننه گلاب و باباحيدر هم توي مزرعه گندم مي كاشتند و زمين را آبياري مي كردند تا گندمها رشد كنند و از يك خوشه ده ها دانه ي گندم سبز شود. بعد هم باكمك چندتا كارگر، گندمها را درو مي كردند و به آسياب مي بردند تا آرد كنند.
يك شب كه خال خالي و چشم سياه و خاكستري و گوش بلند توي طويله دور هم نشسته بودند، خال خالي خميازه ي بلندي كشيد و گفت:« ماما چقدر حوصله ام از اين زندگي سر رفته! كاش يك اتفاق جالب مي افتاد!»
گوش بلند سرش را تكان داد و عرعري كرد و گفت:« آره ، من هم مثل تو حوصله ام سر رفته و منتظر يك اتفاق جالب هستم.»
خاكستري خنديد و گفت:« عر…عر..عر.. به زودي اتفاق جالبي ميفته و يك كرّه الاغ كوچولوبه جمع ما اضافه ميشه!»
چشم سياه موموكنان پرسيد:« كي؟ كي كرّه الاغ به جمع ما اضافه ميشه؟»
خاكستري گفت:« من به زودي يك بچه به دنيا ميارم كه مي تونه همه مون را سرگرم كنه، اما بايد كمي صبركنيد.»
همه از شنيدن اين خبر خوشحال شدند و از آن روز به بعد لحظه شماري مي كردند تا كرّه الاغ به دنيا بيايد. سرانجام روزي انتظار به سر رسيد و خاكستري كرّه الاغ كوچولوي بامزه اي به دنيا آورد. كرّه ي كوچولو خيلي زود شروع به شيطنت و بازيگوشي كرد. گوشها و دمش را تكان مي داد وعرعر مي كرد وشيرمي خورد. چشم سياه مرتب دور و برش مي گشت و مومو مي كرد و مي خواست با كرّه الاغ شيطان كه اصلاً نمي توانست يك جا بند شود ، بازي كند. آنها دنبال هم مي دويدند و شادي مي كردند.
شب كه همه توي طويله دور هم جمع شدند، خال خالي مقداري علف تازه آورد و جلوي آنها گذاشت وگفت:« به افتخار تولد كرّه الاغ كوچولو مي خواهيم جشن بگيريم.» بعد رو به خاكستري كرد و گفت:« خانم خاكستري، تولد كرّه ات مبارك، بذار براش يه آواز بخونم.» و اينطور خواند:
كرّه الاغ كوچولو
تولدت مبارك
شيطون و بامزه اي
تولدت مبارك
كرّه خري ماشالا
الاغ ميشي ايشالا
چشم سياه و گوش بلند و خاكستري هم با او دم گرفتند:
كرّه خری ماشالا
الاغ ميشي ايشالا
ننه گلاب و باباحيدر صداي بلند حيوانات را شنيدند، به طويله آمدند و حيوانات را ديدند كه دور هم نشسته اند . فهميدند كه آنها جشن گرفته اند. كمي ايستادند و به آوازشان گوش دادند و برايشان دست زدند وبعد رفتند.
از آن روز به بعد كرّه الاغ كوچولو در كنار خاكستري و گوش بلند به باباحيدر و ننه گلاب كمك مي كرد و با شيطنتها و شيرين كاريهايش باعث شادي ديگران مي شد. چشم سياه هم از اينكه يك همبازي پيدا كرده بود، خوشحال بودو گاهي با كرّه الاغ كوچولو آواز مي خواند و صداي ما..ما.. و عرعر آنها درتمام مزرعه به گوش مي رسيد.
〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️
با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید
📱Join╰➤ [• @farnaonline •]