دانیال گلردی🎤 بزن  لله چی  می تن اَی تو بهیته دل غم و غصه این تاریک شوبهیته @AHANGMAZANI❤️

جواد نکایی🎤 چلچلا ریمیکس ۴ 🎶🕺😍 @AHANGMAZANI❤️

اون روزی که دلبرزنگ بزومه ور خسه چلچلا دلبر بته تنهاهسمه بووش مه دلبر خسه چلچلا دلبر دلبرتره یاده بیه بهار ماه خسه چلچلا دلبر ونوشه پربیه جنگل و صحرا خسه چلچلا دلبر 🎶@AHANGMAZANI ❤️

اسی بندپی🎤 آهنگ‌کلیپ بالایی👆 🎶@AHANGMAZANI ❤️

ابی عالی🎤 هرجاشونی مه سایه اِنه پابه پای تو جواب قلب این ریکا به پای تو☺️🤷‍♀ #ریمیکس جدید 🎶@AHANGMAZANI ❤️

شِ بِخِد شاد بوشین😍(شادی بی بهانه) علی حمیدی 🎤 ته نازِ قربون 😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 ❄️آهنگ مازنی❄️

داستان 🌸چوپان و چشمه🌸 قسمت دوم رعنا چشمکی زد و گفت حالا خودمونیم حرف شوهرت حقیقت داشت یا نه؟ مریم در حالی که ازین اتهام اشکش در اومده بود گفت شما دیگه چرا این حرفو میزنید تو خودت یک زنی من اگه اهل خیانت بودم این وقت شب و تو این بارون، بی پناه و بی کس چیکار میکردم باور میکنی هنوز پیش هیچ مرد غریبه ای نخندیدم حتی تو جمع خانمها هم اگه چادرم بره کنار اذیت میشم رعنا گفت حالا یچیزی گفتیم بس کن دیگه منم زندگیم ظاهر و باطنش همینه یه کلبه خرابه دارم و تنهای تنهام الحمدالله بخاطر نعمت زشتی کسی هم اذیتم نمیکنه مردم این روستا رو چون تعدادشون کمه می شناسم و میدونم آدمای خوبی ان درسته گاهی بچه هاشون اذیتم میکنن ولی من همون بچه هارو هم دوسشون دارم شوهرم چندساله که گذاشته و رفته منم دیارمو ترک کردمو اومدم اینجا برای مردم روستا چوپونی میکنم و گاهی کارهای خونه شونو انجام میدم و به من مزد خوبی میدن از دست منم چیزی نمیخورن برای همین مهمون هم ندارم برای خودت و پسرتم نگران نباش تا زمانی که شوهرت نیومد دنبالت مهمان خودمی یه لقمه نون داریم که با هم بخوریم نگران هیچی نباش اون شب مریم خسته بود و زود خوابید اما پسرش رو چنان بغل کرده بود که انگار هنوز به رعنا اعتماد نداشت صبح وقتی بیدار شد صدای آواز مردونه ای به گوشش رسید که آنقدر حزین و از ته دل بود بغضش ترکید تعجب کرد که رعنا چرا باید صداش اینقدر مردونه باشه از سر کنجکاوی و کمی ترس آروم آروم بلند شد و به اتاق کوچک کناریش که رسید از دیدن صحنه ای زشت خشکش زد مردی حدودا ۲۰ -۲۵ ساله با صورتی بسیار زشت و دست و پایی عجیب و غریب گوشه ای نشسته بود و رعنا با عشق و علاقه ی تمام داشت می بوسیدش و هر چند دقیقه هم لقمه غذایی دهن اون مرد جوون میذاشت و هرچه مرد میگفت که من خودم میتونم غذا بخورم اما رعنا گفت میدونم تو همه چی بلدی ولی وقتی من بهت غذا میدم لذت میبرم دلت میاد دل یه عاشقو بشکنی؟ مرد جوان رعنا را بوسید و گفت من هیچوقت محبت تورو فراموش نمیکنم ای کاش خدا مرگ منو می رسوند و ..... رعنا با دستش جلوی دهن مرد جوون رو گرفت و گفت هیچوقت ازین حرفا نزن تو تمام هستی منی وقتی خودتو نفرین میکنی یعنی داری منو نفرین میکنی مریم یواش یواش به عقب برگشت و رفت کنار بچه ش و از دیدن این صحنه حالش دگرگون شد با خودش گفت یعنی رعنا به بخاطر زشت بودن پسر داره ازش سواستفاده میکنه شوهرش که نمیتونه باشه چون خودش گفته شوهرم رفته ....پس.... بقچه شو برداشت و پسرش رو انداخت رو کولش و با چادر محکم بست و آماده شد که بره اما با خودش گفت دور از انصافه زنی رو که دیشب تو اون وضع کمکم کرده بدون خداحافظی بذارم برم برای همین آروم صدا زد رعنا خانم رعنا خانم رعنا سراسیمه اومد بیرونو گفت چی شده چرا شال و کلاه کردی مگه قرار نبود پیش من بمونی مریم گفت نه نمیخوام مزاحمت بشم پس اینجوری بود داشتی از من حرف می کشیدی که خیانت کردم یا نه؟ رعنا گفت متوجه نمیشم چی داری میگی تو چقدر لوسی حالا یچیزی گفتم چرا اینقدر کشش میدی من که ازت عذرخواهی کردم مریم گفت پس اون ...‌ اما حرفشو خورد رعنا گفت خجالت نکش حرفتو بزن مریم گفت من همه چیو می تونم ببینم و حرف نزنم یا ببخشم اما واقعا نمیتونم خیانت و خیانتکار رو تحمل کنم تو که گفتی شوهرت گذاشته رفته پس تا وقتی زنده س تو زنشی و نباید ..‌ ولی ... رعنا در حالی که اشک می ریخت گفت میدونم چی دیدی اما زود قضاوت نکن بیا بهت بگم مریم گفت زندگی خودته لازم نیست برام توضیح بدی ولی شرمنده! من و بچه م اگه خوراک گرگ بیابون بشیم بهتره تا تو خونه ای باشیم که ..... رعنا گفت پس برو تا پرتت نکردم حق با شوهرت بود که انداختت بیرون چقدر تو یکدنده ای زن مریم گفت منو ببخش ولی من بخاطر یه تهمت الکی کل زندگیمو از دست دادم الان نمیتونم ببینم تو با یه پسر جووون تو اتاق...‌ رعنا گفت ازت نمیترسم و نمیخوام خودمو خوب نشون بدم تو اولی نیستی و آخری هم نخواهی بود منم داغ تهمت خیانت رو قلبم هست چه ساعتها نشستم و حرف زدم و قسم خوردم که بی گناهم اما گوش کسی بدهکار حرفام نشد تو هم یکی ازون چندنفر برو به سلامت اگه غذای منو حروم نمیدونی یه بقچه ببند برای تو راهت راه طولانیه و بچه ی کوچیک داری دلم برای بچه ت می سوزه همین حین که داشت حرف میزد مریم چشمش به عکس زنی افتاد که از بس زیبا بود سرجاش میخکوب شد و گفت اع خدا رحمتش کنه عکس مادرته رعنا که کمی آروم شده بود گفت نه! مریم گفت چشمای عکسه کاملا شبیه چشمای توئه ولی ... رعنا گفت ولی نداره زشتم دیگه زشتی که دست خود آدم نیست تازه شم زشتی و زیبایی یه سلیقه س هیچ چیز زیبای مطلق نیست جز ذات خداوند و هیچ مخلوقی زشت نیست جز شیطان لعین ولی بیا تا حقیقتی رو بهت بگم ادامه دارد نویسنده: ساداتی AHANGMAZANI❤️ 🌸❄️آهنگ مازنی❄️🌸

#شعر_شبانه پشت رُل ساعت حدوداً پنج شاید پنج و نیم داشتم یک عصر برمی گشتم از عبدالعظیم ازهمان بن بستِ باران خورده پیچیدم به چپ از کنارت رد شدم آرام ، گفتی: مستقیم! زل زدی در آینه اما مرا نشناختی این منم که روزگارم کرده با پیری گریم رادیو را باز کردم تا سکوتم نشکند رادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیم بختِ بد برنامه موضوعش تغزل بود وعشق گفت مجری بعدِ " بسم الله الرحمن الرحیم" : یک غزل می خوانم از یک شاعر خوب و جوان خواند تا این بیت که من گفته بودم آن قدیم: "سعی من در سر به زیری بی گمان بی فایده ست تا تو بوی زلفها را می فرستی با نسیم" شیشه را پایین کشیدی رِند بودی از نخست زیر لب گفتی خوشم می آید از شعر فخیم موج را تغییر دادم این میان گفتی به طنز: "با تشکر از شما راننده ی خوب و فهیم" گفتم آخر شعر تلخی بود ،با یک پوزخند گفتی اصلا شعر می فهمید!؟ گفتم: بگذریم #کاظم_بهمنی AHANGMAZANI❤️ ❄️کانال آهنگ مازنی❄️

استاد محمود شریفی🎤 شبانگاهی 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸❄️آهنگ مازنی❄️🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا

رضاملکی🎤 🎶دلخواه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸❄️آهنگ مازنی❄️🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. #امام_زمان AHANGMAZANI 🍀کانال آهنگ مازنی🍀