فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالاخره یک بخش از این ویدئو لبخند به لبت میاره
شک ندارم
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
️تب خاطره ها_️.mp3
2.85M
نگار سیه چشم من جات همیشه
تو قلبیه که داغ چشماتو داره
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
17.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنجشنبه🌞🖼
۵ اونماه ۱۵۳۴ تبری
۴سفند ۱۴۰۱ شمسی
۲۳فوریه ۲۰۲۳میلادی
۲شعبان ۱۴۴۴ قمری
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
226296240 (3).mp3
6.06M
مجتبی جعفری🎤
رِز رز خنده کنّی
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
️آهنگ مازنی_️.mp3
3.49M
علیرضا باباجانی🎤
🕺💃💃🕺😍
اینم یه آهنگ شادسمایی به افتخار
ممبرهای تازه نفسمون☺️
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
مهندسی یعنی خلق بهترین ها
مهندسی یعنی زندگی با فکری باز
زاد روز خواجه نصیرالدین طوسی
و روز مهندس بر تمامی مهندسین عزیز مبارک👌😍🙋♀️🌹💐❣
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
️امیراصغرزاده_️.mp3
2.04M
🕺💃💃🕺
امیر اصغرزاده 🎤
دروم جشنی 😍
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
@AHANGMAZANI(5).mp3
8.15M
عباس ماندگار 🎤
بمیرم(ته دشمن بمیره😜)
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
آهنگمازنی.mp3
9.11M
زلزله ی مازندران🎤😍😍
ریمیکس🕺💃💃🕺
مجید حسینی🎤
اگه دنیای دله اتا نفر می جانه
دلی مره خوانه بچه مازندرانه
اگه تنهایی به اندازه یه جهانه
دلی مره خوانه بچه مازندرانه
اگه یارعزیز است و هست یه دانه
دلی مره خوانه بچه مازندرانه
#جدید ریمیکس
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
۷ شاب تا 2.9 کا شدن
عجب قیامتی شد😍👌😜
سپاسگزارم از همه ی عزیزان که مارا به دیگران معرفی می کنند
قصد کردم اگه ۳ کا شدیم به همه ی مازندرانی ها نفری .....دِدااااا داااااادااااا نِنااااااا بَباااااااا آاااااااقاااااااا ول هکن😁
حتی یک ریال هم بنویسم از عهده ش بر نمیام
پس فعلا اون قضیه کنسله😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمین لرزه ی امروز تاجیکستان
آمار اولیه ی زلزله در ناحیه ی بدخشان : دو کشته و چندین مصدوم و تخرییب ۶۰۰ منزل مسکونی
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
❤آهنگ مازنی❤
۷ شاب تا 2.9 کا شدن عجب قیامتی شد😍👌😜 سپاسگزارم از همه ی عزیزان که مارا به دیگران معرفی می کنند قصد
ولی برعکسش شدنیه
اگه هر مازندرانی نفری ۱۰۰۰ تومن به من بدن
با پولش میتونم یه پراید صفر کیلومتر و یه خونه ی بزرگ ۸۰ متری بخرم
با بقیه ش هم یه دکه ی باکله پته و لبو راه بندازم دو سه خانواده را نون بدم 😍😂
عجب فکرررررری کردما فکر اقتصادیم از نقی معمولی هم بالاتره😜
آهنگ مازنی.mp3
8.96M
نیماگلنژاد🎤
ته که خواستی بئی چه دیرهاکردی؟
برو دلبر جان دلبر
این جوون کیجاره چه پیرها کردی
برو دلبر جان دلبر
میخوامت دیوونه وارپارودلم نزار
ماه توشبای من خون تورگهای من
میخوامت دیوونه واررر🫶
#جدید جان دلبر
بئی : بیایی
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
️گل خانوم _️.mp3
5.21M
فارسی
شهرام 🎤
گل خانووم گلاااب خانم
ماه شب چارده گل خانووم☺️😍
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
️ترکیفارسی_️.mp3
2.24M
ترکی فارسی
ماشااااااللله😍
💃🕺🕺💃
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
️استاد عالمیان_️.mp3
4.7M
استاد عالمیان🎤
مریم بانو جانا
مه یار اگه کاسب نیه ونه بلوئه شب شِب نیه من ونه خنه نشومبه
مه یار اگه چپون نیه ونه لَ له که مقوم نیه
من ونه خنه نشومبه
مه یار اگه گالش نیه ونه تلم غرمش نیه
من ونه خنه نشومبه
مقوم: صدایی که معمولا از حلق در میاید
ولی در اینجا یعنی آهنگ و صدای (نِی)
بلو (به فتح ب) : ابزار کشاورزی
شِب شِب (به کسر هردو ش) : صدای ابزار کار
کنایه از تند و سریع و با دقت کار کردن
و البته شِب (به کسر ش) به معنی سریع بریدن چیزی هم هست
بسته به کاربرد لغت معنایش فرق میکند
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
❤آهنگ مازنی❤
استاد عالمیان🎤 مریم بانو جانا مه یار اگه کاسب نیه ونه بلوئه شب شِب نیه من ونه خنه نشومبه مه یار ا
خوراک ارسال برای مخاطبین جدیدالورود به ایتا👌😍😍👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقنی صدات با چهره ات هماهنگ نیست😜😂
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
️AHANGMAZANI_️.mp3
5.49M
بهادر ییلاقی🎤
دروم جشنی
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدگانتان را به تزیین حرم مطهر امام سوم شیعیان حسین بن علی (ع) منور بفرمایید
😍😍😍
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
کانال آهنگ مازنی.mp3
2.51M
ایام شادی است
شادی های بیشتری برایتان آرزومندیم
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
4_6032671515902741986.mp3
7.17M
بهنام حسن زاده🎤
هشت صب بیمو خبرِ بمیرم ماربمیره
می پسر بَیّه پرپر مار بمیره
شی نترس و پهلوون ریکای دا ماربمیره
بمیرم تآنه قد و بالای دا مار بمیره
چنه زار داره می دل منی غم سر نوونه
هیچ دردی بدتر از درد داغ پسر نَوونه
#جدید
پنجشنبه است شادی روح همه رفتگان اسمانی صلوات ....🥀
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #سقوط هلیکوپتر حامل وزیر ورزش و همراهان
🔹مدیر داخلی بیمارستان بافت فوت دو نفر از جمله مشاور وزیر ورزش را تایید کرد.
آقای سجادی وزیر ورزش بعلت خونریزی مغزی برای درمان از بیمارستان بافت به سیرجان منتقل شدند
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت آقای سجادی دقایقی بعد از سقوط بالگرد
🔺وزیر ورزش به اتاق عمل رفت
🔹پس از ورود آمبولانس حامل مصدومان سقوط بالگرد به بیمارستان شهید باهنر کرمان، بلافاصله وزیر ورزش برای انجام عمل جراحی مغز راهی اتاق عمل شد.
🔹دو مصدوم دیگر که حال و اوضاع مساعدی ندارند نیز به اتاق عمل منتقل شدهاند./تسنیم
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
4_5818945293189654667.mp3
7.19M
رستم آزاد🎤
سبزه به ناز می آید
محرم راز می آید
#زیرخاکی
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
🌸 داستان "طالب و زهره"🌸
قسمت ششم (پایانی)
زهره به خانه بر میگردد و مادر خوانده از او می پرسد کجا بودی ؟ زهره هم پاسخ می گوید و خوابش را هم برای مادر خوانده تعریف می کند و به او اعتراض می کند که این لقمه را تو برایم برداشتی و تو پدرم را مجاب کردی که مرا به قادر بدهد ، مادر خوانده هم می گوید این حرفها بی فایده است ، چرا که بزرگانت نشستند و تفاهم کردند و تصمیم گرفتند .
طالب ، پس از چند روز استراحت و استفاده از داروهای طبیب بهتر می شود ، یکی از این روز ها که طالب خیلی بهتر شده بود و احساس سلامت می کرد ، تور ماهیگیری گرفته و کنار رودخانه می رود و مشغول ماهیگیری می شود ، طالب یک ماهی آزاد درشت گرفته بود و خیلی خوشحال و خندان شده بود که ناگهان دید تنی چند از دختران که اتفاقا زهره هم در میان آنهاست به رودخانه نزدیک می شوند ، زهره با دیدن طالب نزد او می آید ، طالب ماهی آزادی را که گرفته بود در میان ظرفی که در دست زهره بود می گذارد ، آنها کنار هم می نشینند و مشغول گپ و گفت می شوند ( بنا به روایتی می گویند که این عاشق و معشوق چنان سرگرم گفتگو بودند که شب آمد و صبح شد و آنها نفهمیدند ) …زهره به طالب گفت سرمایه قادر چشمهای پدرم را کور کرده و پدرم جز این به چیزی دیگر نمی اندیشد ، طالب هم قول داد که یکی دو شب دیگر با مقداری طلا و تحفه نزد پدر زهره برود و زهره را خواستگاری کند ....
زهره همراه با ماهی آزاد درشتی که طالب به او داده بود به خانه بر میگردد ، مادر خوانده از او سوال میکند این ماهی را از کجا آوردی ؟ زهره پاسخ میدهد که طالب برایم گرفته ، مادر خوانده می گوید : هیچ می دانی اگر پدر و برادرت بفهمند که تو دیشب بیرون از خانه بودی خونت را حلال می کنند ؟ زهره هم پاسخ می دهد : من عاشق طالبم ، بدون او نمی توانم زنده بمانم ، حال اگر قرار است مرا به طالب ندهند ، باداباد ، بگذار مرا بکشند که این مرگ در نظرم شیرینتر است ، زهره به مادرخوانده توضیح می دهد که فردا شب طالب می آید منزل ما و مرا از پدرم خواستگاری میکند.
مادرخوانده با خود چاره اندیشی میکند که چگونه باید این دو را از هم دور کنم ؟! فکری به سرش می زند و به زهره می گوید : پس این ماهی را ببر و در سرداب بگذار تا وقتی که طالب امشب می آید از همین ماهی برایش شام تهیه کنیم ، و حسابی برای زهره زبان میریزد ، زهره هم از همه جا بی خبر ، تصور میکند که مادرخوانده را بر احوال او رحم آمده است.
طالب طبق قول و وعده ای که داده بود ، به خواستگاری زهره می آید ، و با اصرار پدر زهره برای شام می ماند ، مادرخوانده زهره به دخترش می گوید تو آن ماهی را برای طالب سرخ کن من هم برایش برنج می پزم ، زهره هم که از حضور طالب در آن خانه مست و سرخوش بود به دیده منت قبول کرده و کار انجام می دهد .
مادر خوانده ، بدور از چشم زهره ، داخل غذای طالب سم می ریزد ( البته با هماهنگی پدر زهره ) و طالب از همه جا بی خبر ، سرخوش از غذای معشوق ، سرزنده از شور عشق ، با اشتهای زیاد آن غذا را می خورد ، طالب پس از چند لقمه می فهمد که چه بلایی بر سرش آوردند ، و با حالی خراب ، در حالی که به درب و دیوار می خورد و گاهی بر زمین می افتاد از خانه زهره بیرون می رود .
طالب از آنجا رفت و خود را به خانه پدر رسانید و باز پدر حکیم آورد و القصه باز هم طالب جان سالم به در برد ، پس از چند روز که طالب حالش بهتر شده بود ، دل شکسته و نحیف و دل آزرده از ستمکاری معشوق ( چرا که طالب می اندیشید زهره هم در جریان موضوع بوده ، چرا که غذای طالب را زهره به او داده بود ) با خود تصمیم گرفت که از آمل برود ، با خود اندیشید از آمل می روم به لاریجان ، به تهران ، شاید به اصفهان ، بلکه این عشق احمقانه از سرم برود ، چرا باید من عاشق دختری از تیره چلاوی بشوم که اینچنین رسوای خاص و عامم کند و سرانجام نیز با دستان خودش جام زهر به من تعارف کند؟!
طالب بیخبر از آمل می رود و کسی از او نشانی نداشت ، زهره از همه جویای طالب می شود ولی هیچ نشانی بدست نمی آورد ( در باب جستجوی زهره در پی طالب اشعار بی نهایت زیبایی وجود دارد که به لهجه مازنی است ) ، از طرفی پس از موضوع مسمومیت طالب ، زهره هم اقدام به خودکشی میکند ولی متوجه شده و جلوگیری می کنند و همین اقدام به خودکشی های زهره موجب می شود که قرار و مدار عروسی زهره و قادر نیز به هم بخورد ، سالها گذشت و زهره نشانی از طالب بدست نیاورد و ناگزیر ازدواج کرد .
پس از گذشت سالها ، اندک اندک اخباری از طالب می رسید که طالب به هندوستان رفته و با دختر پادشاه هند ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج دو بچه است ، و روزی از روزها خبر مرگ طالب در هند به آمل می رسد و متعاقبا هم خبر به گوش زهره می رسد ، زهره برای شستشوی لباس به لب رودخانه می رود و پس از آن دیگر هیچکس زهره را نمی بیند......
پایان
@AHANGMAZANI❤️
👆❄️کانال آهنگ مازنی❄️👆
@AHANGMAZANI.mp3
4.14M
استاد حسین علمباز🎤
قسمت پایانی داستان "طالب و زهره"
بخش اول
@AHANGMAZANI❤️
👆کانال آهنگ مازنی👆