eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
77.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
AHANGMAZANI (9).mp3
5.02M
وحید حیدری🎤 چرخ هادم چرخی😍 اگه کیفیت صدا خوب نیست با هندزفری امتحان کنید😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 @AHANGMAZANI❤️ 👆☘ آهنگ مازنی☘👆
@AHANGMAZANI (11).mp3
4.62M
چلچلا ته پر دا علی میثاقی🎤 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 @AHANGMAZANI❤️ 👆☘ آهنگ مازنی☘👆
"حکایت نورالله و عین الله" دو برادر بودن که کت و شلوار می‌فروختن. یکی نورالله دیگری عین الله نورالله مسئول جذب مشتری بود و عین الله قیمت می‌داد و همیشه آخر مغازه می‌نشست. مشتری که میومد نورالله با زبان بازی جنس رو نشون می‌داد و قیمت رو از عین الله با صدای بلند می پرسید : داداش قیمت چنده؟ عین الله میپرسیدکدوم یکی؟ نورالله می‌گفت که: کت شلوار مشکی دکمه طلایی جلیقه‌دار عین الله می‌گفت: 820 تومن ولی نورالله باز می‌پرسید: چند؟ دوباره بلندتر می‌گفت:820تومن عین الله به مشتری می‌گفت: 520 تومن مشتری که خودش قیمت 820 رو شنیده بود با عجله 520 میداد و میخرید. همه فکر میکردن نورالله کم شنوا هست. اما در حقیقت قیمت کت و شلوار 320 تومان بود و مردم به خیال یک خرید خوب زود می‌خریدن. بعدها این دو برادر نامشون رو عوض کردن و گذاشتن .. سایپا و ایران خودرو😂 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 👆👆👆
226296240 (4).mp3
3.02M
استاد اسحاقی🎤 بزغاله بریون😍😜 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 @AHANGMAZANI❤️ 👆☘ آهنگ مازنی☘👆
🔹️رئیس کمیسیون تلفیق بودجه مجلس: پیش‌بینی می‌شود سال آینده تورم بالایی داشته باشیم. شوخی با خبر: آقای تلفیق یک بار هم که دولت داره دلار و کالاهارو ارزون میکنه مجلس نمیذاره😂
AHANGMAZANI (10).mp3
4.07M
کیجای جهاز گرونه سپیده جانوم زن بَوردَن چی آسونه سپیده جانوم😜 😍💃🕺🕺💃 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 @AHANGMAZANI❤️ 👆☘ آهنگ مازنی☘👆
One shab to 7.6K😍
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شو کا پرش بموئه ککی خونِّش بموئه بهار ماه بموئه یکه نما بموئه😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 @AHANGMAZANI❤️ 👆☘ آهنگ مازنی☘👆
️AHANGMAZANI_️ (1) (1).mp3
8.16M
وحید حیدری🎤 بهارِ ماه بموئه😍 🕺💃💃🕺 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 @AHANGMAZANI❤️ 👆☘ آهنگ مازنی☘👆
https://eitaa.com/ahangmazani/3111 قسمت سوم👆👆👆 🌸داستان پروانه 🌸 قسمت چهارم رضا گفت ادامه بدم یا خسته شدی گفتم تا تو خسته نشی من خسته نمیشم ادامه بده که داستانت داره کم کم بوی رمانتیکی به خودش میگیره یعنی پروانه خانم حتی یکبار هم بهت نگفت چقدر گلابی هستی؟ با تعجب پرسید چرا گفتم آخه تو که قصدت صد درصد ازدواج بوده خانواده ت هم که راضی بودن دستت خورد به دستش دست و پاتو گم کردی خوبه آدم با تو بره حمله ی شبانه دشمن بگه ایست تو دراز میکشی کمی خندید و گفت داداش حواسم بهت هست میدونم که نمازت دیر نمیشه نماز شبت هم در حد امکان پابرجاست تو دیگه چرا گفتم شوخی کردم بابا حالا گردنی نشو میدونستم الان میگه گردنی چیه چندین بارهم بهم تذکر داده بود خندید و گفت باز که میگی گردنی بگو غیرتی! گفتم خوب حالا !بنال گفت هفته ی اول و دومی که از مرخصی برگشتم هر روز و هر شب پیام میداد حتی یکبار خواستم بگم پیام نده اینجا زیاد نمیتونم دست به گوشی بشم ولی دلم نیومد اوایل مثل قبل حرف میزد اما این سه چهار روز آخر یجوری بود انگار پیامهاش خیلی صمیمی شده بود حتی کلماتی رو مینوشت که قبلا من براش مینوشتم عصبانی میشد و قهر میکرد آخرین پیاماشو صد بار خوندم انگار یچیزیش شده بود تو هر پیامش چندبار قربون صدقه م میرفت میگفت کاش میشد از تو گوشی تورو ببینم دلم خیلی تنگ شده رضا جون منو یادت نره ها یادت باشه اسم بچتو بذاری پروانه به شوخی گفتم اگه پسر بود چی گفت دومی ،سومی، حتی اگه خدا ده تا پسر بهت داد بازم سعی کن بچه دار بشی یازدهمی رو بذاری پروانه گفتم اگه خدا بازم پسر داد چی؟ گفت اسمشو بذار پروانه نوشتم خندیدم ها ها ها دیگه جواب نداد اون شب ده تا پیام دادم جواب هیچکدومشونو نداد حتی خط قرمزاشو رد کردم که لااقل جواب بده اما جوابی نداد گفتم لابد خوابش برده صبح شد ظهر شد غروب شد نه اصلا خبری نبود صدبار زنگ زدم ولی جواب نداد ساعت ده شب شد یهو به ذهنم رسید از زری بپرسم چخبره به خواهرم زنگ زدم دو سه بار جواب نداد بار چهارم گوشیو گرفت گفتم پروانه چیزیش شده گفت معمولا اول میگن سلام گفتم زود باش جواب بده گفت ما خونه دایی هستیم خبر ندارم چرا بهش زنگ نمیزنی گفتم زدم جواب نداد خانوم باهوش ! گفت باشه من فردا بهش زنگ میزنم گفتم فردا چیه همین الان زنگ بزن گفت آقای باهوش گوشیشو که جواب نمیده باید به خونه شون زنگ بزنم الان ساعت ده شب چی بگم گفتم ازت خواهش میکنم زری التماس میکنم گفت باشه تا صبح خبری نشد صبح ساعت ۶ زنگ زدم به زری چیزی نگفته بودم که گفت داداش دیشب زنگ زدم جواب ندادن بذار ساعت ۸ بشه لااقل زنگ بزنم گفتم مگه مدرسه س زنگ بزن دیگه خودم گفتم ببخشید دلواپسم باشه تا هشت صبر میکنم اینجا که رسید نمیدونم چرا ساکت شد گفتم دلواپسم کردی بگو دیگه گفت ازونروز تا حالا هر دقیقه دارم گوشیو چک میکنم اما خبری نیست که نیست گفتم خوب از خواهرت می پرسیدی گفت خواهرم همون روز زنگ زد گفت خانم حالش خوبه سر و مر و گنده هم هست الکی نگرانش بودی همینکه زری زیاد شوخی نکرد شک کردم بهش فرداش باز زنگ زدم ولی همینو گفت مطمئن بودم اصلا زنگ نزده الان ده روزه میگه ما خونه دایی هستیم امکان نداره مادرم ده روز اونجا بمونه میدونم یه چیزی شده به من نمیگن این پادگان لعنتی هم که کلا چیزی به نام مرخصی ندارند من میخوام فرار کنم رضا..... اینو گفت و زد زیر گریه گفتم مرد حسابی بگفته ی خودت تو تک فرزندی پدر نداری مادرت بالای ۵۰ ساله تو که معاف بودی چرا اومدی خدمت گفت واسه استخدام تو یه شرکت لعنتی که معافیت قبول نمیکرد فقط پایان خدمت میخواست دایی ام معرفم شد گفت حداقل یکسال باید بری خدمت بقیه شو برات ماموریت میگیریم برای کار در همین کارخونه ولی دیگه کار میخوام چیکار رضا اگه پروانه چیزیش شده باشه حتی اگه ازدواج کرده باشه من خودمو میکشم من بدون پروانه حتی یه لحظه رو هم نمیخوام گفتم مرد حسابی این چه حرفیه صبر داشته باش گفت الان چهارده روزه همون لحظه گوشیم زنگ خورد شماره ی ناشناس بود گوشیم صداش ضعیف بود از رضا عذرخواهی کردمو رفتم بیرون صدای ناشناس گفت سلام داداش محمود گفتم شما گفت من خواهر رضام گفتم رضا؟ گفت بله رضا اندواری گفتم اتفاقا پیشمه صبر کن صداش کنم گفت نه صداش نکن با خودتون کار دارم گفتم خیره انشاالله ؟ گفت خیر........ ادامه دارد..... http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 👆☘ آهنگ مازنی☘👆