❤آهنگ مازنی❤
🌸عشق کودکانه 🌸 قسمت سوم وقتی مینا خانم و دخترش رعنا رفتند من مثل قحطی زدگان آدیس آبابا به ماست حم
🌸داستان عشق کودکانه🌸
قسمت چهارم
آن روز فرصتی پیش نیامد که رعنا را ببینم
شب داشتم از برنامه های فردا میگفتم که چیکار کنم و کجاها بگردم که مادرم گفت ظاهرا یادت رفت باید مدرسه بری
بابام گفت همینجا مدرسه ی ابتدایی داره کلاس پنجمش هم کلا هفت نفرند و فضای مدرسه هم عالیه
تقدیر چنان شد که شناسایی خونه ی خالجون مینا بیفته عصر فردا !
صبح زود همراه مادرم به مدرسه رفتم و از حق نگذریم مدرسه ش جالب بود و بچه هایش چنان تحویلم گرفتند که حس کردم پسر رییس بانک UBS سوییسم
بعد از تعطیل شدن مدرسه داشتم سلانه سلانه به طرف خونه حرکت میکردم که خاله مینا صدایم کرد و گفت آقا پسر یه لحظه بیا خونه مون کارت دارم
با اشتیاق قبول کردم و پشت سرش رفتم حیاطی بسیار زیبا و حوض کوچکی در وسط حیاط که دورتادورش با گلدونهای کوچک و درشت پلاستیکی و گلهای قشنگ تزیین شده بود
درخت بزرگ اناری در کنار حوض قرار داشت که شاخه های کوچک قسمت پایینش مثل شاخه های بید مجنون به سمت پایین آویزان شده بودند و داخل حوض بودند خانه ای گلی با درهای چوبی قدیمی اما بسیار تمیز بود گوشه ای از سقف خونه بخاطر کهنه و قدیمی بودن چوب ها شکسته بود
خاله گفت ببخشید آقا پسر بعدش خندید و گفت اسمتو نباید بدونیم گفتم جلال هستم کوچیک شما
گفت بزرگ باش و خندید بعدش گفت خاله من دستم بنده براتون یمقدار نون محلی تازه آماده کردم پشت صندوق چوبی روی ایوون گذاشتم بی زحمت ببر برای مادرت
با سروصدا از پله های کوچک چوبی بالا رفتم و در حین حرکت سرکی تو یکی از اتاق ها کشیدم تا شاید رعنا خانم را ببینم
اما مادرش بدون اینکه بداند دنبال چی هستم پاسخم را داد
گفت اگه رعنا بود مزاحم شما نمیشدم
گفتم خاله این حرفا چیه ولله از روزی که اومدیم ما مزاحم شماییم
نانها را برداشتم و از خاله مینا تشکر کردم درست هنگام خروج از درحیاط رعنا خانم وارد شد
دست و پامو گم کردم و گفتم بخدا خاله خودش نونهارو داد سلام !
گفت مگه قرار دیگه ای بود و خندید
آروم گفتم از بس خوشگلین آدم دست و پاشو گم میکنه
رعنا خندید و اینبار انگار از ته دل خندید من اما خوشحال شدم که خنده های قشنگ رعنا را با خیره شدن تو چشمهایش یکبار دیگر دیدم
اما نمیدونم این چه حالی بود که با دیدنش زودتر دلم تنگ میشد خیلی دوست داشتم همون دم در ساعتها بشینم و اون حرف بزنه من تماشا کنم و اون بخنده من حظ کنم
روز ها و شب ها می آمدند و می رفتند و من روز به روز وابستگیم به رعنا بیشتر میشد با اینکه میدونستم این علاقه ام به رعنا منطقی نبود اما راهی برای فرار از آن نداشتم
شبهای زیادی تا دیروقت بیدار می ماندم و برای رعنا نامه می نوشتم اما فرداش پشیمون میشدم و نامه را پاره میکردم
علاقه ی به رعنا باعث شد که به خاله مینا در کوچکترین کارها کمک میکردم
گاهی می پاییدم که تو خریدها یا وقتی وانتی گازپیک نیکی می اورد در جا ظاهر شوم و بزور بارهارو از دستش بگیرم ببرم خونه شون
میگفت جلال جون نکنه فکر میکنی من پیرم که اینقدر حواست به من هست
یک روز که داشتم سبد میوه را برایش به خانه میبردم گفتم رعنا خانم بعد از درسش چیکاره میشه
گفت رشته اش ادبیاته احتمالا معلم یا نویسنده میشه
گفتم ادبیات یعنی چی
گفت نمیدونم مادر همینقدر میدونم که شعر و داستان زیاد میخونه همون فارسی دستور خودمونه
فکر شومی به سرم زد
با اینکه تمام درسهایم عالی بود و اتفاقا اکثر هفته ها تو مدرسه تشویق میشدم تصمیم گرفتم در درس فارسی و دستور ضعیف شوم
از فردا عمدا به سوالات معلم در مورد معنی شعر و نثر جواب غلط میدادم
نوشته هایم را با غلطهای املایی می نوشتم و اسم فعل و فاعل را جابجا میگفتم حدود دو هفته ی بعد مادرم را از مدرسه خواستند که پسرتان بر عکس دیگر دانش آموزها در درس ریاضی و علوم عالی است ولی املا و انشایش روز به روز بدتر می شود
آیا پسرتون تو خونه مشکلی داره
مادرم گفت نمیدانم و تمام این حرفهارا همان شب گذاشت کف دست بابام
بابام عادت نداشت برای درس دعوام کنه ولی خیلی نصیحتم کرد که درس خوندنت سودی به حال ما نداره برای آینده ی خودت هست باید تلاش کنی
مادرم گفت مدیر مدرسه گفته اگه بودجه تون میرسه براش معلم خصوصی بگیرید
پدرم گفت معلم خصوصی روستا نمیاد اگر هم بیاد پولش زیاد میشه
خودم گفتم ولی دختر خاله مینا دانشجوی املا و انشاست
پدرم خندید و گفت رشته ی املا و انشا جدیده؟ نکنه رشته ش ادبیاته
گفتم هان همینه گفت خوب منظور؟
مادرم گفت ای آفرین پسر خنگ خودم
به رعنا خانم میگم بهش درس بده اینجوری کمک خرجشونم میشه پسر ما هم یه چیزی یاد می گیره
اون شب از ذوق اینکه فردا رعنا خانم معلم خصوصی ام می شود خیلی دیر خوابم برد
فردا برایم بهترین روز عمرم میشد اگر..
ادامه دارد..
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸 آهنگ مازنی🌸
AHANGMAZANI (7).mp3
3.9M
آرمین کاووسی🎤
مه مریم جان
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
️ابوالفضل متو_️.mp3
2.76M
ابوالفضل متو 🎤
امشو مه دل دباره نجوا کنّه
زندگی ره ارباب ریکا کنّه
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
دوستان با مرام و همراه شبانه روزی کانال آهنگ مازنی برای ادامه ی کار کانال با انگیزه ی بیشتر نیاز به
دم شما گرررم که بالای ۵۰ نفر رو در عرض چند ساعت به کانال دعوت کردین😍👌
و دم اون عزیزان هم گررررم که به دعوتتان پاسخ دادند😍🙏
1_3963681850.mp3
5.3M
جواد عباسی🎤
دروم شلوارپلنگی
#جدید
😍🕺💃💃🕺😍
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
@AHANGMAZANI (1).mp3
3.34M
کتولی
محمد کریمی
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
@AHANGMAZANI (18).mp3
2.95M
دانیال گلردی🎤
بهارِ ماه قریون
😍🕺💃
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویری خاطره انگیز با آهنگی خاطره انگیزتر😍😍😜
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
226296240.mp3
2.61M
حالا خوبه گفت اینو پر نکنین بذارین تمرین کنم😍😂
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
AHANGMAZANI (12).mp3
27.54M
علی اصغر رستمی
پادکَست نیمساعته سنتی و پنبه جار
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
11.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیرمردا و پیرزنهای کانال جینگاسر و جینگا بزوئن که یادتون هست😁
چی دارم میگم مسن ترین فرد کانالمون خودمم که شو دربورد همه ش سی سالمه😜😁
خرمن کوبی سنتی با اسب 😍
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
AHANGMAZANI (15).mp3
5.8M
ای کاش با درخت حدیثِ تبر نبود
یا بود اگر ، هر آینه با خشک و تر نبود
آن چشم ها که زل زده بر شاخِ آرزو
قربانیِ دسیسه ی دست و تبر نبود
لبخندِ عاشقانه که جاری شد از لبی
مظنونِ اتهام به سوء نظر نبود
در ذهنِ روز مرگیِ کوچه هایتان
مردانگی ، غریب ترین رهگذر نبود
آری ، قشنگ می شد اگر فعلِ زیستن
مشمولِ اشکِ حسرت و خونِ جگر نبود
تا بوده است قصه همین بوده از قرار
آوارگی که خاصه ی عصرِ حجر نبود!
نقاشِ سرنوشت که سهراب را نوشت
هر کس که بود ، بود ولیکن پدر نبود
یعنی تو هم به سازِ خودت رقص می کنی
دردِ دلِ تو از دلِ ما بیشتر نبود
*امید اگر به خیرِ کسی ما نداشتیم
دیگر امیدمان ز شما نیز شر نبود
می سوزد از رفاقتتان پشتم ای رفیق
از زخم در مناسبتت واژه تر نبود؟!
خرجِ رفاقت است که از دشنه می چکد
هی هی رفیق قیمتِ ما این قدر نبود
نوبت به یکه تازی ات امشب نمی رسید
این آسیابِ کهنه به نوبت اگر نبود.
"مجتبی کریمی"
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸